هدایت شده از باسیّدالشهداءوشهداتـٰاظُهـور🌹
🔹در ادامه ...
🌹ایشان برای تسلای دل ما میگفت: من در جبهه خط مقدم نیستم اصلاً جلو نمیروم اما همرزمانش میگفتند؛ همیشه جلوتر از رزمندگان در جمع آوری زخمی ها و انتقال پیکر پاک مطهر شهدا به عقب تلاش بیوقفه ای داشته است هر عملیاتی که انجام میشد ایشان باید حتماً شرکت میکرد.
🌹آخرین سفری که میرفت، صبح زود بود او را از زیر قرآن رد کردم و گفتم؛ وضعیت مرا که میدانی!
چون آن موقع فرزند چهارم را حامله بودم در جواب به من گفت: «توکلت را به خدا کن تا هر چه بخواهد.»
تمام امور بنایی خانه را انجام داد و رفت.
گفت: اگر خدا خواست من برای مراسم احیای شب نوزدهم ماه مبارک رمضان می آیم اگر نیامدم شما مراسم را برگزار کنید.
🌹دو سه روز از ماه مبارک گذشته بود که شهید شد. آن سال به علت برگزاری مراسم شهید ما موفق به برگزاری مراسم احیا نشدیم اتفاقاً در همان ایام یکی از اقوام، ایشان را در خواب دیده بودند در منزل خودشان از چند روحانی جلیل القدر پذیرایی میکند و همراه آنها دعا میخواند گفته بودند ما هرساله مثل چنین شبی مراسم احیا داشتیم چون که امسال برگزار نکردند خودم برگزار میکنم.
✍راوی: همسر شهید
📘سیب معطر در کربلای ۱۰
#شادی_روح_شهیـدحیـدرعسکرپور_صلوات
اللهم صل علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهُم بحق حضرت زینب سلام الله علیها🌷
#باشهـــداتـــاظهــــــور🇮🇷🤍
اللّهم رزقنا زیارَتَ شُهدا اللّهمَ رزُقنَا شَهادَه..🕊️