کانون غرب شناسی و اندیشۀاسلامی
📜 حضرت ابوطالب، آخرین وصیّ ابراهيم خليل عليه السلام/ علت دشمنی با ایمان حضرت ابوطالب علیه السلام ▶️
🔷 مقام حضرت #ابوطالب علیه السلام
نکته اول این است که در باب حضرت ابوطالب از روایات استفاده می شود که ایشان جزو اوصیاء حضرت ابراهیم خلیل هستند و قاعدتا آخرین وصی حضرت ابراهیم خلیل هم باید باشند که آن ودایع نبوت را ایشان به وجود مقدس رسول الله سپردند. مرحوم کلینی روایات متعددی را در فضائل حضرت ابوطالب در کافی نقل کردند که عمدتا در باب مولد النبی و مولد امیرالمومنین است.
مرحوم کلینی در کافی نقل می کنند که «قَالَ حَدَّثَنِي دُرُسْتُ بْنُ أَبِي مَنْصُورٍ أَنَّهُ سَأَلَ أَبَا الْحَسَنِ الْأَوَّلَ أَ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ مَحْجُوجاً بِأَبِي طَالِبٍ»(1)، ابن ابی منصور از امام موسی بن جعفر سوال کرد که آیا ابوطالب حجت بر رسول خدا بودند، چون جزو اوصیای حضرت ابراهیم هستند؟ حضرت فرمودند: «فَقَالَ لَا وَ لَكِنَّهُ كَانَ مُسْتَوْدَعاً لِلْوَصَايَا فَدَفَعَهَا إِلَيْهِ» نه، ایشان شخصی بود که ودایع نبوت نزد ایشان بود و این ودایع را به نبی اکرم منتقل کردند، ولی حجت بر نبی اکرم نبودند. «قُلْتُ فَدَفَعَ إِلَيْهِ الْوَصَايَا عَلَى أَنَّهُ مَحْجُوجٌ بِه »، وصایا را منتقل کردند در حالی که مورد احتجاج بود. عرض کرد: یعنی خودش حجت بود و وصایا را منتقل کرد؟ حضرت فرمودند اگر حجت بود که وصایا را منتقل نمی کرد!
بعد از حضرت سوال کرد که: «فَمَا كَانَ حَالُ أَبِي طَالِب » خب این که ودایع نبوت در دستش بود حجت بر نبی اکرم هم نبود پس حال خودش چه بود؟ حضرت فرمودند: «قَالَ أَقَرَّ بِالنَّبِيِّ وَ بِمَا جَاءَ بِهِ وَ دَفَعَ إِلَيْهِ الْوَصَايَا وَ مَاتَ مِنْ يَوْمِهِ»، مومن به نبی اکرم بود، مومن به وحی ای بود که به نبی اکرم شده و وصایا را هم به حضرت منتقل کرد.
وجود مقدس موسای کلیم و عیسای مسیح از آیات قرآن استفاده می شود که مبعوث به بنی اسرائیل بودند، لذا مردم حجاز در زمان بعثت نبی اکرم به دین حضرت ابراهیم بودند و اوصیاء حضرت ابراهیم از جمله عبدالمطلب و ابوطالب در آنجا حضور داشتند. اینها وصایت حضرت ابراهیم خلیل را داشتند و شخصیت های بسیار بزرگواری بودند. ودایع نبوت بین اوصیاء می چرخیده تا به پیامبر بعدی تحویل داده می شده، کما این که در باب آخرین وصی حضرت عیسای مسیح هم این روایت را به نظرم مرحوم صدوق در «کمال الدین» نقلش کردند. آخرین وصی حضرت عیسی هم ودایع نبوتی که در دستشان بوده به نبی اکرم تقدیم کردند.
بنابراین مردم حجاز به دین حضرت ابراهیم بودند و لذا در روایات ما هست که حضرت عبدالمطلب و حضرت ابوطالب مطلقا لحظه ای شرک نداشتند، بلکه به دین حضرت ابراهیم بودند و مهم این است که وصی حضرت ابراهیم هم بودند. لذا ایشان از حین تولد نبی اکرم عالم به نبوت ایشان بودند.
این روایت را ملاحظه بفرمایید، روایت در معانی الاخبار مرحوم صدوق است و مرحوم مجلسی در همین باب از معانی الاخبار نقل می کنند که «أَبِي حَنِيفَةَ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنِ الْوَلِيدِ بْنِ أَبَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ مُسْكَانَ عَنْ أَبِيهِ قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ إِنَّ فَاطِمَةَ بِنْتَ أَسَدٍ رَحِمَهَا اللَّهُ جَاءَتْ إِلَى أَبِي طَالِبٍ تُبَشِّرُهُ بِمَوْلِدِ النَّبِيِّ »(2)، امام صادق علیه السلام فرمودند که: جناب فاطمه بنت اسد آمدند محضر حضرت ابوطالب تا به ایشان بشارت تولد وجود مقدس نبی اکرم را بدهند. ایشان عموی نبی اکرم بودند به خصوص که حضرت عبدالله قبل از تولد وجود مقدس نبی اکرم رحلت فرموده بودند، لذا خیلی مورد توجه بودند. پس فاطمه بنت اسد که مادر امیرالمومنین و همسر جناب ابوطالب هستند میلاد نبی اکرم را به حضرت ابوطالب بشارت دادند.
«فَقَالَ لَهَا أَبُو طَالِبٍ اصْبِرِي لِي سَبْتاً آتِيكِ بِمِثْلِهِ إِلَّا النُّبُوَّة» حضرت ابوطالب به ایشان فرمودند: تحمل کن خدای متعال یک فرزندی هم به من می دهد که مثل نبی اکرم اند الا این که نبی نیستند. یعنی همان روایتی که در فضیلت امیرالمومنین مکرر آمده، که شما هرچه من دارم داری الا این که پیامبر نیستی. «فَقَالَ السَّبْتُ ثَلَاثُونَ سَنَةً وَ كَانَ بَيْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ ثَلَاثُونَ سَنَةً»، حضرت فرمود یک دوران صبر کنید که این دوران تفسیر شده به سی سال.
در این روایت حضرت ابوطالب وقتی نبی اکرم متولد شدند به فاطمه بنت اسد بشارت دادند که یک دورانی را شما صبر کنید که عین همین فرزند به خود شما عطا می شود. خب این یک شخصیت عادی نیست. هم عالم به نبوت نبی اکرم است و هم عالم به وصایت امیرالمومنین و اینها جزو اخبار غیبی است که دست انبیاء و اوصیائشان بوده است.