eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
523 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
146 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
اگرچه بر سر دارم، ،میا به کوفه حسین هنوز زمزمه دارم، میا به کوفه حسین سلام من به تو ای آفتاب هستی‌بخش چراغ محفل تارم، میا به کوفه حسین نوشته‌ام که بیایی، ولی به صفحه‌ی خاک به اشک خود بنگارم، میا به کوفه حسین میان کوفه غریبانه می‌زنم فریاد امید و صبر و قرارم، میا به کوفه حسین به سنگساری مهمان به کوفه می‌کوشند امام آینه‌دارم، میا به کوفه حسین دراین دیار، به سرنیزه لاله می‌چینند گل همیشه بهارم، میا به کوفه حسین برای آن که نگردی تو بی علی اکبر دمادم است شعارم، میا به کوفه حسین نشسته حرمله درانتظار اصغر تو ببین که واهمه دارم، میا به کوفه حسین پیام آخر مسلم برای تو این است گذشته کار زکارم، میا به کوفه حسین به گریه گفت «وفایی» زمسلم بن عقیل به درد و غصه دچارم، میا به کوفه حسین سیدهاشم_وفایی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
در سینه‌ی من نشسته آه سردی در کوفه ندیده‌ام به جز نامردی بر دختر خود وعده‌ی زیور دادند ای کاش که از مسیر خود برگردی علی_مهدوی_نسب کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
گل بودم و به بزم خزان میهمان شدم پژمردم و شکستم و افسرده جان شدم کوچه به کوچه خانه به دوشم در این دیار همچون نسیم، طائر بی آشیان شدم افتاده‌ام زچشم همه کوفیان حسین در کوچه‌های شهر چو اشک روان شدم هر صبح شاهد است نسیمی گذر نکرد، از من مگر که دست به دامان آن شدم دارد صدای قافله‌ات می رسد که من با گریه‌های خود جرس کاروان شدم از بس که سنگ خوردم و آقا شکسته‌ام سر تا به پا چو حجره‌ی شیشه‌گران شد از بس که پاره‌های تنم بین شهر ریخت چون دانه‌های سبحه‌ی بی ریسمان شدم ای کشتی نجات! به دادم نرس! برو! آخر تو را به موج بلا بادبان شدم ای کاش کس اسیر نیاید در این دیار من که چنین نیامده بودم، چنان شدم موسی_علیمرادی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
ترسم این نیست سفیر تو سر دار رود! ترسم این است رقیه سر بازار رود کوهی از سنگ، سر بام ببینی چه کنم !؟ دخترت را ملأ عام ببینی چه کنم !؟ ترسم این است به دل کینه تلنبار کنند خواهرت را دم دروازه گرفتار کنند راضی‌ام از تن من جامه به غارت ببرند راضی‌ام دختر من را به اسارت ببرند راضی‌ام طعنه به من عالم و آدم بزند راضی‌ام حرمله با تیر به چشمم بزند در عوض، مجلس اغیار نیاید زینب بین انظار به اجبار نیاید زینب من خجالت زده‌ام بابت فردا، ای داد جگرم سوخت! جگر گوشه‌ی زهرا ، ای داد جگرم سوخت جگر گوشه‌ی زهرا! برگرد بابت کشتن تو آمده فتوا، برگرد چه بلاها که سر نامه‌برت آوردند ! یادم آمد چه به روز پدرت آوردند من نوشتم که بیایی، همه تقصیر من است تشنگی پسر فاطمه تقصیر من است مادرت فاطمه گیرم که مرا هم بخشید من خودم را سر آن نامه نخواهم بخشید چه بگویم! که در این بُغض سخن می‌ماند تن عریان تو بی غسل و کفن می‌ماند.. وحید_قاسمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
اسارت می‌روم اما فقط یک چند ساعت را خدایا زودتر بر من مقدر کن شهادت را به سربازت شهادت را تمنا کن ز حق، مولا که دارم طاقت هر ماتمی الاّ اسارت را مدینه می‌رود گاهی دلم وقتی‌که می‌بینم به چشم مردم این شهر موجی از حسادت را برای خنده‌ی پیر و جوان دندان من کافی ست تو هم یک روز خواهی دید اینجا این جسارت را حیا در قلب کوفه چند وقتی می‌شود مرده است به‌جایش زنده می‌بینم در این مردم خباثت را برایت آرزو کردم نیایی سمت این کوفه نبینی تا که از هر گوشه‌ای سنگ اهانت را کسی از مردهای بی‌وفا اینجا پشیمان نیست خودت خواهی چشید از طعن نامردان خیانت را لبم را تشنگی سوزاند در این آخرین لحظه تو بخشیدی به لب‌های سفیرت این شباهت را؟ الهی پر شود چشمان من با تیرهای داغ نبینم تا به جان خواهرت رخت اسارت را حسن_کردی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
