#مدافعان_حرم
#شهدا
#غزل
حرم یعنی...
حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش
حرم یعنی تلاطمهای امواج خروشانش
حرم گاهی میان قاب چشم حضرت مولاست
که هر شب در میان چاهها میکرد پنهانش
حرم گاهی فراتر میرود از مرز اندیشه
تصور میشود بیگنبد و بیصحن و ایوانش
حرم گاهی رسیده نیمهشب در دِیرِ نصرانی
و همصحبت شده با راهب تازه مسلمانش
حرم گاهی همینجا گوشۀ دنجِ همین خانهست
همین سجاده، با تسبیح و مُهر و عطر و قرآنش..
حرم گاهی همین جمهوری اسلامی ایران...
همین که حاج قاسم این چنین میشد غزلخوانش
همین خاکی که هر روزِ خدا خورشید از مشرق
برای عرض حاجت میرسد در صحنِ سلطانش
به سمت آسمانها کوچههایش نور میبارند
به دنبال دلیل گفتهام هستی؟شهیدانش
جزیره از نبود باکریهایش شده مجنون
شده پر خون دو چشم آسمان در سوگ دورانش
نگاه آبیاش هر جا که باشد آسمان آبیست
چه بغداد و چه سوریه، چه بیروت و چه تهرانش
شکوه زینبیه در لفافه گفت با کوفه
همیشه مرد میماند به پای عهد و پیمانش
«اِذا جَاءَ» بخوان آری که «نصرُالله» نزدیک است
بگو با کفر از فتح بلندیهای جولانش
زمانی قدس آغاز مسیر اربعینیهاست
هزاران فرسخ آری دورتر از مرز مهرانش
::
برای حاج قاسم ابتدا این شعر را خواندم
کنار سنگ قبرش، در میان بُهت هجرانش
برایش خواندم و او میشنید و خوب میدانم
که با این حرفهایم بردهام زیره به کرمانش
برایش از حرمها گفتم و از سرزمینی که
سلیمانی شود هرکس که باشد مرد میدانش
رضا_خورشیدیفرد
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#جمهوری_اسلامی_ایران
#مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#حاج_قاسم_سلیمانی
حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش
حرم یعنی تلاطمهای امواج خروشانش
حرم گاهی میان قاب چشم حضرت مولاست
که هر شب در میان چاهها میکرد پنهانش
حرم گاهی فراتر میرود از مرز اندیشه
تصور میشود بیگنبد و بیصحن و ایوانش
حرم گاهی رسیده نیمهشب در دِیرِ نصرانی
و همصحبت شده با راهب تازه مسلمانش
حرم گاهی همینجا گوشۀ دنجِ همین خانهست
همین سجاده، با تسبیح و مُهر و عطر و قرآنش...
حرم گاهی همین جمهوری اسلامی ایران...
همین که حاج قاسم این چنین میشد غزلخوانش
همین خاکی که هر روزِ خدا خورشید از مشرق
برای عرض حاجت میرسد در صحنِ سلطانش
به سمت آسمانها کوچههایش نور میبارند
به دنبال دلیلِ گفتهام هستی؟شهیدانش
جزیره از نبود باکریهایش شده مجنون
شده پُر خون دو چشم آسمان در سوگ دورانش
نگاه آبیاش هر جا که باشد، آسمان آبیست
چه بغداد و چه سوریه، چه بیروت و چه تهرانش
«اِذا جَاءَ» بخوان آری که «نصرُالله» نزدیک است
بگو با کفر از فتح بلندیهای جولانش
زمانی قدس آغاز مسیر اربعینیهاست
هزاران فرسخ آری دورتر از مرز مهرانش
* *
برای حاج قاسم ابتدا این شعر را خواندم
کنار سنگ قبرش، در میان بُهت هجرانش
برایش خواندم و او میشنید و خوب میدانم
که با این حرفهایم بردهام زیره به کرمانش
برایش از حرمها گفتم و از سرزمینی که
سلیمانی شود هرکس که باشد مرد میدانش
رضا_خورشیدی_فرد
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا_س
مدح
#ولادت
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی
#بصیرت
#شعر_پایداری
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مدافعان_حرم
در آیههای نور، مستور است زهرا
نورٌ علی نورٌ علی نور است زهرا
نورش هزاران سال نوری بیکران است
قدرش هزاران ماه در قرآن نهان است
انوار «يَبْقَى وَجْهُ رَبِّك» را ببینید
در سجده تعظیم ملائک را ببینید
سیب بهشت از سدره و طوبا رسیده
با رنگ و بوی «جَنَّةُ الاَعْلی» رسیده
این گل که بر دامان امُّ المؤمنین است
انسية الحورای جنت آفرین است
در وصف این گل، مصطفی گفته: «فِداها»
هم یاسِ یاسین است و هم طوبایِ طاها
کوثر به قرآن آخر عشق است، قاف است
تفسیر «أَعْطَيْنَاك»، «اللهُ بِکاف» است
روز ظهور زُهرهی زهرا رسیده
آیات کوثر، روح بر طاها دمیده
روح حدیث قدسی لولاک آمد
یعنی دلیل خلقت افلاک آمد
گهوارهی او محور مهد زمین است
گهوارهجنبان، «رَحمَةٌ لِلْعالَمین» است
بالاترین تسبیح، تسبیحات زهراست
تسبیح زهرا، «اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرا»ست
آیات «سُبْحانَ الَّذي أَسْري»ست زهرا
الله اکبر! «آیت کبری»ست زهرا
دلدادهی عترت شدیم الحمدلله
ما فاطمیفطرت شدیم الحمدلله
اوقاتمان معمور شد با ذکر زهرا
هر بیت، بیت النور شد با ذکر زهرا
اوصاف کوثر منحصر در «إنَّما» نیست
محدود در آیاتِ «نور» و «هَل أتی» نیست
بر فضل و علم و عصمتش قرآن گواه است
یاسین و قدر و کوثر و فرقان گواه است
اوصاف اسمائش همه حُسنیست آری
شأن علومش «عَلَّمَ الاَسْما»ست آری
در فضل فضه، سورهی انسان بخوانیم
بی هیچ حرفی «عَلَّمَ القُرآن» بخوانیم
او دختر و او همسر و او مادر کیست؟
نور دل و روح تن و تاج سر کیست؟
بنت النبی، زوج الوصی، امُّ الإِمامَة
خَيْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِينْ حَتی الْقِیامَة
بالاتر از شأن امامت رتبهی اوست
یادآور نطق محمد خطبهی اوست
سرفصل آن محکمترین فصل الخطاب است
هر سطر آن تفسیری از ام الکتاب است
توحید را با مد "آه" خود مدد داد
اسلام را با خطبهاش عمْر ابد داد
تیغ بیانش ذوالفقار فتح دین است
«اِنّا فَتَحْنا»ی امیرالمؤمنین است
فرمود امام عسکری در مدح زهرا:
امُّ ابیها «حُجَّةُ اللهِ عَلَینا»
جایی که زهرا حجةُ اللهِ امام است
والله بر خلق خدا، حجت تمام است
قبل از ولادت، از دل مادر خبر داشت
بعد از شهادت، کودکانش را به بر داشت
زهرا فراتر از زمین و آسمان است
بالاتر از آن! اُسوهی صاحب زمان است
باید همه از سیرتش الگو بگیریم
درس حیات طیبه از او بگیریم
«اَلجّار ثُمَّ اَلدّار» را تفسیر کردهست
نور دعایش را چه عالَمگیر کردهست...
منصورهی هفت آسمان زهراست زهرا
نور زمین، روح زمان زهراست زهرا
ام ابیها مادر صلح و قیام است
یک جلوه از خیر کثیر او "امام" است
* *
در سایهی خیر کثیرش کشور ماست
شکر خدا فرزند زهرا رهبر ماست...
