eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
521 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
1.7هزار ویدیو
146 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
از حریم کعبه آهنگ سفر داریم ما مقصدی بالاتر از این در نظر داریم ما می‌رویم از کعبه سوی کربلای پُر بلا اینچنین حُکم از خدای دادگر داریم ما... از برِ قبر پیمبر گرچه هجرت کرده‌ایم گوش جان بر گفتۀ خیرالبشر داریم ما چون خدا خواهد ببیند جسم ما را غرق خون نِی ز مرگ اندیشه، نِی خوف از خطر داریم ما دینِ حق گر جُز به قتل ما نگردد جاودان از سنان و تیغ و پیکان کِی حَذَر داریم ما تا کنیم اتمام، حجّ ناتمام خویش را از ازل شورِ شهادت را به سر داریم ما... مرحوم سیدرضا_مؤید کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
کعبه، ای بیت خداوند جلیل ای به سنگت، اثر پای خلیل کعبه، ای خانه‌ی امّید همه کعبه، ای مرکز توحید همه کعبه، ای محفل انوار خدا کعبه، ای زادگه شیر خدا کعبه، ای شاهد غم‌های حسین کعبه، ای جای قدم‌های حسین کعبه، ای قبله‌گه اهل نیاز کعبه، ای بُرده به تو خلق، نماز من و لطفِ احدِ سرمد تو احترام حجرالاسود تو همه با دیدن تو بی تابند همه از زمزم تو سیرابند ای خدا داده تو را قدر و جلال ای به بام تو اذان گفته بلال تو همه هستِ خلیل اللّهی هنرِ دست خلیل اللّهی بیت رحمان و رحیمی، کعبه صاحب حجر و حطیمی، کعبه پرده‌ات بافته از رشته‌ی دل خود تویی عضو جدا گشته‌ی دل کعبه! من بر تو پناه آوردم کاهم و کوه گناه آوردم گر چه بیچاره‌ام و روسیهم نگهم کن، نگهم کن، نگهم گر چه یک عمر خلاف آوردم در مَطاف تو طواف آوردم :: کاش تا دور تو می‌گردیدم مهدی فاطمه را می‌دیدم در طواف تو شدم پابستش تا که یک بوسه زنم بر دستش نام او آمده نُقل دهنم منم و ناله‌ی یابن الحسنم :: کعبه کی از تو جدا گشت حسین محو در ذات خدا گشت حسین کاش جانم رسد از غصّه به لب کعبه کی از تو جدا شد زینب دور تو باغ گل یاسی بود اکبر و قاسم و عبّاسی بود کعبه مهمان تو یک مادر بود کودکی داشت، علی اصغر بود کعبه از سوز درون داد بزن گریه کن ناله و فریاد بزن میهمان تو بیابانی شد حاجی فاطمه قربانی شد در منای اَحَدِ دادگرش سر جدا شد عوض موی سرش شاخه‌ی یاس جدا شد، کعبه دست عبّاس جدا شد، کعبه کعبه‌ی او پسر فاطمه بود حج عبّاس تو در علقمه بود زخم بر برگ گل یاس زدند تیر بر دیده‌ی عبّاسِ زدند چهره از اشک بشویم کعبه از حسین تو بگویم کعبه یوسف فاطمه را سنگ زدند گرگ‌ها بر تن او چنگ زدند چون بریدند سر از پیکر او کرد با گریه نگه مادر او کعبه، مرهون حسین است حسین زنده از خون حسین است حسین "میثم" از بیت خدا داد سلام به حسین و حرمش باد سلام استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
