#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
شب پنجم که می رسد از راه
روضه را غرق آه باید خواند
از یتیم حسن که می گوییم
روضه ی قتلگاه باید خواند
روز آخر نیامده است اما
روضه رفته است داخل گودال
مثل مرغی که بال او کنده است
حسنی زاده می زند پر و بال
لحظۀ آخر است و این میدان
گرچه مردِ نَبَرد می خواهد
حسنی زاده ! کاش می ماندی
بعد از این ، خیمه مَرد می خواهد
حیف از آن دست، حیف از آن بازو
دست خود را به تیغ نسپاری
پیش زینب بمان که بعد عمو
علم و مشک را تو برداری
ناصحی
تلگرام مخصوص آدرس هیئت و مجالس مذهبی
@Navaiheiath
اینستاگرام آدرس هیئت و مجالس مذهبی گزارشات و غیره
https://www.instagram.com/p/CDKE8iHFBDq/?igshid=av6r7es95rqj
واتساپ گزارشات
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا شعر احادیث و روایات
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
لینک تلگرام شعر احادیث و روایات
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
من آمدم عمو نگرانی برای چه؟
فکر خیام و فکر زنانی برای چه؟
من آمدم تا که نگویند بی کسی
در زیر تیغ و نیزه نهانی برای چه؟
گویند زینت سَرِ دوش پیمبری
بر روی خاک و رمل روانی برای چه؟
من آمدم به نام حسن جلوه ای کنم
خواهی مرا ز خویش برانی برای چه؟
برخیز مثل ظهر نمازت اقامه کن
اینجا نماز عصر بخوانی برای چه؟
درگیر عقل و عشق شدم تا که آمدم
با من مگو تو تازه جوانی برای چه؟...
اینجا رسیده ای بخدا عشق من توئی
هستی شکار نیزه پَرانی برای چه؟
از شعلهء لبت جگرم سوخت چون پدر
مانند تشنهء رمضانی برای چه؟
فوّاره میزند زتنت خون چه سازمت؟
از هم گسیخته شریانی برای چه؟
این دست ها به درد من اصلا نمیخورد
از علقمه تو خون به دهانی برای چه؟
شمشیر و تیر و نیزه و زخم زبان و سنگ
بر کشتن تو کرده تبانی برای چه؟
با نیزه جسم تو به زمین دوخته مگر؟
آخر نمیخوری تو تکانی برای چه؟
یک نیزه در گلوی تو بد گیر کرده است
خون میرود ز تو فَوَرانی برای چه؟
اجزای پیکرت به زمین ریخته شده
چون برگِ پای دارِ خزانی برای چه؟
دُزدیدن سرِ تو زده بر سر کسی
اسباب خنده های سنانی برای چه؟
صمدی شهاب
تلگرام مخصوص آدرس هیئت و مجالس مذهبی
@Navaiheiath
اینستاگرام آدرس هیئت و مجالس مذهبی گزارشات و غیره
https://www.instagram.com/p/CDKE8iHFBDq/?igshid=av6r7es95rqj
واتساپ گزارشات
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا شعر احادیث و روایات
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
لینک تلگرام شعر احادیث و روایات
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
تمام عالم و آدم فدای عبدالله
جنون نهاده سرش زیر پای عبدالله
کسی که دیده رخش یاد مجتبی کرده
حیای چشم پدر شد حیای عبدالله
به محض دیدن عشقش میان نامردان
شنیده شد همه جا نعره های عبدالله
شبیه شیر جمل حیدرانه میتازید
انا بن حیدر کرار نای عبدالله
چه عاشقانه خودش را به پای شاه انداخت
هوای عشق و جنون شد هوای عبدالله
چقدر بوسه به دست و رخ عمو میزد
گرفته طعم عسل بوسه های عبدالله
که ابن ملجم دیگر ز پشت سر آمد
که ضربه ای بزند شد عزای عبدالله
رساند دست خودش بر سر عمو جانش
که ضربه خورد روی دست و پای عبدالله
به روی دست عموجان چه دست و پا میزد
بریده بند دلش را صدای عبدالله
به روی پای تو جان دادن از خدایش بود
گرفته بوی اجابت دعای عبدالله
حبیب زاده
تلگرام مخصوص آدرس هیئت و مجالس مذهبی
@Navaiheiath
اینستاگرام آدرس هیئت و مجالس مذهبی گزارشات و غیره
https://www.instagram.com/p/CDKE8iHFBDq/?igshid=av6r7es95rqj
واتساپ گزارشات
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا شعر احادیث و روایات
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
لینک تلگرام شعر احادیث و روایات
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
از علی دَم بزن اما دَمِ مولا حسن است
که دمادم نَفَسِ حضرتِ زهرا حسن است
"ما همه بنده و این قوم خداوندانند"
ما همه خاک ولی عرشِ مُعلا حسن است
عرش گفتیم و غلط بود نفهمیدم که
سومین رکعتِ پیغمبرِ عُظمی حسن است
او عظیم است قدیم است رحیم است و کریم
چهارده تَن حسن انگار که تنها حسن است
نُه امامم حسنی اند و عمو جان گویند
نسبت هشت امامم همگی تا حسن است
من از این بندگی و زندگی اش فهمیدم
به خداوند خداوندِ دو دنیا حسن است
دَمِ ما هست حسن بازدمِ ماست حسین
دردِ ما تا که حسین است مداوا حسن است
هر حُسینیه از اول حَسنیه بوده
به حسن کار محرم همهاش با حسن است
گرچه عباس و حسین است و علی اکبرها
تا حسن هست دمِ زینبِ کبری حسن است
بر عقیق یمنِ سرخِ علی ، جان حسن است
نقشِ حکاکیِ فیروزهی زهرا حسن است
پسرانش همه در کرببلا میگفتند
آی فرزندِ حسن نیز سرا پا حسن است
از غریبیِ حسن هیچ مگو پُر آه است
میهمان حسنیم و شبِ عبدالله است
لطفی
تلگرام مخصوص آدرس هیئت و مجالس مذهبی
@Navaiheiath
اینستاگرام آدرس هیئت و مجالس مذهبی گزارشات و غیره
https://www.instagram.com/p/CDKE8iHFBDq/?igshid=av6r7es95rqj
واتساپ گزارشات
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
ایتا شعر احادیث و روایات
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
لینک تلگرام شعر احادیث و روایات
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
روضه های شب پنجم چقدر جانکاه است
سینه زن ها، حسنی ها شب عبدالله است
بیشتر از همه شب روضه شکسته بال است
لاجرم روضه ی امشب طرف گودال است
روضه امشب سخن از دست شکسته دارد
غصه ی کوچه و یک مادر خسته دارد
روضه در سینه ی خود داغ عزیزی دارد
تا به پهلوی شکسته چه گریزی دارد
روضه امشب همه جا می رود از لطف کریم
از مدینه، کربلا می رود از لطف کریم
صاحب روضه کریم و کرمش قیمتی است
یازده ساله شبیه پدرش غیرتی است
یازده ساله ولی خیر کثیری دارد
پسر شیر جمل خود دل شیری دارد
بی خیال تبر و نیزه و شمشیر آمد
آی ای لشکر کفتار صفت، شیر آمد
آمد و دید که از زخم عمو افتاده
راه یک نیزه ی وحشی به گلو افتاده
لشکری تیغ کشان سمت عمو می آید
شمر همراه سنان سمت عمو می آید
تیرها حلقه به دور بدنش می بستند
نیزه ها را همه محکم به تنش می بستند
گفت باید که در این مرحله بی سر باشم
می روم تا سپر لحظه ی آخر باشم
گفت ای وای عمو صبر نما در راهم
عاشق سوخته ی راه تو عبدللهم
پسر روضه رسانیده خودش را به عمو
دست خود را سپر انداخته در راه گلو
ناگهان دست شکست و نفسش بند آمد
باز بر روی لب حرمله لبخند آمد
در همه دشت صدایی ز شکستن پیچید
بر لب خشک عمو خون گلویش پاشید
حسن کردی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
👇👇👇
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
نوبت عشق است عشقم با حسن
سفره را وا کرده این شبها حسن
صبر او رزم است گرچه بی صداست
صلح او روح قیام کربلاست
ساختن با سوختن یک جوهر است
خون این دل مثل خون حنجر است
هرکه مجنون حسین و کربلاست
مطمئنا زیر دین مجتبی است
با اجازه از علی آن صف شکن
مینویسم لافتی الاحسن
نامه داد و شاه را امداد کرد
مذهب ما را حسن آباد کرد
غربت او سِری از اسرار اوست
این شلوغی حرم ها کار اوست!