در راه حق با او چراغ راه داریم
علامههایی همچنان مصباح داریم
این ملت از شور حسینی برنگردد
یک گام از راه خمینی برنگردد
او رفت و عالم مملو از هنگامهی اوست
برنامهی نهضت وصیتنامهی اوست
آنان که سربازانِ در گهواره بودند
یک عمْر خواب از چشم اهریمن ربودند
سردار دلها از همین سربازها بود
سرمشقِ او از مکتب روح خدا بود
اجر رشادت شد نشان ذوالفقارش
آخر شهادت شد مدال افتخارش
امروز ثاراللّهیان خونخواهِ اویند
آزادمردان، رهروان راهِ اویند
اکنون که گام دوم این انقلاب است
ایران پس از یک چله، تیری پُرشتاب است
ما در مسیر قلههای اقتداریم
در گردباد فتنه کوهی استواریم
کوهیم و همدوش دماوندیم، آری!
رودیم و در آغوش اروندیم، آری!
ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم
یک گام از خط مقدم برنگشتیم
باید در این دوران، "جهانی" گام برداشت
در هر زمینه، "آسمانی" گام برداشت
در این ولایت، آسمان هم خاکبوس است
این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است
ما با شهادت «اَفْضَلُ الاَعمال» داریم
تا «مَطْلَعِ الْفَجْرِ» فرج، چشم انتظاریم
"در خاطرم شد زنده ياد فاطميون"
جاى شهيدان حرم خالىست اكنون
در فاطمیه، غرق در خون گشت سردار
ملحق به جمع فاطمیون گشت سردار
دادیم اگرچه در منای عشق، قربان
اما دمی پایان نگیرد، رجم شیطان
ما پاسداران حریم اهل بیتیم
در رجمِ شیطان «ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْت»یم
ایرانِ اسلامی حریم اهل بیت است
چشمش به دستان کریم اهل بیت است
ادامه این شعر 👇👇👇
#حضرت_زهرا_س_مدح #حاج_قاسم_سلیمانی
#مدافعان_حرم
#شعر_پایداری
#مقاومت_اسلامی
به واژهای نکشیدهست منّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور
کنون مُرکّب من جوهر است و جوهر نیست
به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر
به جوش آمده خونم که اینچنین قلمم
دوباره پر شده از حرفهای دردآور
دوباره قصۀ تاریخ میشود تکرار
دوباره قصۀ احزاب، باز هم خیبر
دوباره آمدهاند آن قبیلۀ وحشی
که میدرید جگر از عموی پیغمبر
عصای کینه برآورده باز ابوسفیان
دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر
به هوش باش مبادا که سِحرمان بکنند
عجوزههایِ هوس، مُطربانِ خُنیاگر
مباد اینکه بیاید از آن سر دنیا
به قصد مصلحت دینِ مصطفی، کافر
چنان مکن که کسان را خیال بردارد
که باز هم شده این خانه بی در و پیکر
به این خیال که مِرصاد تیر آخر بود
مباد اینکه بخوابیم گوشۀ سنگر
زمان زمانۀ بی دردی است، میبینی
که چشمها همه کورند و گوشها همه کر
هزار دفعه جهان شاهراه ما را بست
هزار مرتبه اما گشوده شد معبر
خوشا به حال شکوه مدافعان حرم
که سربلند میآیند یک به یک بیسر
اگر چه فصل خزان است، سبزپوشانیم
برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر
به دودمان سیاهی بگو که میباشند
تمام مردم ایران سپاه یک لشکر
به احترام کسی ایستادهایم اینک
که رستخیز به پا کرده در دل کشور
نفس نفس همۀ عمر، مالک دل بود
کسی که بود به هنگامه مالک اشتر
بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد
رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر
به باوری که در اعماق چشم اوست قسم
هنوز رفتن او را نمیکنم باور
چگونه است که ما کشته دادهایم اما
به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر؟
چگونه است که خورشید ما زمین افتاد
ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر؟
چه رفتنیست که پایان اوست بسم الله
چه آخریست که آغاز میشود از سر
جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی
که مانده است به دستش هنوز انگشتر
چنین شود که کسی را به آسمان ببرند
چنین شود که بگوید به فاطمه مادر
قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
که بی وضو نتوان خواند سورۀ کوثر
خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش
هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر
شکوهِ عاطفهات پیرهن به سائل داد
چنان که همسر تو در رکوع، انگشتر
نفس نفس کلماتم دوباره مست شدند
همین که قافیۀ این قصیده شد، حیدر
میان آتشی از کینه، پایمردی تو
نشانْد خصم علی را به خاک و خاکستر
فقط نه پایۀ مسجد، که عرش میلرزید
از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر
یهودیانِ مسلمان ندیدهاند آری
از این سیاهیِ چادر دلیل روشنتر
کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
که زیر سایۀ آن چادر است این کشور
رسیده است قصیده به بیتِ حُسن ختام
امید فاطمه از راه میرسد آخر
سیدحمیدرضا_برقعی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#مدح_و_مصائب
#بصیرت
#مدافعان_حرم
#حاج_قاسم_سلیمانی
وقتی زمین در حیرت خود غوطه ور بود
وقتی زمان گِرد خودش گرم سفر بود
وقتی بشر در لاک تنهایی فرو رفت
وقتی جهان در فکر فصلی تازه تر بود
وقتی ملَک در سجده ی خود ذکر می گفت
وقتی شب تاریک دلتنگ سحر بود
وقتی که مکّه در فراق عشق می سوخت
وقتی مدینه علّت هر چه خبر بود
وقتی علی مشغول تسبیح خدا گشت
وقتی که زهرا همدم چشمان تر بود
دیدند یاس فاطمی در خانه گل داد
یک بار دیگر ساقه ی ریحانه گل داد
کوثر به روی دامن کوثر نشسته
ساقی کنار ساغری دیگر نشسته
یک سو حسن یک سو حسین ، اینبار دیدند
دل ، عاشقانه محضر دلبر نشسته
خیل ملَک آمد برای عرض تبریک
جبریل هم یک گوشه پشت در نشسته
در بین بستر با نگاه بی قرارش
مادر به شوق دیدن دختر نشسته
اصلاً خدا باید بگوید نام او چیست
لبخند بر لب های پیغمبر نشسته
صدیقه ی صغری ، گل مکتب رسیده
آری عقیله ، عارفه ، زینب رسیده
زینب همان بانو که کوهی استوار است
زینب همان که آسمانی از وقار است
بانوی صبر و بردباری در مصائب
امّ ابیهای علی در روزگار است
زینب همان بانوی تسبیح و تهجّد
ماه بلند آوازه ی شب زنده دار است
با خطبه های آتشین کوفه و شام
تیغ کلامش رعد و برق ذوالفقار است
داد آبرو حُجب و حیا را عفّت او
در وادی عقل و خرد یکّه سوار است
زینب همان که در شجاعت مثل حیدر
زینب همان که در سخاوت مثل مادر
او با کلام نافذش روشنگری کرد
حیدر شد و در کاخ شیطان محشری کرد
او دختر زهرای مرضیّه ست ، یعنی
زن بود و بر زن های عالَم سروری کرد
خیبر همان کاخ یزید بی خدا بود
قلعه شکست و باز ، کار حیدری کرد
روح بصیرت در کلامش موج می زد
با خطبه اش دین خدا را یاوری کرد
ما را حسینی کرده اصلاً لطف زینب
او کاروان کربلا را رهبری کرد
باید که در راه ولایت مکتبی ماند
گاهی نباید رفت ، باید زینبی ماند
ما هم میان فتنه ها از جان گذشتیم
از کوچه ی تردید با ایمان گذشتیم
از این دو روز زندگی مثل شهیدان
ما هم برای عزّت ایران گذشتیم
ما را به زیر پرچم زینب رساندند
از هر خیابانی که در باران گذشتیم
این انقلاب زینبی راه نجات است
با ذکر ثارالله از طوفان گذشتیم
ما دشمن سر سخت استکبار هستیم
با سربلندی از دل میدان گذشتیم
موج ابابیلیم و سر تا سر دلیلیم
موشک شدیم و بر سر اصحاب فیلیم
روزی که داعش فکر تخریب حرم بود
بر دوش سربازان ایرانی علَم بود
می زد به میدان شهادت حاج قاسم
او با شهیدان خدایی هم قسم بود
فرقی ندارد شهر تهران یا دمشق است!
