eitaa logo
کانون وبسیج مداحان وهیئات مذهبی خمینی شهر
553 دنبال‌کننده
4هزار عکس
2هزار ویدیو
152 فایل
ارتباط با ادمین های کانال 👇👇👇 @H9132091518 @Madaheahlebait
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5875413414368512718.mp3
زمان: حجم: 1.3M
مثه هرسال گرفتار اومدم، با دل زار اومدم واسه دیدار اومدم، باز گنه کار اومدم العفو العفو بالحسین، بار گناه آوردم دنیا زندون شد برام، به تو پناه آوردم افضل الاذکار محرم: حسین روضه بخون سینه بزن دم: حسین اشکای امسالمو تحویل بگیر واسه شب اول قبرم حسین ### مثه هر سال پریشون اومدم، چشمِ گریون اومدم، روضه‌خون روضه بخون، با دل خون اومدم وقتی گریه می کنم، غرق نشاط و شورم با این اشکای چشم، گناهمو می شورم افضل الاحواله پریشون شدن با غم عُظمای تو گریون شدن اونهایی که روضه رو از دست دادن مضطر و افسرده و دل‌خون شدن ### مثه هرسال با دعوت اومدم، توی روضه ت اومدم دست من خالی و با، کوه حاجت اومدم امسال جا موندم بازم، خیلی رفیقام رفتن اینجا توو روضه ازت، شهادتو گرفتن افضل الاعماله دعای فرج زهرا دعا کرده برای فرج حاجتم اینه توو سپاهش باشم حالا که نزدیکه صدای فرج کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
نمی دانم که میباشم کجا بودم کجا هستم اگر عاقل اگر دیوانه خود را بر شما بستم برانیدم بخوانیدم به عالم گفتم و گویم که از جوی شما سیراب و از جام شما مستم شما را دارم و باکی ندارم زآتش دوزخ چه غم گر بار سنگین و گر خالی بود دستم تولای شما نور هدایت بود در قلبم شما را تا ابد دارم شما را ازل جستم چگونه بوی عطر گل نروید از نفسهایم که خاری بودم و در گلبن مهر شما رستم اگر زنجیر خود را پاره کردم باز می گویم الا آل محمّد من سگ کوی شما هستم نه در روز غدیر خم گرفتم دامن حیدر من از آغاز بعثت بر علی و آل پیوستم عطا دیدم خطا کردم از این در رو نگرداندم نمک خوردم نمکدان را شکستم عهد نشکستم عجب نبود اگر در خردسالی یا حسین گفتم که پیش از خلقت خود دست از غیر حسین شستم روا باشد که باشد نخل «میثم» نام دیوانم که قلب خصم را پیوسته با تیغ زبان خستم استادحاج غلامرضاسازگار کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
به خواب غفلت اگر مانده‌ام سحرها را ولی صدا زده‌ای عبد بی سر و پا را بیا همین شب اول بگو که بخشیدی بیا همین شب اول قبول کن ما را گناه، پشتِ گناه آمد و زمینم زد چنان که برده ز یادم مسیر دریا را به گریه‌ی سحری کاش عادتم بدهی کمی به من بچشان لذت تماشا را اسیر غفلتم و مرگ رفته از یادم بگو چه کار کنم قبر و هول آنجا را به آبروی علی... آبروی ما نرود به زیر پرچم اوئیم صبحِ فردا را به عشق شاه نجف عاقبت به خیر شویم اگر علی بزند پای نامه امضا را به غیر روضه به جایی نمی‌برم راهی رها نمی‌کنم این تکیه‌گاه و مأوا را نگیر از من بیچاره کنج هیئت را نگیر از من دل‌مرده این مسیحا را :: کفن برای تو پیدا نشد عزیزالله حصیر شد کفن شاه... کارِ دنیا را!!! وحید_محمدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
بیا بیا دلمان را تکان بده شب اول بیا و رزق فراوان‌مان بده شب اول همیشه شرط وصال شما طهارت نفس است برای توبه نمودن زمان بده شب اول تو را به حرمت این روضه‌ها ضمانتمان کن اگر چه اهل گناهیم، امان بده شب اول محرمی که نباشی، به کار شیعه نیاید به اهل ندبه خودت را نشان بده شب اول برای این که مبادا به روضه کم بگذاریم به جمع گریه‌کنانت توان بده شب اول دو ماه مثل تو باید به گریه انس بگیریم به ما دو چشمه‌ی اشکِ روان بده شب اول دعای خیر تو بوده اگر اسیر حُسینیم دوباره گریه کن روضه‌ی سفیر حسینیم علیرضا_خاکساری کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