خوشا آن‌کس که امشب در کنار کعبه جا دارد به سر شور و به دل نور و به لب ذکر خدا دارد همه در مکّه جمع و کاروانی خارج از مکّه، ره صحرا گرفته، کیست این، عزم کجا دارد امیر کاروان، فرزند زهرا با جوانانش برای حجّ خون عزم دیار کربلا دارد... ذبیح اکبر این کاروان باشد علی‌اصغر که حلقی تشنه اما تشنۀ تیر بلا دارد... حسین بن علی حجّی رود یاران که در این حج چهل منزل به روی نیزه‌ها سعی صفا دارد چو حاجی می‌شود محرم بپوشد حلّه‌ای بر تن عزیز فاطمه بر تن لباس از بوریا دارد تنش در موج خون افتاده با خواهر سخن گوید سرش ذکر خدا از نیزه تا تشت طلا دارد... استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
شيعيان! ديگر هواى نينوا دارد حسين روى دل با كاروان كربلا دارد حسين از حريم كعبۀ جدّش به اشكى شُست دست مروه پشت سر نهاد امّا صفا دارد حسين مى‌برد در كربلا هفتاد و دو ذبح عظيم بيش از اينها حرمت كوى منا دارد حسين... او وفاى عهد را با سر كند سودا ولى خون به دل از كوفيان بی‌وفا دارد حسين... آب را با دشمنان تشنه قسمت مى‌كند عزّت و آزادگى بين تا كجا دارد حسين... دست آخر كز همه بيگانه شد، ديدم هنوز با دم خنجر نگاهى آشنا دارد حسين شمر گويد گوش كردم تا چه خواهد از خدا جاى نفرين هم به لب ديدم دعا دارد حسين اشک خونين، گو بيا بنشين به چشم «شهريار» كاندرين گوشه عزايى بى‌ريا دارد حسين سیدمحمدحسین_شهریار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
حاجـیـان حـج خـون، دست الهی یارتان حیف! آخر مکه شد محروم از دیدارتان سعی‌تان از مکه تا صحرای خونین بلا طوف‌تان در خون تپیدن حجتان ایثارتان حج‌تان مقبول بادا سعی‌تان مشکـور باد وعــدۀ دیــدارتـان بـا خــالــق دادارتـان حـلّۀ احـرامتان خـون گـلـوتـان می‌شود خونتان تا صبح محشر آبروتان می‌شود در مسیر حجِ خون چون یاد پیغمبر کنید اشک ریـزید و تماشای عـلی‌اکـبر کـنید آبــرو داریـــد امــا بــاز کــســب آبــرو در حضور یار از خون علی‌اصغر کنید حاجیان خود در منا سر می‌تراشند و شما موی خود رنگین زخون سازید و ترک سر کنید پای بفشارید ای اصحاب و انصار حسین بوسـه برداریـد از دست عـلمدار حسین ای همای بخت، حسرت برده بر اقبال‌تان خوش برون رفتید از مکه خوشا بر حال‌تان زخم شمشیر است فردا مرحم زخم شما مـقـتـل خـون است تنها کعـبـۀ آمـال‌تـان اشک خـتم الانـبـیـا سازد شما را بـدرقه فـاطـمـه در کـربـلا آیـد به استـقـبـال‌تان خـاک گـردد خـلعـت انـدام عـریـان شما بحر نـوشد آب از لب‌های عـطشان شما از حسین امشب سفر کردید با هم تا حسین هر نفس در قلب‌تان گردیده ذکر یاحسین تا به خون خویشتن گیرید در این حج وضو راه بسپارید ای چابک‌سواران با حسین در مسیر کعبۀ خون ذکرتان باشد همین واحـسیـنـا واحـسیـنا واحـسینـا واحـسین روز را از دود آه خویش همچون شب کنید لحظه‌لحظه گریـه بـر تنهایی زینب کنید ای زمین کربلا! بر آل عصمت یار باش میهمان، رو از حجاز آورده مهمان‌دار باش بر عزیز فاطمه آغوش جان را بـاز کن مهربان با خـانـدان احـمـد مـخـتـار باش خارهایت را ز پای لاله‌ها بیـرون بکش عصر عاشورا بر آن غم دیده گان غمخوار باش بـر تـن بـی‌تــاب اولاد پـیــمـبــر تـاب ده از سرشک چشم «میثم» تشنگان را آب ده استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
