eitaa logo
کانال مسجدوبصیرت
112 دنبال‌کننده
12.1هزار عکس
6هزار ویدیو
53 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
7.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این‌که این مجری، ذهن یک دلال اقتصادی رو داشته باشه، چیز عجیبی نیست، خیلی ازماها همینطوری هستیم این‌که این مجری، تولیدگر داخلی رو احمق خطاب کنه چیز عجیبی نیست، چون در وضعیت مریض اقتصادی کشور ما که خیلی از تولیدکنندگان داخلی به خاک سیاه نشستن، واقعا دل شیر میخواد آدم دست به تولید داخلی بزنه و به کشورش و مردمش خدمت کنه تا اینجا صحبتها و تفکرات مجری شاید عجیب نباشه، چون منو شماهم شاید همین تفکر رو داشته باشیم ولی بروز ندیم چیزی که آدم رو ناراحت میکنه، تحقیر کردن یک انسانه. این مجری کرامت انسانی یک انسان رو زیرپا گذاشت، در رسانه ملی، هم مسخره کرد، هم تحقیر کرد، هم اجازه نداد طرف حرف بزنه، نیش و کنایه زد، بیشتر گناهان مربوط زبان رو در چنددقیقه مرتکب شد که در نوع خودش کم‌نظیر بود. معیار صداوسیما برای انتخاب مجری چیه اصلا؟ ایشون شاید فکر کرده هرکس مجری صداوسیما بشه، باید دریده‌تر و بی‌پرده‌تر و بی‌ادب‌تر از قبل میتونه حرف بزنه و موفق‌تر خواهد بود اینجا وظیفه ماهست که این مجری‌ها رو ادب کنیم، راهش چیه تماس با صداوسیما یعنی 162 و اعلام اینکه مجری برنامه ، 🥴😑 یعنی آقای کیاداوود اسفندیاری رو ادبش کنید، خیلی بی ادب شده، فلفل بریزید تو دهنش، بعدشم بدرقه‌ش کنید خونه این برنامه مثلا برای کارآفرینی و تولید ساخته شده 😂، ریشه‌کن کردن کارآفرینی بیشتر بهش میخوره
تازه ازدواج کرده بود، دوران شیرینی بود 💍 و داشت می‌گذشت! مسلمان نشده بود! مسیح✝ را قبول داشت و محمد-♡- را نه! داشت زندگے اش🍎 را مے‌ڪرد... اما یک بار طعـم محبت حسیـن -♡- را چشـید! شد وهب! شهید شد در کربلا! هم حسینی شد هم مسلمان!🕌 مسلمانانی که دنبال حق و حقیقت نرفتند، از او جا ماندند... 🌹‌ 🌹‌ 🌹‌
-یه بنده خدایی می گفت: خدایا ما رو ببخش ڪه توۍ انجام ڪارخوب یا جــا زدیم یا جــار زدیم... +حواستو جمع کن رفیق‌ツ ✨🙃
✳ اگر داشتند، می‌آوردند و می‌دادند 📌 فرزند نقل می‌کند: «پدرم از درآمد زمین زراعی‌ای که داشت، به روستائیانی که نیازمند بودند وام می‌داد و رسید می‌گرفت و چنان‌چه کسی بعد از دو فصل برداشت محصول قادر به پرداخت بدهی خود نبود، آن را بخشیده و قبض را به خودش پس می‌داد و از طلب خود صرف‌نظر می‌کرد. یک بار چند قبض دست پدرم بود که از این واسطه‌ها طلبکار بود، آن روز من دیدم قبض‌ها را از جیب خود درآورد، مدتی به آن‌ها نگریست و ناگهان همه را پاره کرد و دور ریخت، در حالی که بیش از حد تصور به پول برای گذراندن معاش عادی احتیاج داشت. من با تعجب پرسیدم: پدر چرا این‌کار را کردید؟ نگاهی عمیق به من کرد و گفت: «پسرم اگر داشتند، می‌آوردند و می‌دادند، خدا را خوش نمی‌آید که من بدانم آن‌ها دستشان خالی است و آن‌ها را تحت فشار قرار دهم و ابراز طلبکاری کنم!» 🌐 برگرفته از سایت دار القرآن علامه طباطبایی ❤ 🗓 ۲۴ آبان؛ روز بزرگداشت علامه طباطبایی @karafshan5
✳ به چه دردی می‌خوری؟! 🔻 سر تا پاش پر از خاک بود. باید می‌رفت جلسه. رفت پیش راننده‌ی تانکر و گفت: «اگه می‌شه شیلنگ را بگیرند رو سر من تا سرم را بشورم.» بعد از کلی نق‌زدن، شیلنگ را گرفت رو سرش. با همون یک دستش شروع کرد به شستن سرش. نق‌زدن‌های راننده هنوز ادامه داشت. آخرش هم گفت: «آخه تو که دست نداری کی گفته بیای جبهه؟ تو به چه دردی می‌خوری؟» سرش را که شست، تشکر کرد و رفت. 💬 : حاج حسین که خیلی به درد امامش خورد. من چقدر به درد امامم می‌خورم؟ 📚 برگرفته از کتاب ؛ خاطراتی از سردار مجموعه‌ی ۱ 📖 ص ۹۱ ❤
✳ با اين جمله همه‌ی حضار را منقلب كردند 🔻 چند روز قبل از فوت ، عده‌اى خدمت ايشان مى‌رسند؛ در حالی ‌‌كه آقا را خيلى ناراحت مى‌بينند. آقا در چنين حالتى مى‌گويد: خلاصه، عمر ما گذشت، و ما مى‌رويم و نتوانستيم چيزى براى خود از پيش بفرستيم و عمل باارزشى انجام دهيم. يكى از حضار گفت: آقا شما ديگر چرا؟ ما بيچاره‌ها بايد اين حرف را بزنيم، شما چرا؟ بحمدالله شما اين همه آثار خير از خود باقى گذاشته‌ايد، اين همه شاگرد تربيت كرده‌ايد، اين همه كتبى كه به يادگار نهاده‌ايد، با اين عظمت و مدرسه‌هاى فراوان ساخته‌ايد... 🔸 وقتى سخنش تمام شد، آن حضرت فرمود -كه ظاهرا حديث قدسى باشد- «خلّص العمل فإنّ الناقد بصيرٌ بصير» (عمل را خالص گردان، كه حسابرس، بیناست، بینا...) و با اين جمله همه‌ی حضار را منقلب كردند. 📚 برگرفته از کتاب
بقول‌حاج‌آقا‌قرائتی هرمعتاد‌حداقل‌سالی‌یک‌نفررو با‌خودش‌همراه‌میکنه..! شماکه‌مسلمون‌‌مسجدی سالی‌چندنفررو مسلمونِ‌مسجدی‌میکنی..؟!🌱