اول_جلسه‌ای من را ابد حسین و مرا از ازل حسین صَلّوا علی الحسین و سَلامٌ علی الحسین باید هرآنچه هست فقط خرج او کنیم حی علی الحسین که خیرالعمل حسین حس میکنم همیشه کنار ضریح او من را گرفته است میان بغل حسین مسجد حسینیه و حسینیه مسجد است جای دعا حسین و بجای غزل حسین هنگام مرگ ای ملک الموت صبر کن ‌عمری صدا زدیم برای اجل حسین مثل حسن  حسین  به نوکر رسیده است بین کریم‌ها شده ضرب‌المثل حسین تنها تویی که دلخوشیِ ما فقط شدی ما را نداد هیچ کس اینجا محل حسین با گریه‌های فاطمه ماهم گریستیم این ارث فاطمه است که نوحوا علی‌الحسین حسن لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
روضه سر جناب حضرت مسلم علیه‌السلام امام از کسی که از کوفه می‌آمد، پرسید: از کجا می‌آیی؟ گفت: از کوفه. از آنجا بیرون نیامدم؛ جز آنکه مسلم بن عقیل و ‌هانی بن عروه را کشته و به دار آویخته در بازار قصابان دیدم؛ در حالی که سرهایشان را برای یزید فرستاده بودند. امام حسین گریست و فرمود: انا لله و انا الیه راجعون. همه‌جا جار زدم آبرویم را نبرید سر به دیوار زدم آبرویم را نبرید شرمگینِ غمِ تو اشک سرازیرِ من است همه‌جا جار زدم آی که تقصیر من است کاش می‌شد که بگویم که کجایی ای‌کاش و از این فاصله  نالم که نیایی ای‌کاش دستم از پشت که بستند به من خندیدند شانه‌ام را که شکستند به من خندیدند چشم صیاد  به چشمان ترم  بود که زد پیش جلاد  دلم یاد حرم بود که زد از  روی بام نگاهم به سوی شام اُفتاد پیکرم بعد سرم از لبه‌ی بام   اُفتاد پیکرم خورد زمین فاطمه نالید حسین سرِ من رو به سوی قافله غلطید حسین سوختم بسکه نمک بر جگری پاره زدند بدنم را سر بازار به قناره زدند بدنم ماند و غمی تازه... سرم را بردند می‌خورد تاب  به دروازه... سرم را بردند دیدی آخر که به کارم گره اُفتاد ای داد سرِ من را به سوی شام فرستاد ای داد من تمامیِ مسیرِ اُسرا را دیدم کربلا کوفه و شام و شهدا را دیدم قبلِ تو آمده‌ام شام بگویم  نزنید سر هر کوچه و هر بام  بگویم نزنید ناله‌ام در دلِ شامات امان از زینب پشت دروازه‌ی ساعات امان از زینب آتش و خار و خس و سنگ و سنان را دیدم معجر سوخته‌ی دخترکان را دیدم گیسویی را دو سه تا چنگ عوض کرد حسین چهرات را اثر سنگ عوض کرد حسین تیغ و تیر و غضب و قهر، خدا رحم کند لشگری رفته از این شهر، خدا رحم کند لشگری رفته که با پیرهنت برگردد رفته همراهِ عقیقِ یمنت برگردد آمدم شام بگویم که سرم مال شما گیسویم پیشکش پنجه‌ی اطفال شما لب و دندان من اینجاست مرتب بزنید خیزران را  ولی ای قوم به زینب  نزنید حسن لطفی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
پیراهنی در عرش آویزان شد امشب چشم تمام قدسیان گریان شد امشب با ناله‌های مادری عالم به هم ریخت یک‌باره دنیا کلبه‌ی احزان شد امشب در قبر، امواتش سروسامان گرفتند آنکه برایش بی‌سروسامان شد امشب بخشیده شد یکجا گناه قبل و بعدش آنکه به زیر پرچمش مهمان شد امشب هی بغض کردم تا محرم زنده باشم دل‌تنگی یک‌ساله‌ام باران شد امشب از گریه‌ی یعقوب‌های چشم‌هایم پیداست یوسف وارد کنعان شد امشب من آرزو دارم عزاداران بگویند درراه عشقش عاقبت قربان شد امشب روز الست این داغ را هدیه گرفتم لطف قدیمش علت احسان شد امشب از تشنگی و از گرسنه بودن اوست اینکه برایم غُصه آب‌ونان شد امشب ده روز دیگر حنجر است و خنجر کُند حق داشت که دلواپس طفلان شد امشب گروه یا_مظلوم کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