کـعـبـه محـروم شد ز دیـدارت یـابـن زهـرا خــدا نـگـهـدارت کـربـلا مـی‌روی و یـا کـوفـه؟ یا به شام اوفـتد سر و کـارت؟ چه شود ای امام جـود و کـرم یک نگـاه دگـر کـنـی به حـرم ای ز جـام بـلا شـده سـرمست دست و دل شسته از هرآنچه‌ که ‌هست چه شتابان رَوی به دیدنِ دوست جای گل سر گرفته‌ای سر دست از حـریـمت بـرون شدی مولا عـازم حـج خــون شـدی مـولا هـشـتِ ذیـحـجّـه مـردم عــالـم هـمـه رو آورنـد ســوی حــرم تـو دل شب ز بـیـت امـن خـدا سر به صحرا نهی قدم به قـدم کعـبه تا صبح ناله سر می‌کرد پـســر فـاطـمـه مــرو بـرگـرد کعبه با سوز و اشک و ناله و آه بر نمی‌دارد از تـو چـشم نگـاه سفر تیر و نیزه و عطش است طفل شش ماهه را مبـر همراه از سـفـیـدی حنجـرش پیداست این پسر ذبـح سیـدالـشهـداست نـظـری کـن به غـنـچـۀ یاست ثــمــر ســرخ بـاغ احـسـاسـت اصغـرت را بـگــیـر از مـادر بـسـپـارش بـه دسـت عـبـاست چون صدایت زنـد جـوابش ده از سـرشـک دو دیـده آبـش ده نالـه‌ای بـر لـب سـلالۀ تـوست کـه شبـیـه صـدای نالـۀ توست ساربـان را بگـو کـه تنـد مرو آخر این کودک سه سالۀ توست قــدری آرام، ای هُـدی‌خـوانان! کـمی آهـستـه، ای شـتـربـانـان! ناقـه‌هـا ذکر یـا حـسین بـه لب کـوه‌هـا نـالـه مـی‌زنـنـد امشب نخل‌ها خـم شدند و می‌گـویـنـد الـسـلام عــلـیـک یــا زیــنــب غم مخور ای فدای چشم ترت! هـیجـده محـرمـنـد دور سـرت کاش خورشید واژگـون می‌شد از تن کعـبه جان برون می‌شد کــاش از اشـک دیـدۀ حـجّـاج آب زمـزم تـمـام خـون مـی‌شد کـعـبـه سـاکـت مـبـاش واویـلا گــریـه کـن بـهـر لالــۀ لــیــلا ای سکینـه دگر چه غم داری؟ اشک از دیدگان مکـن جـاری که محوّل شده‌ست بر عـباس مشـک سـقـایــی و عـلـمـداری بر سماعـش دو دست بـالا کن هر چه دانـی دعـا به سـقـا کن نالــه دیگــر بـه‌سـر نمـی‌گردد این شبِ غـم، سحـر نمی‌گردد این مسافر که دل به همره اوست مـی‌رود، لـیـک بـرنمـی‌گـردد عـالمـی گـشتـه محـو اجـلالش چـشم «میثم» بوَد به دنبـالـش استادحاج غلامرضا_سازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
از مکه خبر آمده داغ است خـبرها بـایـد بـرسـانـند پـدرهـا به پـسـرهـا از مـکـه خبر آمده از رکن یـمـانی نزدیک اذان ناله بلند است سحـرها داغ است خـبرها، نکـند بـاد مخالف در شهر بـپیچـد بزند شعله به درها نزدیک سحر قافله‌ای رد شد از اینجا مانـدیـم دوبـاره من و امـا و اگـرها بایـد بـروم زود خـودم را بـرسـانـم حتی شده حتی شده از کوه و کمرها از مکه خبر رفته رسیده‌ست به کوفه حالا همه با خیره‌سری خیره به سرها بر خاک عزیزی‌ست ولی پیرهنش را سر بسته بـگـویند پـسـرها به پدرها برخاک عزیزی‌ست و در راه عزیزی‌ست خود را برسانید که داغ است خبرها حسن_بیاتانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
اى مُحرمان مَحرم! بار سفر ببدید احرام حجّ خونین بار دگر ببندید من خود خلیل عشق و چاووش کربلایم چاووش کربلا را بار سفر ببندید عشق خداى خوانَد ما را به حجّ برتر دامان عشقبازى نک بر کمر ببندید ما را رضاى جانان، اصل است و غیر از این فرع از آنچه او نخواهد، باید نظر ببندید بر پرده‌هاى محمل، آیات خون نویسید بر گردن شترها زنگ خطر ببندید در حجره‌هاى جنّت ماییم و وصل حوران از حِجر، دل بگیرید؛ چشم از حَجَر ببندید هر کس شهید باشد، جاوید زنده باشد با پنجه‌ی شهادت بر مرگ در ببندید در پیش تیغ و پیکان، جان را به کف بگیرید وز سوز تشنه‌کامى، دل در شرر ببندید بر موج آب دریا داغ عطش گذارید وز داغ نوجوانان زخم جگر ببندید اى دختران معصوم! دل از پدر ببرّید وى مادران مظلوم! چشم از پسر ببندید عبّاس و اکبر من! بر گرد خواهر من بر هر که جز محارم، راه نظر ببندید تقدیر ما «مؤیّد»! باشد چو در شهادت هرگز نمی‌توانید دست قدر ببندید مرحوم سیدرضا_مؤید کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
از کعبه رو به کرببلا می‌کند حسین وآنجا دوباره کعبه بنا می‌کند حسین گر ساخته است خانه‌اى از سنگ و گل، خلیل آن جا بنا ز خون خدا می‌کند حسین روزى که حاجیان به حرم روى می‌نهند پشت از حریم کعبه چرا می‌کند؟ حسین آن حجّ ناتمام که بر عمره شد بدل کاتمام آن به دشت بلا می‌کند حسین آنجا وقوف در عرفات ار نکرده است فریاد معرفت همه جا می‌کند حسین آنجا اگر که فرصت قربانی‌اش نبود اینجا هر آن چه هست، فدا می‌کند حسین آنجا که سعى بین صفا در دویدن است این جا به قتلگاه، صفا می‌کند حسین آنجا حنا حرام بُوَد بهر حاجیان اینجا ز خون خویش حنا می‌کند حسین وقتى به خیمه‌گاه رود از پى وداع اینجا دوباره حجّ نسا می‌کند حسین بعد از هزار سال به همراه حاجیان هر سال رو به سوى منا می‌کند حسین از چار سوى کعبه ز گل‌دسته‌ها هنوز هر صبح و ظهر و شام ندا می‌کند حسین بشنو دعاىِ در عرفاتش که بنگرى با سوز دل هنوز دعا می‌کند حسین سر داده است و حکم شفاعت گرفته است بر وعده‌اى که داده، وفا می‌کند حسین در اوج منزلت که «مؤیّد»! از آن اوست گاهى نگاه سوى گدا می‌کند حسین مرحوم سیدرضا_مؤید کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
مانند گردنبند دورِ گردن دختر مرگ اين چنين زيباست، از اين نيز زيباتر مشتاق ديدار است چون يعقوب بر يوسف مشتاق ديدار است چون زهرا به پيغمبر در عالم رؤیا چه می‌بیند؟ سری بر نی پشت سرش بر نی سری دیگر... سری دیگر... با زخم، درد تازه‌اش را می‌دهد تسکین با خون، لباس کهنه‌اش را می‌کند زیور در کوفه جمع یک نفر هم با خودش سخت است در حیرتم از هم نمی‌پاشد چرا لشکر!... انگشت مولا راه دوزخ را نشان داده‌ست افسوس کوفی‌ها چه می‌بینند؟ انگشتر! قرآنشان را بعد از این هیچ اعتباری نیست حالا که پاشیده‌ست از هم سورۀ کوثر... محمدحسین_ملکیان *امام حسین(علیه‌السلام) هنگام خروج از مکه: «مرگ همچون گردنبند بر گردن دختران جوان کشیده و بسته شده است و من به دیدار نیاکان خود مشتاقم آن‌چنان که یعقوب به دیدار یوسف اشتیاق داشت». کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