امشب اما تا مدینه راهیم
الله الله امشب عبداللهیم
کیست عبدالله عشق پنج تن
حضرت باب الحسین باب الحسن
یازده ساله ولی شیر نر است
این نواده مثل جدش حیدر است
عابد شب زنده دار هرشب است
از محافظ های عمه زینب است
نوجوانی ابالفضل است این؟
یا به بدر آمد امیرالمومنین؟
در رگش خون حسن جاری شده
جان به قربانش چه کراری شده
هست این شاخ نبات پنج تن
نذر عاشورای بابایش حسن
...........
ظهر شد دلهای عالم در تب است
دست عبدالله دست زینب است
یارب عاشوراست یا که محشر است
یا حسن دستش به دست مادر است
دونفر بالای تل باحال زار
بی کسی تشنه میان کارزار
دید از بالا که بلوا ساختند
با سر آقا را زمین انداختند
گرگ ها خون عمو را میخورند
نیزه ها دائم به یک جا میخوردند
اب میخواهد سنانش میدهند
با نوک نیزه تکانش میدهند
نیزه بر کتف عمو میخورد و بعد
زخم ها روی گلو میخورد بعد
بر تن خون خدا پا میکشند
مست های موی عمو را میکشند
آیه میخوانند و سنگش میزنند
به دلش با خنده آتش میزدند
پیش خشکی لبان شاه دین
آب هارا شمر میریزد زمین
هرچه را دارد به دعوا میبرند
دزدها پیراهنش را میبرند
روح قرآن زیر پا افتاده ست
روی سینه شمر هم آمادست
حنجر است و حنجر است و حنجر است
خنجر است و خنجر است و خنجر است
دید عبدالله عمو را داد زد
زیر لب میگفت یا زهرا مدد
ای عمو تنها نمان بین سپاه
مجتبی دارد می آید قتلگاه
یازده سال است دنیای منی
جای بابایم تو بابای منی
گرچه شمشیری ندارد نوکرت
دست دارم میدهم پای سرت
کاش زخم من مداوایت کند
تیر روی سینه ات جایم کند
غم مخور جانا فدایت میشوم
من بقیع کربلایت میشوم
سیدپوریا هاشمی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
👇👇👇
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
#حضرت_عبدالله_ابن_الحسن
#شب_پنجم_محرم
بگذار تا که شیرِ جمل را نشان دهم
تا نعرهی امیرِ جمل را نشان دهم
شمشیرِ بینظیرِ جمل را نشان دهم
عمه به روم سنِ کمم را نیاوری
عباس می شوم عَلَمَم را بیاوری
عمه گریست اینهمه پَرپَر نزن نشد
ناخن مزن به گونه و بر سر مزن نشد
حرفِ برادر است به خواهر نزن نشد
با دستِ بسته سنگ به آئینهات نکوب
اینگونه پیشِ من به رویِ سینهات نکوب
زینب اگرچه دستِ پسر را مهار کرد
از بسکه داد زد زِ بسکه هوار کرد
دستش کشید سمتِ عمویش فرار کرد
وقتی رسید تیغِ حرامی به او گرفت
جایِ عموش نیزهی شامی به او گرفت
اُفتاد بر تنش سپرش را بغل گرفت
از بینِ چکمهها پسرش را بغل گرفت
بر سینهاش همینکه سرش را بغل گرفت
بوسید تا حسین گلویش یکی شدند
چسبیده بود او به عمویش یکی شدند
نزدیک اوست حرمله او را نشانه کرد
اول نشست رویِ عمو را نشانه کرد
پایین گرفت زیرِ گلو را نشانه کرد
تیرِ سهشعبه قلبِ عمو را درست زد
ای خاک بر سرم دو گلو را درست زد
حسن لطفی
واتساپ
👇👇👇
https://chat.whatsapp.com/J7Vcl4TURHt3XN0jQWKBcN
اینستاگرام
👇👇👇
https://www.instagram.com/p/CDMmL-nFtYa/?igshid=1ie55nfkh70ps
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
تلگرام
👇👇👇
https://t.me/kanalmadahanshaerankhomeinishahr