زمینه_شور_احساسی بند:۱ طرف کوفه نیا پسر عمو، نامردن کوفه خیلی شلوغه، به حرفشون گوش نکنی وعده دادن به دروغ، تو نامه انشا کردن نامه هاشون دروغه، به حرفشون گوش نکنی بد قولن ... روی حرفشون حساب باز نکنی بد قولن ... نگاهشون به چشم سرباز نکنی بد قولن ... سفر کوفه رو تو آغاز نکنی نامه های این خائن ها میده بوی خون ثارالله دنبال سرت می گرده چشم این و اون ثارالله /// یا حسین حسین ثارالله /// بند:۲ عهده دار مردم بی دست و پا برگرد از این مسیر کربلا ، که کربلا بد جاییه تا به دندون همگی مسلحن مولاجان بیا برگرد و نیا ، که کربلا بد جاییه عیاش ان ... توی مجلس هاشونم مِی می خورن دل سنگ ان ... از علی بغض دارن و خیلی پرن بی رحم ان ... مهمون دعوت میکنن سر میبرن کوفیا بدن بد کارن خائنن ابا عبدالله نامروتن خیلی بد باطنن ابا عبدالله /// یا حسین حسین ثارالله /// کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
🔸کوفه لبریز بلا گشته میا کوفه حسین 🔸قسمتم سنگ جفا گشته میا کوفه حسین شب اول محرم... بریم در خانه ی غریب کوفه... آقامون.. مسلم بن عقیل... (ببین چطوری با اربابش حسین داره درد دل میکنه...) 🔸کوفه ای که پدرت حاکم آن بود قدیم 🔸عاری از شرم و حیا گشته میا کوفه حسین غریب و تنها... توی کوچه های شهر کوفه... داره با اربابش ابی عبدالله... درد دل میکنه... حسین جان ...آقا 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا آقای من... 🔸نگران گلوی طفل توام چون اینجا 🔸مملواز حرمله ها گشته میاکوفه حسین تنها و غریب در کوچه های شهر کوفه... اومد کنار یک خونه ای ایستاد... تکیه داد به دیوار غریبی... یه پیره زنی در رو باز کرد.. صدازد.. آقا...چرا اینجا ایستادید؟ مگه خبر ندارید شهر امنیت نداره... اول آقا مسلم بن عقیل صدا زد... خانوم... میشه برام آبی بیاری... (قربون لبهای تشنه ات برم اقاجونم) این پیرزن رفت و برا آقا آب آورد... وقتی حضرت آب رو نوشیدند... دوباره این پیر زن صدا زد... آقا این روزها شهر امنیت نداره... برای چی هنوز ایستادید... یه دفعه آقا مسلم بن عقیل فرمودند... کجا برم... من تو این شهر خونه ای ندارم... من توی این شهر غریبم... پیر زن به سیمای نورانی اقا مسلم بن عقیل نگاهی کرد... عرضه داشت... آقا جان... مگه شما کی هستید حضرت فرمودند... من مسلم بن عقیلم... سفیر ابی عبد الله ام... تا پیر زن فهمید این آقا فرستاده ی حسینه... صدا زد... آقا... جانم به فدای شما... این خانه... خانه ی شماست... منم کنیز شمام... ای کاش مردم کوفه.. به اندازه این پیر زن معرفت میداشتند... هر طوری بود... نانجیبها خبردار شدند... نزدیکی های صبح... خونه ی پیرزن رو محاصره کردند... مسلم از خانه بیرون اومد... جنگ نمایانی کرد... خیلی از این نانجیبها رو به درک واصل کرد... اما بلاخره آقا رو با مکر و حیله گرفتار کردند... بردن بالای دار الإماره... حالا میخواهی گریه کنی بسم الله... مردم کوفه دارن نگاه میکنند... هر کسی یه حرفی میزنه... یکی میگه حتما آقا رو آزاد میکنند... یکی میگه نه... دیگه آقا رو به شهادت میرسونند... همه دارن نگاه میکنند... یه دفعه دیدن سر از تن آقا جدا کردند... ای وای... ای وای... غریبانه... بدن بی جان مسلم را... از بالای دارالإماره به زمین انداختند... یاصاحب الزمان... میخوام بگم اینجا... سر از تن آقا مسلم بن عقیل جدا کردن... بدن نازنینش رو غریبانه از بالای بام به زمین انداختند... اما... دیگه زن و بچه مسلم نبودن ببینن... دیگه دختر بچه اش نبود ببینه... بمیرم... برات حسین.... جلو چشمان زینب... جلو چشمان بچه های حسین.. صدا زدند... اسبهاتون رو نعل تازه بزنید... آنقدر بر روی بدن عزیز زهرا... اسب دواندند... تمام استخوان ها شکست... 🔸دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد 🔸آره آن جلوه که فانی نشود نور خداست (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