دشمن به فکر این حریم محترم بود
باب شهادت باز شد یک عده رفتند
ما خواب ماندیم و سفر در صبحدم بود
می رفت هر کس که هوای کربلا داشت
می ماند هر کس همنفس با آه غم بود
از کربلا گفتیم و داغش یادم آمد
آن لحظه ی سخت فراقش یادم آمد
زینب تنی را قعر یک گودال می دید
در گوشه ای هم مادری بی حال می دید
در دست خولی و سنان سرهای خونین
در دست شمر و حرمله خلخال می دید
پیراهنی کهنه به روی دست می رفت
در قتلگاه کربلا جنجال می دید
زجری کشید و بی نهایت غصّه می خورد
تا زجر را دور و بر اطفال می دید
هر سال را او با حسینش روز می دید
هر روز را او بی حسینش سال می دید
برگرد ای روح سلام عمه زینب
شمشیر سرخ انتقام عمه زینب
اسماعیل_شبرنگ
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
🌷تقدیم به
#مدافعان_حرم عمه سادات (س)
#حضرت زینب س
اینان که به راه حفظ دین همقَسَماند
در بین زمین و آسمان محترماند
در دست، شرفنامهی غیرت دارند
مردان خدا، مدافعان حرماند
سیدهاشم_وفایی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
تقدیم به
#مدافعان_حرم عمه سادات
#حضرت زینب(س)
سر سجاده بودی که شنیدی وقت تکبیره
شنیدی تو دل مادر، داره یه بچه میمیره
تو فکر ساختن بودی خبر اما خرابت کرد
خبر آتیش به جونت زد که مثل شمع آبت کرد
برای بودن و موندن، جوونیت رو کفن کردی
به جای رخت دامادی، لباس رزم تن کردی
توکل کردی و رفتی، مرام عاشقا سادهست
اگه غم لشکر آورده، سپاه عشق آمادهست
"پای دلدادگیت موندی، تا آخر مرد و مردونه
برای هرچی که داره، به تو این خاک مدیونه"
میون خردل و باروت، میون تیر و خمپاره
عَلَم رو دوش یه مرده، عَلَم دستِ یه سرداره
تو اهل کربلا هستی، که زخمت تشنهی تیره
یقین دارم که دستت رو، خود عباس میگیره
آدم وقتی که عاشق شد، با جونش میخره دردو
تو رفتی تا که بعضیها، بفهمن معنی مردو
تو از نسل همونایی که پای عشق وایسادن
حالا نسل من آمادهست، برای درس پس دادن
"پای دلدادگیت موندی، تا آخر مرد و مردونه
برای هرچی که داره، به تو این خاک مدیونه"
علی_فردوسی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
5.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱تقدیم به روح ملکوتی #شهید_حسن_عبدالله_زاده و همه #مدافعان_حرم عقیله بنیهاشم(س)
در پهنۀ آسمان چه دیدهست شهید؟
لبخند زدهست و پر کشیدهست شهید
گفتیم که مرگ نقطۀ پایان است
دیدیم به پایان نرسیدهست شهید
صادق_میرصالحیان
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#شعر_پایداری
#مدافعان_حرم
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده
ولی مسیر من و او به هم نیفتاده
به خواب سخت فرو رفته پای همّت من
وگرنه اسم کسی از قلم نیفتاده
به غیر، کار ندارم به خویش میگویم
چرا هنوز به ابروت خم نیفتاده؟
بقیع شاهد زنده، شبیه سامرّا
که اتفاق از این دست، کم نیفتاده
بماند اینکه به آن قوم رحم کرده حسین
هنوز سفرهٔ شاه از کرم نیفتاده
بماند اینکه چه خمپارهها که آمده است
ولی به حرمت او در حرم نیفتاده
گذار پوست به دباغخانه میافتد
هنوز کار به دست عجم نیفتاده
اگر که پرچم عباس روی گنبد رفت
سه ساله خواست بگوید علم نیفتاده
سه ساله خواست بگوید که دختر علی است
هنوز قیمت تیغ دو دم، نیفتاده...
