eitaa logo
کانال کانون فرهنگی تبلیغی راه امام و شهدا
1.2هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
774 ویدیو
147 فایل
🔸بِسمِ رَبِّ الزّهراء وَ الحُسَین🔸 با تمسک به ساحت قدسیه ی حضرت زهراء مرضیه،در ایّام شعبانیه ۱۴۴۴، این کانال وابسته به کانون فرهنگی تبلیغی راه امام و شهدا، جهت اطلاع رسانی برنامه های واحد خواهران تشکیل شد‌.۲۴ ارتباط با ادمین @Ya_zahra_heyat
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صدای سوزناک نوجوان روضه خوان بدون میکروفون 😳😭 دیگر نمی‌رسد به غمِ تو توان من، دستور می‌دهی که بمیرم برای تو؟...💔 به نفس برادر عزیز دانیال قاسمی 📌👇🏿 ا @partoye_hagh
1_7662282284.mp3
7.92M
عبدالرضا هلالی حامد زمانی ناحلةَ الجسم یعنی نحیف و دلشڪسته میرے...😭 🏴 🔰🖤³¹³ ↶【به ما بپیوندید 】↷ 🆔@kanal_montazerane_zohor ➖➖➖➖➖➖➖ امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
6.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥صلاح کار کجا و منِ خراب کجا..؟ ببین تفاوت ره از کجاست تا به کجا..؟ صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا 🔴 👇 @bidariymelat
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🤍کسی که آل یاسین میخونه مطمئن باشه که امام زمان جوابش رو میده 📤 اگر ۱ نفر را به او وصل کردی برای سپاهش تو سردار یاری 🏴🖤🏴 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🦋ڪانال زلال سخن🦋 ╔═🚥═════╗ @zolalesokhan ╚═════🚥═╝
7.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب بود بعد از شام برگشتم به خانه ... 💔 دیدم که بعد از قرنها در داشت می سوخت 😭 ما عشق را پشت در این خانه دیدیم 💔 زهرا در آتش بود ، حیدر داشت میسوخت 😭 🏴 🏴 🌺@gole_nargesaa🌺 تشریف بیاورید به گل نرگس
🌹کارگران حضرت زهرا (س)در شاهرود! 🔹تابستان ۱۳۶۳_شاهرود هنگام آموزش سربازان در صحرا، با مادری به همراه دو دخترش برخورد کردیم که در حال درو کردن گندم‌هایشان بودند. 🔸فرمانده‌ی گروهان، ستوان آسیایی به من گفت: مسلم بیا سربازان دو گروهان را جمع کنیم و برویم گندم‌های آن پیرزن را درو کنیم. 🔹گفتم: چه بهتر از این! پس از سلام و خسته نباشید گفتم: مادر شما به همراه دخترانتان از مزرعه بیرون بروید تا گندم‌هایتان را درو کنیم؛ فقط محدوده زمین خودتان را به ما نشان دهید و دیگر کاری نداشته باشید. 🔸پیرزن پس از تشکر گفت: پس من می‌روم برای کارگران حضرت فاطمه‌ مقداری هندوانه بیاورم! 🔹از ۹ صبح تا ظهر، با پانصد سرباز تمام گندم‌ها را درو کردیم؛ بعد از اتمام کار، سربازان مشغول خوردن هندوانه شدند؛ من هم از این فرصت استفاده کردم و 🔸گفتم: مادر چرا صبح گفتید می‌روم تا برای کارگران حضرت فاطمه هندوانه بیاورم؟ 🔹گفت: دیشب حضرت فاطمه به خوابم آمد و فرمود: چرا کارگر نمی‌گیری تا گندمهایت را درو کند؟ این کارها، دیگر از تو گذشته! 🔸عرض کردم: خانم شما که می‌دانی تنها پسر و مرد خانواده ما به شهادت رسیده است و درآمدمان نیز کفاف هزینه کارگر را نمی‌دهد؛ مجبوریم خودمان کار کنیم. 🌟بانو فرمودند: نگران نباش! فردا کارگران از راه خواهند رسید. ... از خواب پریدم. 🔹امروز هم که شما این پیشنهاد را دادید، فهمیدم این سربازان، همان کارگران حضرت زهرا می‌باشند. 😭با شنیدن این حرفها، ناخودآگاه اشک از چشمانم جاری شد و گفتم: سلام بر تو ای حضرت زهرا؛ فدایت شوم که ما را به کارگری خود قابل دانستی. 📚کتاب نبردمیمک،احمدحسینا 🏴🖤🏴 🦋ڪانال زلال سخن🦋 ╔═🚥═════╗ @zolalesokhan ╚═════🚥═╝
38.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🖤 کودکان ما، ارادت خودشون رو به مادر ارزانی داشتند... 🖤 نوگلانی با پرچم و سَربند یا فاطمه سلام الله علیها، در غم شهادت مادر، سوگواری کردند. سه شنبه ۹/۱۳ کشی مسابقه فرهنگی «مادرسلام علیکم »