بار بر بسته‌ای ای دل، به سلامت سفرت می‌بری قافلۀ اشک مرا پشت سرت راه می‌افتی و باقی‌ست به خاک عرفات حرف‌هایی که روان بود از آن چشم ترت به کجا می‌برد این راه بلاخیز تو را! کودکان‌اند و زنان‌اند چرا همسفرت؟ می‌شوی دربه‌در کوه و بیابان و... جهان، می‌شود از سر دلباختگی دربه‌درت خبر قاصد تو می‌رسد از طوفان‌ها این خبر چیست؟ که داغی‌ست گران بر جگرت می‌رسی کم‌کم و پیداست به پهنای افق خیمۀ در دل صحرای بلا شعله‌ورت میهمان هستی و با نیزه و شمشیر چرا میزبان تو گرفته‌ست چنین دور و برت؟ روزها می‌گذرد می‌رسد از راه آخر آن غروبی که سر نیزه روان است سرت حسن_زرنقی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
این قافله را راحله جز عشق و وفا نیست در سینهٔ آیینه، جز آیین صفا نیست جز در بَرِ یکتا قدِ این فرقه دو تا نیست حتّی جرس قافله، غافل ز خدا نیست رکن و حَجَر و حِجر، ز هجر است پریشان زمزم ز دو چشم آب بریزد پیِ ایشان اینان که روانند، همه روح و روانند این سلسله هر یک تنشان جان جهانند این طایفه از طفل و جوان، پیرِ زمانند این قافله شب تا به سحر، نافله خوانند بازار جهان این همه سرمایه ندارد گلزار جنان این قَدر آرایه ندارد این قافله جز عشق، ره آورد ندارد عشقی که به جز سوز و غم و درد ندارد یک آینه، بر چهرهٔ خود گَرد ندارد جز شیرزن و غیر جوانمرد ندارد مُحرِم شده از کعبهٔ گِل، راه فتادند از گِل به سوی کعبهٔ دل، روی نهادند اینان همه از خانهٔ خود، در بدرانند بر باغ دل فاطمه، یکسر ثمرانند اینان پسر عشق و، محبّت پدرانند با شور حسینی به نوا، جامه درانند دین را به فداکاری این طایفه، دِیْن است وین قافله را قافله سالار، حسین است این قافله را بانگ جرس، گریه و ناله‌ست این قافله نی، باغ گُل و سوسن و لاله‌ست از نور، به گِرد رُخشان حلقهٔ هاله‌ست در محمل خود، حاجیه بانوی سه ساله‌ست با سورهٔ عشق آمده، هفتاد و دو آیه چون ماه و ستاره پی هم، سایه به سایه این طفل، به غیر از دُرِ دُردانه نبوده‌ست دردانهٔ من، با موی بی شانه نبوده‌ست جایش به جز از دامن و بر شانه نبوده‌ست گنج است، ولی گوشهٔ ویرانه نبوده‌ست این دختر من، نازترین دختر دنیاست دختر نه، که در مِهر و وفا، مادر باباست ای کعبه! ببین، غرق صفا مُحرِمشان را ای کوفه! چه کردی بدنِ مُسلمشان را؟ ای ماه! ببین ماه بنی هاشمشان را ای سَرو! ببین سروِ قدِ قاسمشان را ای صبح! کجا آمده صادق‌تر از اینان؟ ای عشق! بگو نامده عاشق‌تر از اینان چاووش عزا همره من روح الامین است ای خصم اگر تیر و کمانت به کمین است در دستت اگر کعب نی و نیزهٔ کین است سردار سپاهم پسر اُمّ بنین است آورده‌ام از جان شما تاب بگیرد چشمی که ز چشمان شما، خواب بگیرد ای قوم هوس! عشق، هواخواه حسین است سرهای سران، خاک به درگاه حسین است خورشید فلک، مشتری ماه حسین است ای روبَهیان، شیر به همراه حسین است آن فضل که در قافله‌ام نیست، کدام است؟ عبّاس، ترازوی مرا سنگ تمام است ای روشنی چشم و چراغ دل زینب کشتی نجات همه و ساحل زینب وی ماه رخت روشنی محفل زینب دوری مکن از دیده و از محمل زینب دارد سفر ما سفر دیگری از پی من روی شتر راه کنم طی، تو سر نی علی_انسانی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG