#حضرت
#ام_البنین س
مدح و مصائب
نامِ تو از بس دلربا و دلنشیــــن است
آرامِ جان،وردِ زبان، نقشِ نگین است
باید تو را أم الوفاء ، ام الأدب خواند
بانو! ادب از بوستانت خوشه چين است
ای نامِ تو یادآورِ داغ مدینه
-با آنکه نام فاطمه زیباترین است-
گفتی تو را اینگونه نامیدن ادب نیست
گفتی پس از این نام من أم البنين است
باید قمر های تو را خورشید نامید
الحق که دامان تو خورشید آفرین است
ای کربلایِ خفته در خاک مدینه
از علقمه تا مرقدت، یک سرزمین است
بارانِ غربت میچکد از دیدگانش
هر کس که با غم ، در بقیعت همنشین است
داغ غم مرگِ جوان دیدی نه یک بار
بر شانه ات بارِ مصیبت بیش از این است
سخت است گفتن ، از زبان مادری که
خورشید های آسمانش بر زمین است
من از زبانت روضه می خوانم، ولی ...نه...
مادر! گریزِ روضه ام تنها همین است
لا تدعونی... من که فرزندی ندارم
یا لیت شعری... قصه آیا اینچنین است؟
باور کنم آیا شب و شق القمر را
باور کنم عباس، مقطوع الیمین است ؟
بی جعفر و عثمان و عبدالله و عباس
مردم چگونه نام من أم البنين است؟
موحدی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
👇👇👇
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#یافاطمه س
#به_اضطراب_دل_مهربان_شیرزنان
#برای_مادران_شهدا
#ام_البنین س
در میزنند و باز دل مادر است در
در میزنند و خرمن در آذر است در
در میزنند و شعله به دل میزنند باز
در دل چقدر دلهره میافکنند باز
شاید خبر ز سرو جوانت رسیده است
پایان اضطراب و گمانت رسیده است
شاید پلاک و چفیه برایت بیاورند
خاک از زمین کرببلایت بیاورند
شاید که نامهای خبر از یار آورد
عکسی به یاد آنهمه دیدار آورد
هر چند قاب دلهره مادر است در
دل بد مکن عزیز به مولا در است در
دل بد مکن ولی نه مگر در نمیزدند؟
شلاق شعله بر تن کوثر نمیزدند؟
در میطپید و سینه دیوار میطپید
مولا دلش میانه بازار میطپید
در میشکست و قامت دلدار میشکست
مادر میانه در و دیوار میشکست
مادر همیشه از غم فرزند خسته است
از درد محسن است که پهلو شکسته است
در آتش است قامت نخل علی چرا؟
تنهاست در هجوم جماعت ولی چرا؟
آتش کجا به حضرت کوثر اثر کند
اما نه میخ در که به پیکر اثر کند ؟
زآن دم که میخ بر تن مادر نشسته است
تا هست خار در دل حیدر شکسته است
زهر است صبر بر جگرش، حیدر است او
شرمنده امانت پیغمبر است او
آتش زدند خانه آرام حلم را
دردا شکست جهل در شهر علم را
دل میطپد چرا؟ در آن خانه دیده است
شلاق زخم بر تن پروانه دیده است
خون میخورند و تلخ به اصرار میطپند
دلها به داغ آن در و دیوار میطپند
یک ذره از مشاهدههای ذر است دل
یک قطره دور مانده از آن کوثر است دل
تا شعلهها به دامن کوثر فکندهاند
دلها به داغ پهلوی زخمی طپندهاند
دل میطپد که یاد از آن در میآورد
یاد از غم همیشه حیدر میآورد
هر مادری گلی ست ز بستان فاطمه
طفلیست در صفوف دبستان فاطمه
این مادران که جان دل و نور دیدهاند
با شهد مهر خویش شهید آفریدهاند
ما هر چه میشویم از احساس مادر است
رزق جهان ز گردش دستاس مادر است
علی_محمد_مودب
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG