هرکس می‌خواست بره، به ما هم خبر بده.🌱 https://eitaa.com/kanoone_sher_adab_moosighi

جلسات مثنوی‌خوانی هم از ابتدای دی ماه، روزهای چهارشنبه ساعت ۴ونیم تا ۶ونیم بعدازظهر (۱۶:۳۰ الی ۱۸:۳۰) در کتابخانه رازی برگزار می‌شود. https://eitaa.com/kanoone_sher_adab_moosighi

النّاسُ ثَلاثَةٌ: فعالِمٌ ربّانيٌّ، و مُتَعَلِّمٌ على سَبيلِ نَجاةٍ، و هَمَجٌ رَعاعٌ. ما سه دسته انسان داریم: ۱. انسان‌هایی دانشمند؛ ۲. انسان‌هایی که در طریق دانستن هستند(علم‌جویی که در راه نجات و رستگاری است.)؛ ۳. بقیه همج رعاع هستند. همج رعاع یعنی انسان‌های سرگردان، بی‌ارزش و بی‌وزن. می‌بینیم که اسلام در درجه اول، ارزش را روی علم می‌برد؛ چه داشتن علم و آموختن آن به دیگران، و چه فراگیری علم. 📚#نخبگان_و_تمدن‌سازی_اسلامی دسته‌‌ی‌دومی‌ها، روزتون مبارک.❤️🕊 https://eitaa.com/kanoone_sher_adab_moosighi

کانال تلگرام رو که دارین؟ @kanoone_sher_adab_moosighi رو سرچ کنین توی تلگرام و بشتااابین به سمت کانال.🕊

کانون شعر، ادب و موسیقی پردیس زینبیه، از علاقه‌مندان یا هنرمندان این سه حیطه، دعوت به عمل می‌آورد: ●انجمن شاعران https://eitaa.com/joinchat/2119434877C20d9a9d7eb ●انجمن نویسندگان https://eitaa.com/joinchat/1252459134C2c3d5f137a ●انجمن موسیقی https://eitaa.com/joinchat/945881716C76125e3c94 https://eitaa.com/kanoone_sher_adab_moosighi

گزارش ویدیویی "عزاداری با بوی شعر" عکاس و فیلم‌بردار: مرجان تاجیک‌ایجدان تدوین: زهرا سلمانی @Zhra_slmani با تشکر از خانم‌ها: نازنین‌فاطمه پیامی، مائده محمدخانی، مرجان تاجیک، فاطمه‌سادات خدیوی، مرضیه صادقی‌نیک، هانیه تاجیکی، سودا شیرمحمدی و همه دست‌اندرکاران❤️ کانون شعر، ادب و موسیقی

اشعار شرکت‌کنندگانِ مسابقه شعرسرایی با محوریت شعر آئینی و موضوع "ایام فاطمیه و شهادت بانوی دوعالم"👇🏻

۱. سودا شیرمحمدی امشب از سوز نگاهش شعر غوغا میکند قطره قطره عشق را در دل هویدا میکند گریه ،غصه،کلمینی فاطمه حرفی بزن عشق وقت رفتن اش از او تقاضا میکند ما که دانستیم از اول خون او در جان ماست مادری را بر همه ام ابیها میکند از علی جویای عشقم با همه رسوایی ام مهر زهرا را برایم او تسلا میکند با همه خاکی که بر سر ریختم از هر گناه مادرم با مهر آب اش خود مبرا میکند #هنر_دانشجو کانون شعر، ادب و موسیقی

۲. ریحانه محمودی می‌شناسم مادری را، رفتنش آسان نبود وقت رفتن بال می‌زد، راستی انسان نبود قصه‌اش را از زبان میخ در باید شنید قصه نه! ای کاش آتش اینهمه سوزان نبود پشت در هم مرتضی می‌سوخت هم چادر ولی درد تنهایی کشیدن را کسی درمان نبود بسترت از خون پهلو، گل به بار آورده‌است تازه فهمیدم چرا درد تو را پایان نبود کودکی با اشک‌هایش کوچه را شرمنده کرد: کاش قدم می‌رسید و حسرتم پنهان نبود یاس حیدر شد کبود و یاس‌ها گریان شدند کاش عمر یاس کوتاه و لبش خندان نبود... #هنر_دانشجو کانون شعر، ادب و موسیقی

۳. زهرا امیرآبادی شبی غمگین،شبی بود تیره و تار نگاه کودکان مانده به دیوار هنوز گرمی دستانش  نرفته هنوز عطرش از این خانه نرفته علی باور ندارد این غمش را هنوز میبوید قبا و پیراهنش را نگاه دیگران اما چه سرد است پریشان حالی ام از رنج و درد است علی یک شاخه گل در خاک نهاده کنارش غنچه ای گلگون نهاده دلش خون و نگاهش استوار است همین باعث ترس دشمنان است علی امشب امیدش نا امید است ولی در چشم این طفلان امید است حسینش همچو شیران و دلاور حسن همچو گل است پاک و مطهر شکوه و منزلت در چشمشان دید نگاهش از اینهمه قدرت درخشید #هنر_دانشجو کانون شعر، ادب و موسیقی

۴. طاهره سادات حسینی میرسد نوحهٔ ماتم به دلم باز مهمان شده یک غم به دلم چادرش در پَسِ در سوخته بود چشم خود را به زمین دوخته بود آه ! افتاده زمین مادر ما از غمش، شال عزا بر سر ما فاطمه(س) خسته و دلگیر شده در جوانی چقدَر پیر شده بعد او شادی آن خانه برفت آه و افسوس که جانانه برفت مرتضی (ع) از غم او ناله کنان شِکوه ها میکند از جور زمان دیگر این شهر پر از غم شده است چون که یک ماه ز آن کم شده است چشم ها پر شده از اشک عزا گشته برپا همه جا شور و نوا یک جهان از غم او زار و حزین مهر او با همه جان هاست٬ عجین قلب مولا پُرِ درد است کنون آسمان خسته و سرد است کنون میرود نور دو چشمان علی نیمه شب بر سر دستان علی بعد زهرا شده محزون همه جا کودکان ٬ خانهٔ او ٬ شیر خدا از جهان فاطمه شد خسته بسی جان عالم شده آشفته بسی مادرم زار و پریشان شده است آه ٬ دردش چه فراوان شده است زین مصیبت همه خون گریه کنید از غمش تا به جنون گریه کنید #هنر_دانشجو کانون شعر، ادب و موسیقی