فرازی از یک قصیده مسلم که از حسین سلام مکرّرش باید که خواند حضرت عبّاس دیگرش فرموده مدح و منقبتش را به افتخار ثاراللّهی که بوده نبی مدح‌گسترش ایثار و عزم و غیرت و آزادی و شرف تعظیم می‌کنند همه در برابرش حیرت بَرَند اهل فضیلت به رتبه‌اش زانو زنند اهل کرامت به محضرش مبهوت گشته آدمیان و فرشتگان از عزّتی که کرده عطا حیّ داورش... تعریف کرد و داد خبر از شهادتش با دیدن عقیل همانا پیمبرش این است آن شهید که در یاری حسین تا روز حشر مسجد کوفه‌ست سنگرش لبّیک او حسین و طوافش به موج خون تکبیرها بلند ز هر زخم پیکرش... پیوسته بوی عطر گل نینوا گرفت زآن دسته‌های نی که عدو ریخت بر سرش سر داد و سر نکرد به جز بر حسین خم ای جان فدای پیکر در خون شناورش... این است آن قتیل که بر زندگان دهد روح حیات از نفس روح‌پرورش... بالای دار رفت و همه سربه‌دارها گل‌بوسه می‌زنند به قبر مطهّرش... استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
عاشقانت می‌فروشند عیش را، غم می‌خرند دل به پاى روضه می‌ریزند ماتم می‌خرند باز هم شیر حلال مادران تأثیر کرد بچه‌ها دارند از بازار پرچم می‌خرند مثل خار و خس در این سیل به راه افتاده‌ایم* باز درهم آمدیم و باز درهم می‌خرند ماه‌ها در یک‌طرف ماه محرم یک‌طرف بیشتر از ماه‌ها ماه محرم می‌خرند اشک ما اینجا فقط این قدر قیمت یافته ورنه جاى دیگرى عرضه کنى کم می‌خرند تا تو را داریم ما، داراترین عالمیم بچه‌هاى ما در این خانه حاتم می‌خرند این‌طرف گریان شدیم و آن‌طرف آباد شد اشک کالایى‌ست که در هر دوعالم می‌خرند گریه بر مظلوم تکویناً تقرب‌آور است در حسینیه مرا، حتى نخواهم، می‌خرند مطمئناً روضه‌اى یا گریه‌اى در کار هست هرکجا عصیانى از فرزند آدم می‌خرند عده‌اى دم می‌دهند و عده‌اى دم می‌زنند پنج‌تن هم این وسط دارند از دم می‌خرند گریه‌کن زهراست، ما تنها سیاهى لشگریم باز بااین‌حال شکل گریه را هم می‌خرند اولین گریه‌کن مسلم رسول‌الله بود گریه بر دندان مسلم را مُسَلَّم می‌خرند علی_اکبر_لطیفیان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
هیشکی دیگه کنار مسلمت نیست الآن که دارم به تو نامه می‌دم کوفه وفاداره به بی‌وفاییش تنها دارم راهو ادامه می‌دم ظلم اگه شد به من توو شهر کوفه تقاصشو پس می‌ده روزی ظالم شکسته دندونم فدای سرت دندون شیری سه‌ساله سالم فکر نمی‌کردم که جماعتِ صبح شب که بشه راهشونو کج کنن حرمت مهمونو چه زود شکستن خدا نیاره با کسی لج کنن یواش‌یواش باید وصیت کنم غروب عمر من دیگه رسیده به دخترم بگو تو از قول من خیلی بابا دوسِت دارم حمیده بغضِ گلوم همش به اشکم می‌گه قدری امون بده نفس بگیرم نامه نوشتم که بیا حسین جان کاشکی می‌شد حرفمو پس بگیرم بیشتر از اینی که سرم بشکنه دلم شکست از دل سنگ کوفه کاشکی مسیر قافله‌ت نیفته به کوچه پس‌کوچه‌ی تنگ کوفه خبر پیچیده که میای و اینجا کوفیایی که دنبال جهازن با طمع غارت اسباب تو عروسیاشونو عقب میندازن راهتو کج کن و برو مدینه قبل از اونی که راهتو ببندن یه عده رو اجیر گرفتن فقط توو کربلا به گریه‌هات بخندن سنگِ تراش‌خورده برا تو ساختن اونایی که توو کوفه سنگ‌تراشن یه عده هم نمک کنار گذاشتن بیان رو زخمای تنت بپاشن چهل تا نعل تازه دارن فقط برای روی پیکرت دویدن سلاحای جدیدشون جای خود شمشیر کهنه هم اجاره می‌دن کوفه می‌گفت یه روزی جبران می‌شه نماز بارون براشون که خوندی می‌بینم اون ظهریو که رو خاکا آب می‌ریزن وقتی‌که تشنه موندی گروه یا_مظلوم کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
