آسودگی
بی چاره را، بی چارگی، خیر و بها نیست
این فرصت آسودگی، بی انتها نیست
در وقت رفتن کی شود، آسوده خفتن
خوابیده مرگش می رسد، چون و چرا نیست
در وقت این پروانگی، دل مردگی چیست؟
در منطق وادادگی، نوش و دوا نیست
بی ادعا را ادعا ها هیچ باشد
ای مدعی، پا پس بکش، این کم عطا نیست
آرامش خواب خطا، لطفش گرانست
ای خوش گذار خواب غم، مردن بها نیست؟
دنیای ما هم سر شود، در چشم فردا
فردا ندیدن کی شود؟ دیدن بلا نیست
پلکی بزن، این چشم را، دیوانگی کن
فصل رسیدن را ندیدن ابتدا نیست
با خود بگو، تا کی غمت، این ناشنیدن
آهنگ رفتن را شنیدن، بی صدا نیست
پروانگی کن در تب رویای فردا
بی تابیِ فردای دل، کار خطا نیست
ای (گمشده) در وقت کم، آهی نیارزد
راهت برو، بیگانه را صلح و صفا نیست
۱۴۰۳/۰۷/۲۸
#گمشده
#آسودگی
حرامی!
صدایی صدایی صدای هبوط
هبوط و سکوتی نشان سقوط
غروبی پر از هیبت نا روا
رذالت زوالی منوط شروط
غریبی گناهش نهایت ادب
به دشمن و جانی نگیرد غضب
ندیده بلایی نه آهی شنید
ز پاکی نباشد چو او پیش رب
گرفته نگاهش، نه گوشش شنید
نه اشکی نه آهی نه رنجی ندید
غروبی پر از های و هوی جفا
طلوعی پر از این کم پر مدید
ندیده ندیده شکوه عظیم
شنیده نخوانده ز نطفه عقیم
جهانی پر از هیبت بد صدا
سپاهی نشان رهایی ز بیم
حرامی حرام و صدایش بلا
نبیند نه جز او صدایش دوا
بمیرد هر آنکه مرض پرورد
نبیند شکوه سپاه خدا
صدایی نبوده، نه جز ادعا
اگرچه نشانده نشانی به ما
که باشد نشانش برایش لحد
بمیرد، بگیرد، سقوطش صدا
نگو (گمشده) فکر بی چاره کن
که موش کثیفی تو آواره کن
بشور این تمام نجاست ز کین
به آتش بکش، پاره در پاره کن
۱۴۰۳/۰۸/۰۵
#گمشده
#حرامی
https://eitaa.com/gomshode_sher
https://eitaa.com/karami_political
هدایت شده از گمشده
بیچارگی
در فهم ظالم مکتبی جز زور و زر نیست
در وهم محکموم گمان، فکری به سر نیست
بیچاره را بیچاره گی آسوده باشد
بی چاره زین بیچاره گی فصل گذر نیست
دنیا نهادینه شده از ظلم ظالم
راه رهایی با خراب بی پدر نیست
ای (گمشده) شرک و خطا بیداد کرده
در یاد این دل خفتگان، روح سحر نیست
با آل صهیون بسته هر بی اصل و ریشه!
دنیا تمامش طی شود، جز او حذر نیست!
بیچاره را چاره نباشد پیش ظالم
در مکتب بیچاره گی، این غم اثر نیست
ما این تمام زندگی را دوره کردیم
جز پیش ما رمز رهایی تا ظفر نیست
راه رسولان کیش ما تا صبح قائم
الله اکبر ذکر ما، جز حق نظر نیست
نظم نوین ظالمان از هم گسسته
در خون و خشم و شهوت این نقش بشر نیست
آری جهانه غم تمامش شرب و شهوت
مستانگی در عقل ما، فهم هنر نیست
آن دولت خودکامگی منسوخ گردید
در نقش تاریک خزان، گنج و گوهر نیست
کی روح محبوس جهان آزاد گردی؟
بیچارگان را چاره ای شرح خبر نیست
وقت نگاه و آه و این دردت گذشته
برخیز و بر میدان برو، غم را ثمر نیست
ای (گمشده) ذلت بر این بودن نیارزد
تن را رها کن تاخدا، این تن سپر نیست
۱۴۰۳/۰۷/۱۱
#گمشده
#بیچارگی
https://eitaa.com/gomshode_sher
https://eitaa.com/joinchat/3351708230C80fac9f05b