مجید_تال
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا_س
مدح
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مدافعان_حرم
#شعر_پایداری
#مقاومت_اسلامی
به واژهای نکشیدهست منّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکّب از باور
کنون مُرکّب من جوهر است و جوهر نیست
به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر
به جوش آمده خونم که اینچنین قلمم
دوباره پر شده از حرفهای دردآور
دوباره قصۀ تاریخ میشود تکرار
دوباره قصۀ احزاب، باز هم خیبر
دوباره آمدهاند آن قبیلۀ وحشی
که میدرید جگر از عموی پیغمبر
عصای کینه برآورده باز ابوسفیان
دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر
به هوش باش مبادا که سِحرمان بکنند
عجوزههایِ هوس، مُطربانِ خُنیاگر
مباد اینکه بیاید از آن سر دنیا
به قصد مصلحت دینِ مصطفی، کافر
چنان مکن که کسان را خیال بردارد
که باز هم شده این خانه بی در و پیکر
به این خیال که مِرصاد تیر آخر بود
مباد اینکه بخوابیم گوشۀ سنگر
زمان زمانۀ بی دردی است، میبینی
که چشمها همه کورند و گوشها همه کر
هزار دفعه جهان شاهراه ما را بست
هزار مرتبه اما گشوده شد معبر
خوشا به حال شکوه مدافعان حرم
که سربلند میآیند یک به یک بیسر
اگر چه فصل خزان است، سبزپوشانیم
برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر
به دودمان سیاهی بگو که میباشند
تمام مردم ایران سپاه یک لشکر
به احترام کسی ایستادهایم اینک
که رستخیز به پا کرده در دل کشور
نفس نفس همۀ عمر، مالک دل بود
کسی که بود به هنگامه مالک اشتر
بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد
رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر
به باوری که در اعماق چشم اوست قسم
هنوز رفتن او را نمیکنم باور
چگونه است که ما کشته دادهایم اما
به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر؟
چگونه است که خورشید ما زمین افتاد
ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر؟
چه رفتنیست که پایان اوست بسم الله
چه آخریست که آغاز میشود از سر
جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی
که مانده است به دستش هنوز انگشتر
چنین شود که کسی را به آسمان ببرند
چنین شود که بگوید به فاطمه مادر
قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
که بی وضو نتوان خواند سورۀ کوثر
خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش
هزار مرتبه دختر اگر تویی دختر
شکوهِ عاطفهات پیرهن به سائل داد
چنان که همسر تو در رکوع، انگشتر
نفس نفس کلماتم دوباره مست شدند
همین که قافیۀ این قصیده شد، حیدر
میان آتشی از کینه، پایمردی تو
نشانْد خصم علی را به خاک و خاکستر
فقط نه پایۀ مسجد، که عرش میلرزید
از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر
یهودیانِ مسلمان ندیدهاند آری
از این سیاهیِ چادر دلیل روشنتر
کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
که زیر سایۀ آن چادر است این کشور
رسیده است قصیده به بیتِ حُسن ختام
امید فاطمه از راه میرسد آخر
سیدحمیدرضا_برقعی
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG
#حضرت_زهرا_س
مدح
#ولادت
مدح
#جمهوری_اسلامی_ایران
#انقلاب_اسلامی
#بصیرت
#شعر_پایداری
#حاج_قاسم_سلیمانی
#مدافعان_حرم
در آیههای نور، مستور است زهرا
نورٌ علی نورٌ علی نور است زهرا
نورش هزاران سال نوری بیکران است
قدرش هزاران ماه در قرآن نهان است
انوار «يَبْقَى وَجْهُ رَبِّك» را ببینید
در سجده تعظیم ملائک را ببینید
سیب بهشت از سدره و طوبا رسیده
با رنگ و بوی «جَنَّةُ الاَعْلی» رسیده
این گل که بر دامان امُّ المؤمنین است
انسية الحورای جنت آفرین است
در وصف این گل، مصطفی گفته: «فِداها»
هم یاسِ یاسین است و هم طوبایِ طاها
کوثر به قرآن آخر عشق است، قاف است
تفسیر «أَعْطَيْنَاك»، «اللهُ بِکاف» است
روز ظهور زُهرهی زهرا رسیده
آیات کوثر، روح بر طاها دمیده
روح حدیث قدسی لولاک آمد
یعنی دلیل خلقت افلاک آمد
گهوارهی او محور مهد زمین است
گهوارهجنبان، «رَحمَةٌ لِلْعالَمین» است
بالاترین تسبیح، تسبیحات زهراست
تسبیح زهرا، «اذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرا»ست
آیات «سُبْحانَ الَّذي أَسْري»ست زهرا
الله اکبر! «آیت کبری»ست زهرا
دلدادهی عترت شدیم الحمدلله
ما فاطمیفطرت شدیم الحمدلله
اوقاتمان معمور شد با ذکر زهرا
هر بیت، بیت النور شد با ذکر زهرا
اوصاف کوثر منحصر در «إنَّما» نیست
محدود در آیاتِ «نور» و «هَل أتی» نیست
بر فضل و علم و عصمتش قرآن گواه است
یاسین و قدر و کوثر و فرقان گواه است
اوصاف اسمائش همه حُسنیست آری
شأن علومش «عَلَّمَ الاَسْما»ست آری
در فضل فضه، سورهی انسان بخوانیم
بی هیچ حرفی «عَلَّمَ القُرآن» بخوانیم
او دختر و او همسر و او مادر کیست؟
نور دل و روح تن و تاج سر کیست؟
بنت النبی، زوج الوصی، امُّ الإِمامَة
خَيْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِينْ حَتی الْقِیامَة
بالاتر از شأن امامت رتبهی اوست
یادآور نطق محمد خطبهی اوست
سرفصل آن محکمترین فصل الخطاب است
هر سطر آن تفسیری از ام الکتاب است
توحید را با مد "آه" خود مدد داد
اسلام را با خطبهاش عمْر ابد داد
تیغ بیانش ذوالفقار فتح دین است
«اِنّا فَتَحْنا»ی امیرالمؤمنین است
فرمود امام عسکری در مدح زهرا:
امُّ ابیها «حُجَّةُ اللهِ عَلَینا»
جایی که زهرا حجةُ اللهِ امام است
والله بر خلق خدا، حجت تمام است
قبل از ولادت، از دل مادر خبر داشت
بعد از شهادت، کودکانش را به بر داشت
زهرا فراتر از زمین و آسمان است
بالاتر از آن! اُسوهی صاحب زمان است
باید همه از سیرتش الگو بگیریم
درس حیات طیبه از او بگیریم
«اَلجّار ثُمَّ اَلدّار» را تفسیر کردهست
نور دعایش را چه عالَمگیر کردهست...
منصورهی هفت آسمان زهراست زهرا
نور زمین، روح زمان زهراست زهرا
ام ابیها مادر صلح و قیام است
یک جلوه از خیر کثیر او "امام" است
* *
در سایهی خیر کثیرش کشور ماست
شکر خدا فرزند زهرا رهبر ماست...
