❇️ بارزترین ویژگیهای رفتاری قاتلان اباعبدالله الحسین(ع)
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔻#معاونت_بصیرتی
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat
❇️ قاتلان امام حسین علیه السلام وچگونگی مرگ آن ها
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔻#معاونت_بصیرتی
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat
استاد علیپور-روز عاشورا-مسجد فاطمه زهرا تبریز 1402.5.6.mp3
29.01M
❇️ فایل صوتی سخنرانی استاد علیپور در روز عاشورا، مسجد فاطمة الزهرا تبریز در تاریخ ۱۴۰۲.۵.۶
📚دریافت فایل pdf سخنرانی
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat
May 11
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ شما هی حسین حسین میگید ولی به هیچ قتلگاهی نزدیک نمیشید !
🔶 امام حسین علیه السلام بخاطر "امر به معروف و نهی از منکر" به قتلگاه رفت، شما هی حسین حسین میگید ولی به هیچ قتلگاهی نزدیک نمیشید!
🔶 میگید ما همون یزید رو اگر گیر بیاریم پوستش و میکنیم، اونم چون میدونید نه اون شمارو گیر میاره نه شما اون رو!
🎙استاد رحیمپور ازغدی
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔻#معاونت_بصیرتی
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ عاشورا و مهدویت
🎙استاد فروغی
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔻#معاونت_بصیرتی
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat
12.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ جواب به یک سؤال شاید بیربط،
جای ما رو در واقعهٔ کربلا مشخص میکنه!
📌در ویدئوی بالا، یه سؤال مطرح میشه که مثل یه ماشین زمان عمل میکنه و ما رو میبره به
سال ۶۱ هجری قمری.
💠 و معلوم میشه اگر اون موقع بودیم، کجا بودیم! کنار امام یا روبروی امام.
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔻#معاونت_بصیرتی
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat
استاد علیپور- عصر عاشورا 1402.5.6.mp3
11.28M
❇️ فایل صوتی سخنرانی استاد علیپور در مجلس روضه ابا عبدالله (ع) در عصر عاشورا، مورخه ۱۴۰۲.۵.۶
🔶تشنگی حقیقی ابا عبدالله در روز عاشورا به هدایت انسانها
🔶نیازهای فطری انسان در زیارت عاشورا
🔶مساله تقرب به خدا در زیارت عاشورا با برائت و موالات
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat
May 11
❇️خطبه حضرت زینب (س) در دروازه کوفه
💠حِذْيَم بن شريك اسدى مى گويد:در روزی که اسرای کربلا وارد کوفه شدند، دختر على(ع) را دیدم كه خطبه مى خواند و هرگز زنى را سخن ورتر از او نديدم. گويا زبان على(ع) در كام اوست و با زبان اميرمؤمنان(ع) سخن مى گويد. به سوى مردم اشاره كرد كه «ساكت شويد!»
🔶 ناگاه نفسها در سينه ها حبس شد و زنگ كاروانها از حركت ايستاد، سپس آن حضرت چنين فرمود:
🔶ستایش از آن خداست و درود بر پدرم محمد و خاندان پاک و نیکوکارش.
🔶ای مردم کوفه،ای مردمان حیله گر و خیانت کار! گریه میکنید؟
اشک چشمانتان خشک نشود و ناله هایتان آرام نگیرد.
🔶همانا که کار شما مانند آن زنی است که رشتۀ خود را پس از محکم یافتن، یکی یکی از هم میگسست، شما نیز سوگندهای خود را در میان خویش، وسیلۀ فریب و تقلب ساخته اید.
🔶آیا در میان شما جز وقاحت و رسوایی، سینههای آکنده از کینه، دو رویی و تملق، همچون زبان پردازی کنیزکان و ذلت و حقارت در برابر دشمنان چیز دیگری نیز یافت میشود؟
🔶یا همچون سبزههایی هستید که ریشه در فضولات حیوانی داشته یا همچون جنازۀ دفن شدهای که روی قبرش را با نقره تزیین نموده باشند؟
🔶چه بد توشهای برای آخرت فرستاده اید؛ توشهای که همان خشم و سخط خدا است و در عذاب جاویدان خواهید بود.
🔶گریه میکنید؟ زار میزنید؟
آری به خدا سوگند که باید گریه کنید، پس بسیار بگریید و کمتر بخندید. چرا که دامان خود را به ننگ و عار جنایتی آلوده اید که ننگ و پلیدی آن را از دامان خود تا ابد نتوانید شست.
🔶و چگونه میتوانید ننگ حاصل از کشتن فرزند رسول خدا(ص)، خاتم پیامبران، معدن رسالت، و سرور جوانان اهل بهشت را از دامان خود بزدایید؟
🔶کسی که پناه مومنان شما، فریادرس در بلایای شما، مشعل فروزان استدلال شما بر حق و حقیقت و یاور شما در هنگام قحطی و خشکسالی بود.
چه بار سنگین و بدی بر دوش خود نهادید، پس رحمت خدایی از شما دور و دورتر باد. که تلاشتان بیهوده، دستانتان بریده، معامله تان قرین زیان گردیده است، خود را به خشم خدا گرفتار نموده و بدین ترتیب خواری و درماندگی بر شما لازم آمده است.
🔶وای بر شماای مردم کوفه!
آیا میدانید چه جگری از رسول خدا دریدهاید؟
چه زنان و دختران با عفت و وقاری را از خاندان او به کوچه و بازار کشاندهاید؟!
چه خونی از آن حضرت بر زمین ریختهاید؟!
و چه حرمتی از او شکستهاید؟!
🔶شما این جنایت فجیع را بیپرده و آشکار به انجام رسانید؛ جنایتی که سر آغاز جنایات دیگری در تاریخ گشته، سیاه، تاریک و جبران ناپذیر بوده، تمام سطح زمین و وسعت آسمان را پر کرده است.
🔶آیا از اینکه آسمان خون باریده تعجب میکنید؟ در حالی که عذاب آخرت در مقایسه با این امر، بسیار شدیدتر و خوار کنندهتر است و در آن روز کسی به یاری شما نخواهد آمد.
🔶پس مهلتهایی که خدای متعال به شما میدهد موجب خوشی شما نگردد، چرا که خدا در عذاب کردن بندگان خود شتاب نمیکند، چون ترسی از پایمال شدن خون و ازدست رفتن زمان انتقام ندارد و همانا که خدای شما همیشه در کمین است.
🔶آنگاه حضرت زينب(س) اين اشعاری خواند که ترجمه آن در ذیل می آید:
🔶اگر پيامبر از شما بپرسد، اين چه كارى بود كه كرديد با آنكه شما امت آخر الزمان بوديد [و بر ديگر امتها شرافت داشتيد]، چه پاسخ خواهيد داد؟
🔶شما چه كرديد با اهل بيت و فرزندان و عزيزان من؟! جمعى را به اسارت برديد و گروهى را به خون آغشته كرديد.
🔶اين پاداش من نبود ـ با آنكه من خيرخواه شما بودم ـ اينكه در حق خويشاوندانم اينگونه به من جفا كنيد.
🔶من مى ترسم همان عذابى كه قوم «اِرَم» را به نابودى كشاند، بر شما نيز فرود آيد.
🔶آنگاه امام سجاد(ع) رو به عمه اش کرد و فرمود:
🔶عمه جان آرام بگیر، که آنچه گذشته براى آنان که ماندهاند مایه عبرت است. خداى را سپاس که تو دانای تعلیم ندیده و خردمندِ خرد نیاموزیدهاى. گریه و زارى، آنان را که روزگار به نیستی برده است به ما باز نمى گرداند.
🔶با این سخنِ امام سجاد(ع)، زینب کبری(س) آرام گرفت و دیگر سخنی نگفت.
📖بحار، ج 45، ص 162_ 164
🔷تدبر در این خطبه میفهماند که صرف گریه بر امام حسین، در حالی که از دایره ی ولایت پذیری اهل البیت دور باشیم هیچ نفعی ایمانی و اخروی ندارد. گریه های کوفیان بسیار با ضجه و ناله همراه بود لکن این اشک ها آنها را برای آزاد کردن اسرای کربلا برانگیخته نکرد و لذا زینب کبری برای کوفیان اینطور نفرین میکند که گریه تان مستدام باد.
پس آن گریه ای یک قطره اش؛ یگانه کیمیای سعادت است که انسان را برای تبعیت از اولیای دین برانگیخته کند و او را از ولایت اغیار منزه نماید.بنابراین محافل اشک و عزای حسینی، بشرطها و شروطها، حصن امن الهی است که ولایت پذیری و تبعیت از آل پیامبر؛ این شرط رکنی است.
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔻#معاونت_بصیرتی
🔗با فطرت همراه شوید
🆔@kanounefetrat
❇️بعد از کربلا در مجلس ابن زیاد ملعون چه گذشت..
💠 در این روز دفن شهدای کربلا توسط قبیله بنی اسد و با راهنمایی و نظارت امام سجاد علیه السلام که به صورت معجزه(طی الارض) به کربلا برگشته بود تا اجساد را شناسایی و دفن کنند، در کربلا صورت گرفت.
🔶چون اسرا را وارد کوفه کردند ابن زیاد دستور داد تمام مردم شهر در قصر اجتماع کنند
🔶سر حسین ابن علی علیه السلام در داخل سپر کنار ابن زیاد قرار داشت،با چوب بر لب و دندان ابی عبدالله می زد و میخندید...
🔶 زید ابن ارقم که از صحابه رسول خدا بود وقتی مشاهده کرد ابن زیاد ضربات خود را مانند باران بر لب و دندان ابی عبدالله وارد میکند...
صدا زد:
📛 ابن زیاد! چوب را از لبان حسین بردار که بخدا قسم مکرر در مکرر دیدم که رسول این لبها را میبوسید...
🔶سپس شروع به گریستن کرد.
🔶ابن زیاد گفت: خدا همواره چشمانت را بگریاند که برای پیروزی خدا گریه میکنی! اگر نبود که پیر و خرفت شده و عقلت را از دست داده ای، میدادم همین الان سرت را از بدنت جدا کنند!
🔶زید گفت: پسر زیاد با امانت رسول خدا چه کردی...؟!
سپس از مجلس خارج شد و گفت: شما مردم عرب از امروز همگی برده خواهید بود که پسر پیغمبر خدا را کشتید و پسر مرجانه را امیر خود قرار دادید تا نزدیکان شما را بکشد !
🔶حضرت زینب سلام الله علیها در حالیکه پست ترین لباسها را بر تن داشت در گوشه ای از مجلس ابن زیاد نشست . زنان و کنیزان اطرافش را گرفتند.
🔶 ابن زیاد سه بار پرسید: این زن که اینچنین گوشه نشینی اختیار کرده کیست؟ کسی جواب او را نداد تا اینکه یکی از زنان گفت: این زینب دختر فاطمه دختر رسول خداست.
🔶این بار ابن زیاد با شماتت گفت: خدا را سپاس که شما را کشت و حرکتتان را باطل گردانید.
🔶زینب کبری فرمود: خدا را حمد میکنم که به وسیله پیامبرش مارا گرامی داشت و از پلیدیها پاک ساخت،همانا فاسق رسوا میشود و فاجر دروغ میگوید و او غیر از ماست پسر مرجانه!
🔶ابن زیاد: دیدی خدا با برادرت چه کرد؟
🔶حضرت زینب: من جز زیبایی و خوبی چیزی ندیدم،اینها جماعتی بودند که خدا شهادت را بر ایشان مقدر کرده بود و به قتلگاه آمدند.و روزی خدا میان تو و ایشان را جمع میکند و با تو مخامصه میکنند آنگاه خواهی دید که پیروز کیست،
مادرت به عزایت بنشیند پسر مرجانه.
🔶ابن زیاد از نحوه ی پاسخگویی حضرت زینب به خشم آمد و خواست او را بکشد.
عمروبن حریث گفت: این زن از مصیبت نزدیکانش ناراحت است و نباید اورا مواخذه کرد.
🔶ابن زیاد: خدا قلب مرا شفا داد و راحت نمود از طرف برادر سرکش تو و پیروانش!
🔶حضرت زینب: بجانم قسم بزرگان مرا کشتی و خاندان مرا نابود ساختی و ریشه های مرا بریدی ،اگر اینها شفای توست..،پس شفا یافتی!
🔶ابن زیاد با مغالطه گری گفت: این زن شاعر و سخنور است مانند پدرش!
🔶سپس ابن زیاد نگاهی به اسرا انداخت و امام زین العابدین را دید و پرسید: کیست این؟
گفتند: علی ابن الحسین.
🔶ابن زیاد: مگر خدا علی ابن الحسین را در کربلا نکشت؟
🔶امام سجاد: برادر دیگری داشتم به اسم علی که شما او را کشتید.
🔶 ابن زیاد با وقاحت فریاد کشید: نه خدا او را کشت!
🔶 امام سجاد فرمود: آری خدا جان هرکس را هنگام مرگ میگیرد و هیچکس نمیمیرد مگر به اذن او.
🔶 جسارت و حاضرجوابی امام خشم ابن زیاد را برانگیخت و فریاد زد: تورا چنین جراتی است که جواب مرا میدهی!!جلاد نفسش را بگیر!
🔶حضرت زینب با شنیدن این سخن از جا پرید و امام سجاد را در بغل گرفت و گفت: پسر مرجانه! خونهایی که از ما ریختی کافی نیست برایت ؟ غیر از این جوان چه کسی را برای ما باقی گذاشتی؟ اگر میخواهی اورا بکشی اول مرا بکش!
🔶 ابن زیاد نانجیب شرمنده شد و با تعجب گفت: چه خویشاوندی عمیقی! براستی حاضر است با او کشته شود...
✍ ادامه دارد...
📚ارشاد ص228،
📚طبری 371/7
📚 نفس المهموم ص 404
📚 کامل 81/4
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔻#معاونت_بصیرتی
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat
❇️ نقش امام سجاد علیهالسلام در زنده نگهداشتن قیام عاشورا
✅#کانون_فرهنگی_تبلیغی_فطرت
🔻#معاونت_بصیرتی
🔗با فطرت همراه شوید...
🆔@kanounefetrat