؛ بزم عزای او نه تنها در زمین است وقف بساط روضه‌اش، عرش برین است هفت آسمان از غُصه مشکی‌پوش هستند آوازه‌ی ماه محرم بیش از این است مرثیه خوان وقتی رسول الله باشد سردسته‌ی گریه‌کنان روح الامین است پیراهنش را بر فراز نیزه کردند ماه محرم آمد و دل‌ها غمین است اجر رسالت در رفاقت با حسین است این دوستی دستور قرآن مبین است در سایه‌سار پرچمش آسوده هستیم این خیمه‌ها، این تکیه‌ها حصن حصین است اسباب این وادی، شفیع روز حشراند فرش حسینیه خودش حبل المتین است هرکس نشسته روی فرش روضه‌ی او با حضرت زهرا یقیناً همنشین است سینه‌زنی‌ها مورد تحسین زهراست سینه‌زنِ او مستحق آفرین است باید براتم را شب اول بگیرم وقتی تمام فکر و ذکرم اربعین است آغاز راه کربلا غیر از نجف نیست روزی من دست امیرالمؤمنین است ما را برای گریه کردن آفریدند با اشک در روضه سرشک ما عجین است ما و جدایی از حسین امری محال است این حرف، حرف اولین و آخرین است اصرار دارد دستگیر شمر باشد باب نجات خلقِ عالم اینچنین است دردی که دارد می‌کشد از نیزه‌ها نیست دردی که در گودال دارد، درد دین است مثل سرش، انگشترش را هم بدزدند تنها نه خولی، ساربان هم در کمین است کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
سلام من به تو و بر محرم جدت سلام من به تو و روضه‌ی غم جدت فدای شال سیاهت که پرچم روضه‌ست دوباره آمده‌ام زیر پرچم جدت به زیر چادر زهرا دوباره جمع شدیم شدیم سینه‌زن داغ ماتم جدت چقدر گریه نوشتیم پابه‌پای لهوف چقدر روضه کنار مُقرَّم جدت قسم به گریه‌ی هر شام و اشک هر صبحت که اشک گریه‌کنان است، مرهم جدت خدا کند که بمیرم غروب عاشورا میان ذکر مصیبات اعظم جدت هزار بار نوشتیم روضه را، هر بار رسیده‌ایم به آن جسمِ درهم جدت رسیده‌ایم به دست بدون انگشتر رسیده‌ایم به آن پیکر کم جدت بیا به مجلس روضه به خاطر عباس بیا به حق همان قامت خم جدت وحید_محمدی کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
؛ چگونه شکر بگویم؟ که زنده ماندم و دیدم رسیده نوبت گریه، دمیده ماه محرم چگونه شکر بگویم؟ که زیر سایه‌ی پرچم کنار حضرت زهرا نشانده‌اند مرا هم! چگونه شکر بگویم؟ چگونه شکر بگویم؟ دوباره گرم گلوی بریده است گلویم! چگونه شکر بگویم که بنده... نوکرتانم؟ همیشه طالب فیض عظیمِ محضرتانم تمام سال گدای کنار معبرتانم غلام لطف لطیفِ نگاه مادرتانم ستاره‌های هدایت، موالیان کرامت! من و هراس قیامت، شما و لطف و عنایت شما... ولیّ خدا، من شکسته‌ی غم‌تانم شما دلیلِ شفا، من مریض یک دم‌تانم شما نسیم صفا، من غبار مقدم‌تانم شما امیر وفا، من اسیر پرچم‌تانم ز دست عشق شما که زدید شعله به جانم چرا غزل ننویسم؟ چرا ترانه نخوانم؟ درست مثل قناری، قناریِ لب‌تانم شبیه ماه، گرفتار خلوت شب‌تانم همیشه مشتری روضه‌های پُر تب‌تانم چه می‌شود که ببینم شبی مقرّب‌ تانم؟ همان که اول خلقت اساسنامه نوشته مرا به راه ولایت دریده‌جامه نوشته من و نگاه شما و پناه صحن و سراتان چگونه شکر کنم که شدم مدیحه‌سراتان؟ شکسته باد سری که زمین نخورده به پاتان فرشته‌های خدایی مقیم بزم عزاتان به شوق بارش رحمت، غریق زمزمه هستم دخیل بزم عزای عزیز فاطمه هستم عزای هستی عالم، عزای عشق مجسّم! عزای کشته‌ی تشنه، عزای صاحب زمزم عزای یک سر بر نی، عزای یک تن درهم بخوان که جان بسپارم ز داغ وارث آدم "سری به نیزه بلند است در برابر زینب خداکند که نباشد سر برادر زینب" مجتبی_روشن_روان کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر ایتا 👇👇👇 https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr روبیکا 👇👇👇 https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG