#همه_نمیرسند 🏴
▫️مسیر کربلا از درونِ تو میگذرد!
💥اما این مسیر را همه نمیتوانند طی کنند!
- به مقصد کربلا همه نمیتوانند برسند!
▪️باید این مسیر را فهمید!
- باید این مسیر را خواست!
- با همهی مصائبش و همهی لذائذش.... که همهی عمر، همراه کسی خواهد بود که انتخابش کرده است!
← مسیر کربلا را همه نمیتوانند طی کنند!
مگر کسانی که آنرا "انتخاب" کرده باشند.
#سال_تولید_دانشبنیان_اشتغالآفرین
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
#همه_نمیرسند 🏴
▫️ کربلا، یک میدان جنگ در تاریخ نیست!
کربلا، یک میدانِ جنگِ مداوم، در درون توست!
💥اما همه تابِ جنگیدن در میدان کربلا را ندارند!
🔥غالباً آدمها تا قبل از خاموشیِ چراغها در شبِ عاشورایِ درونشان، میدان را ترک میکنند!
✦ فقــط "راست قامتان" اند که میمانند!
راست قامتان ..؟
← آری، آنان که خدا را چنان قورت دادهاند که هیچ ترسی، پشتشان را خم نمیکند!
▪️راست قامتان، همان اهلِ توحید و توکلند!
#نجات_اهل_عالم_باحسین_است
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
#همه_نمیرسند 🏴
- کربلا قربانگاهی در تاریخ نیست!
🔥 کربلا قربانگاهی است در درون تو!
← که فقط عاشقها اذن ورود به آنرا دارند!
✘همه نمیتوانند وارد شوند!
✘همه نمیتوانند عاشق شوند!
- باید اول معشوق را دیده باشی،
- طعم لبخندش را چشیده باشی،
- ناز چشمانش را کشیده باشی،
✦ تا حاضر باشی برایش قربانی بدهی ...
✨ فقط اهلِ شناخت، عاشق میشوند!
فقط آنان که دلبرشان را میشناسند...
#نجات_اهل_عالم_باحسین_است
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
#همه_نمیرسند 🏴
▪️کربلا محل از دست دادنِ امام نیست!
✨محل بدست آوردن امام است!
🔥اما همه نمیتوانند به امام برسند!
♥ امام محل ناز است!
و فقـــط اهلِ نیازند که به امام خواهند رسید!
← اهل نیاز همان عاشقهایی هستند،
که در زیر جذبهی معشوقشان، به طلب رسیدهاند!
میخواهند برسند...
به هر قیمتی!
★ اهل نیاز، امام میخواهند تا راه نشانشان دهد!
راه خانهی دلبر را
#نجات_اهل_عالم_باحسین_است
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
#همه_نمیرسند 🏴
▪️کربلا، یک ترازوست!
ترازویی که به وفای آدمها نمره میدهد!
➕به وفای آدمها در برابر امام....
🔥اما همه به وفایِ امام نمیرسند!
✦ سنگ این ترازو از جنسِ #صدق است!
آدمها را میگذارند روی کفهی دیگر و وزن میکنند!
اندازهی صدقشان هرقدر باشد: نمرهی وفایشان معلوم میشود!
✓ صدق، میزانِ هزینهایست که از #خودت برای امامت کردهای!
⚡️نه میزان ادعایی که داشتهای!
#نجات_اهل_عالم_باحسین_است
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
#همه_نمیرسند 🏴
▪️قداست کربلا به شهادت امام نیست!
- علت زنده ماندن کربلا، مصائب عاشورا نیست!
✦ کربلا همهی ارزشش را از آینده میگیرد!
- از حقیقتی جاری در تاریخ، که مسیرش از آدمِ ابوالبشر آغاز شده و بهسمت آیندهای معلوم، از کربلا نیز عبور کرده است ...
💥اما همه آیندهی کربلا را نمیبینند!
- همه برای آیندهی کربلا آماده نمیشوند!
⚡️فقط کسانی میبینند و میفهمند که؛
- اهل ایستادناَند / اهل قیام / اهل رفتن ...
- فقط کسانی که اهل نترسیدن اند.
#نجات_اهل_عالم_باحسین_است
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
#همه_نمیرسند 🏴
✦ اهلِ کربلا، صاحبانِ بلندترین آرزوهای تاریخند!
آرزوهایی که به اندازهی تمام تاریخ کِش آمدهاند.
✘ اما همه نمیتوانند اهل آرزوهای کشدار باشد!
✘ همه نمیتوانند به وسعت کربلا آرزو کنند!
✘ همه نمیتوانند امامِ کربلا را، دوباره به زمین برگردانند!
← فقط کسانی اهل آرزوهای کربلاییاَند، که؛ ↓
⚡️ از محصور شدن در قفس زمان و مکان، بیزارند!
- میخواهند در کربلا حل شوند!