در راه حق با او چراغ راه داریم
علامههایی همچنان مصباح داریم
این ملت از شور حسینی برنگردد
یک گام از راه خمینی برنگردد
او رفت و عالم مملو از هنگامهی اوست
برنامهی نهضت وصیتنامهی اوست
آنان که سربازانِ در گهواره بودند
یک عمْر خواب از چشم اهریمن ربودند
سردار دلها از همین سربازها بود
سرمشقِ او از مکتب روح خدا بود
اجر رشادت شد نشان ذوالفقارش
آخر شهادت شد مدال افتخارش
امروز ثاراللّهیان خونخواهِ اویند
آزادمردان، رهروان راهِ اویند
اکنون که گام دوم این انقلاب است
ایران پس از یک چله، تیری پُرشتاب است
ما در مسیر قلههای اقتداریم
در گردباد فتنه کوهی استواریم
کوهیم و همدوش دماوندیم، آری!
رودیم و در آغوش اروندیم، آری!
ما شاهدان مشهد والفجر هشتیم
یک گام از خط مقدم برنگشتیم
باید در این دوران، "جهانی" گام برداشت
در هر زمینه، "آسمانی" گام برداشت
در این ولایت، آسمان هم خاکبوس است
این مُلک، زیر پرچم شمس الشموس است
ما با شهادت «اَفْضَلُ الاَعمال» داریم
تا «مَطْلَعِ الْفَجْرِ» فرج، چشم انتظاریم
"در خاطرم شد زنده ياد فاطميون"
جاى شهيدان حرم خالىست اكنون
در فاطمیه، غرق در خون گشت سردار
ملحق به جمع فاطمیون گشت سردار
دادیم اگرچه در منای عشق، قربان
اما دمی پایان نگیرد، رجم شیطان
ما پاسداران حریم اهل بیتیم
در رجمِ شیطان «ما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْت»یم
ایرانِ اسلامی حریم اهل بیت است
چشمش به دستان کریم اهل بیت است
ادامه این شعر 👇👇
#جمهوری_اسلامی_ایران
#مدافع_حرم
#مدافعان_حرم
#حاج_قاسم_سلیمانی
حرم یعنی نگاه آبی دریا و طوفانش
حرم یعنی تلاطمهای امواج خروشانش
حرم گاهی میان قاب چشم حضرت مولاست
که هر شب در میان چاهها میکرد پنهانش
حرم گاهی فراتر میرود از مرز اندیشه
تصور میشود بیگنبد و بیصحن و ایوانش
حرم گاهی رسیده نیمهشب در دِیرِ نصرانی
و همصحبت شده با راهب تازه مسلمانش
حرم گاهی همینجا گوشۀ دنجِ همین خانهست
همین سجاده، با تسبیح و مُهر و عطر و قرآنش...
حرم گاهی همین جمهوری اسلامی ایران...
همین که حاج قاسم این چنین میشد غزلخوانش
همین خاکی که هر روزِ خدا خورشید از مشرق
برای عرض حاجت میرسد در صحنِ سلطانش
به سمت آسمانها کوچههایش نور میبارند
به دنبال دلیلِ گفتهام هستی؟شهیدانش
جزیره از نبود باکریهایش شده مجنون
شده پُر خون دو چشم آسمان در سوگ دورانش
نگاه آبیاش هر جا که باشد، آسمان آبیست
چه بغداد و چه سوریه، چه بیروت و چه تهرانش
«اِذا جَاءَ» بخوان آری که «نصرُالله» نزدیک است
بگو با کفر از فتح بلندیهای جولانش
زمانی قدس آغاز مسیر اربعینیهاست
هزاران فرسخ آری دورتر از مرز مهرانش
* *
برای حاج قاسم ابتدا این شعر را خواندم
کنار سنگ قبرش، در میان بُهت هجرانش
برایش خواندم و او میشنید و خوب میدانم
که با این حرفهایم بردهام زیره به کرمانش
برایش از حرمها گفتم و از سرزمینی که
سلیمانی شود هرکس که باشد مرد میدانش
رضا_خورشیدی_فرد
کانون و بسیج مداحان شهرستان خمینی شهر
ایتا
👇👇👇
https://eitaa.com/kanalmadahanshaerankhomeinishahr
روبیکا
👇👇👇
https://rubika.ir/joinc/BHADIEBF0KXESQYVFIRPDFPRFTVUEOGG