{3}
بالاترین دفاع حضرت زهرا (س) از ولایت، زمانی بود که مشاهده کردند در مسجد، دست حضرت علی (ع) را بسته اند و عمر بن خطاب و مغیرة بن شعبه، شمشیر به دست بالای سر آن حضرت ایستاده اند و می خواهند از ایشان بیعت بگیرند. در این هنگام حضرت زهرا (س) با بدن مجروح فریاد زدند: «رها کنید پسر عمویم را! قسم به آن خدایی که محمّد را به حق برانگیخت، اگر از علی دست برندارید، گیسوان خود را پریشان کرده و پیراهن رسول خدا (ص) را بر سر افکنده، به نزد خدای تبارک و تعالی فریاد برمی آورم.
احتجاج،ج۱،ص۸۶(به نقل از بدانید من فاطمه هستم)
🆔️ @daneshgar_95
کانال #شهید_عباس_دانشگر 🥀
🕊️کانون شهــید عــباس دانشـگر 🕊️
بسمربالنور:)🌻
آنچه گذشت...
شبتون شهدایی🥀
عاقبتتون امام زمانی 💚
پایآدمجاییمیرهکهدلشرفته
دلارومواظبباشیمتاپاهاجایبدینره!.
-حاجحسینیکتا🌿:)!'
🆔️ @daneshgar_95
کانال #شهید_عباس_دانشگر 🥀
🕊️کانون شهــید عــباس دانشـگر 🕊️
پایآدمجاییمیرهکهدلشرفته دلارومواظبباشیمتاپاهاجایبدینره!. -حاجحسینیکتا🌿:)!' 🆔️ @daneshg
من راهی همین منطقه ام که یه روزی داداش عباس رفته...
شرهانی🥰🥀
#ادمین
سپس اضافه کردند:
«یقین بدانید که ناقه (شتر) صالح در نزد خدا از من گرامی تر و بچه ی آن ناقه نیز از فرزندان من قدر و قیمتش زیادتر نبود.»
آنگاه دست حسنین (ع) را گرفتند و برای نفرین کردن به سوی قبرستان بقیع روی نمودند.
در این هنگام حضرت امیرالمؤمنین (ع) به سلمان فرمودند: سلمان! فاطمه را دریاب. گویی دو طرف مدینه را می نگرم که به لرزه افتاده. سوگند به خدا! اگر فاطمه (س) نفرین و ناله سر دهد، دیگر مهلتی برای مردم مدینه باقی نمی ماند و زمین همه ی آنها را در کام مرگبار خود فرو می برد.
احتجاج،ج۱،ص۸۶(به نقل از بدانید من فاطمه هستم)