- و با کربلا تا آخر تاریخ، جاری شوند!
💫 تا همان لحظهای که امام کربلا، دوباره به زمین برمیگردد ...
#نجات_اهل_عالم_باحسین_است
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
#همه_نمیرسند 🏴
🔺کربلا با همهی عظمتِ تاریخیاش، فقط ماجرای سادهی یک خیانت بود!
💥خیانتی که همهی ما در سطوحی مختلف، دائماً با آن روبرو یا به آن مبتلا میشویم!
✘ همه نمیتوانند مقام امام را درک کنند!
✘همه نمیتوانند "خطر نفهمیدنِ حریم امام" را بفهمند!
✘ همه نمیتوانند سرعت و سبک حرکت خود را با امام به گونهای تنظیم کنند که به خیانت کوفیان مبتلا نشوند!
✦ فقــط کسانی میتوانند خود را از این خیانت حفظ کنند، که باور کنند؛
⚡️ امام، تنها صراطِ مستقیم، بهسمت خداست!
💥و کسی که امام را نمیفهمد و ندارد، فقط دور بازیهای کودکانهی دنیا چرخ میزند.
#نجات_اهل_عالم_باحسین_است
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
#همه_نمیرسند 🏴
▫️کربلا، نمایشی قدرتمند از سکانس پایان است!
❣عاشقانهترین، زیباترین، توحیدیترین و مطلوبترین سکانس پایان در سبک زندگی الهی!
و مَماتی، مَماتَ محمّدٍ و آل محمد صلیاللهعلیهوآله ...
💥اما همه نمیتوانند به سکانس پایان کربلا در زندگی خویش، برسند!
✦ فقط کسانی قادرند این پایان را برای خود ثبت کنند؛
✓ که در تمام مسیر زندگی، با کربلا تنظیم و هماهنگ بوده باشند!
✓ کسانی که کربلا، منشاء تمام انتخابها و ارتباطاتشان بوده باشد !
💫 همان اهلِ " محیایَ محیا محمدٍ و آل محمّد صلّیاللهعلیهوآله " ...
#نجات_اهل_عالم_باحسین_است
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
eitaa.com/kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
※ مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۱
| ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز اول | عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی
※ عبیدالله ابتدا در کوفه ساکن بود؛ اما پس از قتل عثمان به شام نزد معاویه رفت و پس از چندی دوباره به کوفه بازگشت. او پس از شهادت امام حسین(ع)، از عدم پذیرش دعوت امام پشیمان شد. در قیام مختار ابتدا به قیامکنندگان پیوست؛ اما پس از مدتی از صف یاران مختار جدا شد و جزء سپاهیان مصعب بن زبیر در مقابل مختار قرار گرفت.
✘ پس از مرگ معاویه در سال ۶۰ هجری و تصمیم امام حسین(ع) برای آمدن به کوفه، عبیدالله از کوفه بیرون آمد تا با امام مواجه نشود. اما در نزدیکی کربلا با وی مواجه شد.
نقل است که امام حسین(ع) وقتی به منزلگاهی به نام قصر بنی مقاتل یا به روایتی «قطقطانیه» در چند فرسخی کربلا رسید، خیمهای دید و پرسید که آن از کیست؟
گفتند از آن عبیدالله بن حر جعفی.
امام(ع) کسی را نزد او فرستاد، تا او را به یاری اردوی امام(ع) دعوت کند، ولی او بهانه آورد و گفت: «من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه حسین(ع) به آنجا آید و من نتوانم یاریش کنم.» فرستاده امام بازگشت و پاسخ عبیدالله را به امام(ع) رساند.
پس از آن امام حسین(ع) خود نیز به خیمه عبیدالله رفت و نشست و خدا را سپاس گفت، و گفت: «ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه میکند، آیا نمیخواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز قیامت، نزد خدا شفیع تو باشد؟» گفت: «یابن رسول الله، اگر به یاری تو آیم، همان اول کار، پیش روی تو کشته میشوم، و نفس من به مرگ راضی نیست، ولی این اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر اینکه به آن رسیده و هیچکس در طلب من نیامده مگر اینکه از او سبقت گرفته و نجات یافتهام.»
✘ امام (ع) از او روی برگرداند و فرمود: «نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو.» و سپس این آیه از سوره کهف را خواند:
«و ما کنت متخذ المضلین عضدا؛ ما گمراهان را به یاری خود نمیطلبیم.»
اما از اینجا بگریز و برو! نه با ما باش و نه بر ما! زیرا اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و اجابت نکند، خداوند او را به رو در آتش جهنم میاندازد و هلاک میشود.
ــــــــــــــــــ پ. ن :
داشتم به خودم فکر میکردم:
از روزی که فهمیدم باری بر زمین هست، که باید بروم و بلندش کنم که یقیناً جمعیتی را به امامشان میرساند،
تا روزی که این تصمیم عملی شود، یکسال طول کشید و من مصمم بودم که عملی نشود !
یکسال من " عُبَیْدُالله بْن حُرّ جُعْفی " بودم،
و این بار بزرگ، کم و بیش بر زمین ماند، تا ...
امروز میفهمم رحم خدا را و منّت امام را،
که نگفت برو، احتیاجی به تو و خودکارت ندارم!
※ چشمانش را بست و ۳۶۵ روز بعد راهم داد!
#درزیرخیمهاشهمهیکخانوادهایم 🖤
┄┄┅••🇮🇷❁🇮🇷••┅┄┄
#مهارتورم_رشدتولید
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
@kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•
※ مجموعه داستان #همه_نمیرسند ۲
|ماجرای کسانی که به عاشورا نرسیدند، شاید شبیه ما |
روز دوم | عبدالله بن مطیع
پرده اول :
※ وقتی امام(علیهالسّلام) به عبدالله رسید، او از امام خواست از آب چاهش نوشیده، دعایی کند تا چاه، آبدار شود. امام نیز خواسته او را اجابت کرد.
آن گاه عبدالله از امام پرسید: قصد کجا را دارید؟ امام فرمود: در حال حاضر به مکه میروم. عبدالله گفت: خداوند برایت خیر قرار دهد.
اما من نیز رای و نظری دارم که دلم میخواهد برای شما بازگو کنم. امام فرمود: نظر تو چیست؟
عبدالله گفت: پس از ورود به مکه وقتی خواستی از آنجا به شهر دیگری بروی، به کوفه نزدیک نشو، زیرا کوفه شهری شوم و محنت زاست. در کوفه پدرت کشته و برادرت تنها رها شد، و ضربه مهلکی بر او وارد شد. از مکه جدا نشو؛ زیرا شما سرور و آقای عرب هستید
و به خدا قسم اگر کشته شوید خاندان شما نیز هلاک میشوند.
پرده دوم:
امام از جاده اصلی به سوی مکه متوجه شد... و در راه از کنار عبدالله بن مطیع که در ملک خود و کنار چاه آبش اقامت کرده بود، گذر کرد و در آنجا فرود آمد.
عبدالله به امام حسین علیهالسّلام گفت: ای اباعبدالله؛ خدا بعد از تو آب گوارایی را برای ما ننوشانَد؛ به کجا میروی؟
امام (علیهالسّلام) گفت: به سوی عراق، عبدالله گفت: سبحان الله چرا؟ ایشان پاسخ داد: معاویه مرده و بیش از یک بارشتر، نامه از مردم عراق برای من آمده است.
عبدالله گفت: یا اباعبدالله! این کار را انجام نده، به خدا سوگند آنان حرمت پدرت را حفظ نکردند؛ در حالی که بهتر از تو بود؛ پس چگونه حرمت تو را حفظ خواهند کرد؟ به خدا سوگند اگر تو کشته شوی بعد از تو حرمتی باقی نخواهد ماند.
هنگامی که امام به مکه رسید این آیه را تلاوت کرد: ولما توجه تلقاء مدین قال عسی ربی ان یهدینی سواء السبیل«و چون (موسی پس از خروج از مصر) رو به سوی مدین نهاد، گفت : باشد که پروردگارم مرا به راه راست راهنمایی کند».
ـــــــــــــــــــــــ پ. ن :
※ عبدالله بن مطیع دوبار امام را در مسیر دید !
و دوبار فقط او بود که امام را نصیحت میکرد! گویی او امام بود و حسین علیهالسلام مأموم.
ازسویی عبدالله انگار، بالاتر از چاهِ آبش همّی نداشت!
و دغدغهای بالاتر از پر آب شدنش!
داشتم با خودم فکر میکردم، آدم امام را هم که به چشم ببیند، باز از پنجرهی فهم خودش میبیند، از پنجرهی آرزوها و دغدغههایش.
دارم یکی یکی ورق میزنم روزهایی را که حالِ خوش دعایی دست داد و من همه چیز خواستم جز همراهیِ امام را !
همان " فمعکم معکم، لا مع غیرکم " را !
همان " فقط تو و دیگر هیچ " را!
✘ من قطعاً اگر به چشم سر هم امام را میدیدم، همان را میخواستم که پادشاهِ قلب و ذهنم بود.
چقدر "عبدالله بن مطیع"هایی در درون من جریان دارد و نمیشناختمش!
#درزیرخیمهاشهمهیکخانوادهایم 🖤
┄┄┅••🇮🇷❁🇮🇷••┅┄┄
#مهارتورم_رشدتولید
#زن_عفت_افتخار
#مرد_غیرت_اقتدار
#جهاد_تبیین
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
•┄══••🔻••══┄•
@kanoon_ghaadir
•┄══••🔺••══┄•