✍ ضمن عقد نکاح زوجه شرط کرد که زوج تا پنج سال آینده با هزینه خود نسبت به خرید تعداد یکصد و ده جلد کتاب آخرین نماز در حلب اقدام نماید و جهت ترویج فرهنگ نماز بین جوانان و نوجوانان توزیع کند که زوج این شرط را قبول کرد و شرط دیگری ندارد.
📄 سند ازدواج به رنگ شهدا 💞
#خاطره
#راه_شهدا_ادامه_دارد
#موسسه_شهیددانشگر
#قرارگاه_جهادی_شهید_عباس_دانشگر
@shahiddaneshgar
📍eitaa.com/jahadi_qaen
┏━━ °•🍃•°━━┓
@jahadi_qaen
┗━━ °•🍃•°━━┛
⚜️ 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹⚜️
✍ ضمن عقد نکاح زوجه شرط کرد که زوج تا پنج سال آینده با هزینه خود نسبت به خرید تعداد یکصد و ده جلد کتاب آخرین نماز در حلب اقدام نماید و جهت ترویج فرهنگ نماز بین جوانان و نوجوانان توزیع کند که زوج این شرط را قبول کرد و شرط دیگری ندارد.
📄 سند ازدواج به رنگ شهدا 💞
#خاطره
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
🔴درخواست «شهادت...» از حضرت معصومه سلام الله علیها
📃 خاطره ای از همکار شهید
#شهید_عباس_دانشگر
#خاطره #طلب_شهادت
🌷🏴
💠 @shahiddaneshgar
🔸 یمن را دریاب ... ! 🔸
📝#خاطره دکتر علی حائری شیرازی (فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی) از پدر:
پدر داشت روزهای پایانی را میگذراند(آذر سال ۱۳۹۶)، دکترها برایش اصطلاحِ «سپسیس عفونی» را بکار میبردند. «سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود. «سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» می شود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود. بوسيله دارویی که دائم و بهتدریج به بدن تزریق میشد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند.
این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو میبرد؛ حالتی اغماء گونه ...
از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند. بیهوش و هوشیار در نیمههای شب نگاهی به من کردند. «علی بیا !». بعد بلافاصله گفتند: «از یمن چه خبر؟!». متعجب نگاه میکنم. «با موشک کجا را زده؟». گویی نظارهگر واقعهای بوده که من از آن بی خبرم. میگویم: «خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم». رویش را برمیگرداند. «نه، خواب نبود! یمن را دریاب. اخبار یمن را پیگیر باش. آخرالزمان از یمن آغاز میشود. از شلیک اولین موشکها !» بعد سکوتی طولانی کرد. دوباره میگوید «علی بیا!».
اشاره میکند که «سرت را جلو بیار». سرم را میچسبانم به دهانش. باصدای بیجوهرهای میگوید: «ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!» مو به تنم سیخ میشود. میگویم «ان شاء الله» و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او میکنم و عبور میکنم ... تا اینروزها که اولین موشکها با جسارتی وصفناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ... و تنگهای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک میکشد برای همه کشتیهای اسرائیل و آمریکا ناایمن شده. یمن یک تنه دارد صفآرایی و آبروداری میکند.
باز صدای پدر را میشنوم: «یمن را دریاب ...!»
(منبع)
@haerishirazi
سالی که نکوست از بهارش پیداست... 🌿
وقتی برای تبریک عید و سال نو با ما تماس گرفت، گفت: باعث سعادته که شروع سال جدیدت توی کربلا کنار امام حسین باشی، این یکی از بهترین عیدیهایی بود که میتونستم بگیرم...
«به روایت از مادر شهید»
#خاطره
#آرمان_عزیز
#شهید_آرمان_علی_وردی
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋
#خاطره
🔸 آخرین دیدار
#متن_خاطره | آخرین دیدارمان صبح روز نهم آذرماه با ما خداحافظی کرد و دیگر برنگشت. شب قبل از عملیات «کربلای 4» همگی بیدار بودیم. معمولاً زمانی که آهنگ حمله نواخته میشد، متوجه میشدیم عملیات آغاز شده است. برای عملیات «کربلای 4» آهنگ حمله کوتاه بود و زود قطع شد. آن روز به دفتر سپاه رفتم و پرسوجو کردم که چه اتفاقی افتاده است. همه پریشان بودند و میدانستند که عملیات لو رفته است و خیلیها اسیر و شهید شدهاند. بعد از آن کمکم متوجه شدیم اتفاقی برای رزمندگان افتاده است و روزهای خیلی سختی را سپری کردیم. شهیدانی که در خاک ایران به شهادت رسیدند، پیکرشان بازگشت و رزمندگانی که در خاک عراق شهید شدند، پیکرشان سالها بعد تفحص شد.
💠 | خاطره ای از سردار شهید محمد جعفر سعیدی به روایت خانم فاطمه خدری « همسر شهید »
کانال پایگاه اطلاع رسانی حفظ و نشر آثار سردار شهید محمد جعفر سعیدی
#کانونشهیدعباسدانشگر
⌈.🌱. @Kanoon_shahiddaneshgar ⌋