از مسلم سفیر به شاهنشه دلیر این اشک‌نامه را بپذیرید از این حقیر ای نام جد اطهر تو روی هر منار وی آفتاب روشن دین ای مه منیر اهل زمین کنار تو هستند سر به عرش اهل سما کنار تو هستند سربه‌زیر از آسمان به عرش مبدل شد آسمان از آن زمان که گشت برای شما سریر عشق تو هست بر سر من چون کلاه خوود نام تو هست بر تن من جوشن كبير در وصف تو نوشته خدا ايها الغنی در وصف من نوشته خدا ايها الفقير مهمان گریزی عرب کوفه جای خود من را فراق چشم تو کرده‌ست گوشه‌گیر مسلم که جای خود، سر طفلان مسلم‌ات قربان خاک پای تو یا ایها الامیر هجده هزار نامه تمامش دروغ بود بیعت شکسته‌اند چنان بیعت غدیر اوضاع شهر با زر و درهم عوض شده‌ست کوفه برای ذبح گلویت شده اجیر آماده‌اند تا که پذیرایی‌ات کنند با سنگ و چوب و نیزه و شمشیر و تیغ و تیر من که عزیز آمده بودم چنین شدم اینجا خدا کند که نیاید کسی اسیر از قول من به مادر شش‌ماهه‌ات بگو تا می‌توانی اصغر خود را بغل بگیر دلواپسی من سر حوریه‌های توست شرمنده‌ام اسیر شدی در دل کویر آقا حمیده‌ام به فدای سکینه‌ات پیش نگاه دخترت او را بغل نگیر می‌ترسم ای حدیث کسا آخرعاقبت تکه‌به‌تکه جمع شوی داخل حصیر افتاده‌اند در پی من شرطه‌های شهر باید که زودتر بروم تا نگشته دیر درد دلم زیاد ولی وقت من کم است مظلوم من! مسافر من! بگذر از سفیر... گروه یا_مظلوم کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
بر سر بام گرفتار به صد شیون و آه می‌فرستم چه سلامی به اباعبدلله دست بر سینه شدم‌ رو به بیابانم من تو کجای سفری حیف نمی‌دانم من این لب پاره فقط ذکر تو گفته‌ست زیاد من گرفتار توأم! کور شود ابن زیاد! کوفه شهر پدرت بود ولی حالا نیست غیر بغض علی از چهره‌شان پیدا نیست کوفیان روی مسافر همه در می‌بندند رسم دارند که خنجر به کمر می‌بندند غم نبینی! دوسه روز است فقط غم دیدم ظهر در دور و برم حرمله را هم دیدم کاش تا گودی گودال به زورم ببرند سر من را ببرند و به تنورم ببرند کاش پیراهن من غارت دشمن باشد خیزران جای لبت روی لب من باشد دور تا دور من زار غریبه مانده از محبین تو یک ام حبیبه مانده نیست جای گذر از کوچه و معبر اصلاً زن و بچه طرف کوفه نیاور اصلاً کاش در کوفه حمیده بشود قربانی تا کند از حرمت زود بلاگردانی... سیدپوریا_هاشمی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
کوفه پُر است از مردم نامَرد، برگرد تا غنچه‌ی سُرخت نگشته زرد، برگرد در بینِ بازار کسادِ حق‌پرستی باطل... بساطِ فتنه را گسترد، برگرد سنگِ محک آوردم و در کوفه غیر از یک پیرزن دیگر ندیدم مرد... برگرد از نعل‌های تازه و سرنیزه، پیداست آهنگران... بازارشان گُل کرد، برگرد می‌ترسم از تکرارِ آن کاری که فتنه بر روزگارِ مادرت آورد... برگرد اینجا، سلامِ گرگ‌هایش بی‌طمع نیست نام‌آشنای کوچه‌های درد! برگرد دلگرمی اهل زمین! اینجا نیا که از بی‌وفایی می‌شوی دلسرد، برگرد منزل‌به‌منزل، کو به کو، تنهای تنها حالا شدم یک عابرِ شب گرد، برگرد ای آفتاب! این ذره‌ی ناچیزِ کویت تا پَرکشد بر دامنت چون گرد، برگرد مولا! نگاهی کن به سمتِ برج کوفه با التماس چشم من، برگرد، برگرد منصوره_محمدی_مزینان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
هوا هوای غم است و هوای خون‌جگری به هر طرف که نظر می‌کنم تو در نظری ز عشق گفتم و این شهر در به رویم بست همیشه عاقبت عاشقی‌ست دربدری به مسجدی که امام جماعتش بودم نماز مغرب من شد اقامه یک‌نفری دوباره نامه نوشتم برای تو اما به غیر آهِ ندامت نبود نامه‌بری تو احتیاج نداری به نامه‌ی مسلم که بهتر از همه از حال کوفه باخبری به هر طریق تو آخر به کوفه می‌آیی در این مسیر به‌جز عشق را نمی‌نگری بیاور اکبر خود را که کوفیان بینند در این مسیر کنار خودِ پیامبری بیاور اصغر خود را که با شهادت او ز کوفیانِ ریاکار آبرو ببری جمل به‌پا کن و همراه خویش قاسم را به‌سوی رزم بیاور برای جلوه گری ولی فدای تو گردم میار زینب را که شهر پر شده از مردمان خیره‌سری کسی به خواهرت اینجا محل نخواهد داد اگرچه می‌گذرد از محله‌ی پدری از این مسیر گذر می‌کند، عجب گذری به‌سوی شام سفر می‌کند، عجب سفری علی_ذوالقدر کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG