هدایت شده از شعر انقلاب
جاودان
همسایۀ ماه و آسمان است این خاک
با خون شهید جاودان است این خاک
«این کشور عشق است که صاحب دارد»
در سایۀ صاحبالزمان است این خاک
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #ایران_اسلامی | #شعر_پایداری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
این خاکِ عزیز
از وحدت ما شکست دشمن پیداست
ای دوست بیا که دست حق هم با ماست
کُرد و عرب و بلوچ... همدل، همعهد
این خاکِ عزیز، جانِ ایرانیهاست
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #ایران_اسلامی | #وحدت
🇮🇷 @Shere_Enghelab
هدایت شده از شعر انقلاب
مظلوم
ظلم از هر کس که سر زند محکوم است
پایان ستم حقیقتی محتوم است
اما بیش از همیشه در این ایام
جمهوری اسلامی ما مظلوم است
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #ایران_اسلامی | #حوادث_اخیر
🇮🇷 @Shere_Enghelab
#حوادث_اخیر
#فتنه
🔸سربلند دورانها🔸
صدای زوزهی ابلیس میرسد از دور
لهیب آتش فتنهست و عدهای مزدور
دوباره فتنهی دجالها به راه افتاد
دوباره پنجهی ظلمت به جان ماه افتاد
نداشت تاب تماشای شوکت ما را
که آفتابِ وطن کور کرده آنها را
نفاق و زور و زر این مرتبه شده همدست
اگر درست ببینی نبرد احزاب است
زمین فتنه نبین عرصهی مجازی بود
شگرد فتنهگر این بار کشتهسازی بود
ببین که حرف زدنهایشان دوپهلو نیست؟
فریب و شعبدهای از قماش جادو نیست؟
نگاه کن که ببینی شب دو رویی را
و در نقاب صداقت دروغگویی را
ببین فریب و نفاق است میدهد جولان
کجاست اینک دشمنشناسِ این میدان
بیا برادر من در کنار مردم باش
برای کشف حقیقت تو در تلاطم باش
کسی که نان زده در خون خلق، مردم نیست
خسی که شعله برافروخت غیر هیزم نیست
منافقاند و نشد باز نانشان آجر
که میخورند هم از توبره هم از آخور
نباش مثل کسانی که کاسهلیس شدند
صدای نحس سعودی و انگلیس شدند
اگر که معترضی راه اعتراض این نیست
به غیر فتنهگری شیوهی شیاطین چیست؟
ببین چه فتنهگرانی که بیلباس شدند
میان معرکه اذناب عمرو عاص شدند
برای زندگی و زن، زدند فریادی
تو هم بزن دم از آزادگی نه آزادی
نباش مثل کسی که وطنفروشی کرد
به اسم آزادی رفت و تنفروشی کرد
برای دشمن این خاک دُم تکان دادند
بهانه پشت بهانه به دستشان دادند
چهار گیس بریده مدافعان زناند؟
که گفته است که این عده عاشق وطناند؟
زن است آن که برای شکوه میهن خود
گذشته جان برادر، ز پارهی تن خود
نکرده در غم دلبند خود عزاداری
و خو گرفته به «تنها گریستن» آری
بخوان حکایت «من زندهام»، بخوان با ما
حدیث «دا» و صبوری «دختر شینا»
ببین حماسهی این خاک را که پایندهست
امید و زندگی و عشق همچنان زندهست
به غیر ویرانی نیست این وطنسوزی
بیا که همدلی ماست رمز پیروزی
بیا که ملت ما سربلند دورانهاست
بیا زمان عبور از تمام طوفانهاست
مباد دشمن میهن شود هواخواهت
مباد این دم آخر جدا شود راهت
مباد در دو قدم راهِ مانده سرد شویم
بیا برادرم آمادهی نبرد شویم
بیا که موسم آن رزم ناگهانی ماست
زمان معرکهی آخرالزمانی ماست
به گوش میرسد این روزها از آن سوی نیل
صدای خرد شدنهای نعش اسرائیل
بیا که یک دو قدم مانده تا تجلی نور
بیا که میرسد از آسمان طنین ظهور
بیا که در صف یاران آسمان باشیم
بیا که پشت سر صاحبالزمان باشیم
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک عمر اسیر پیله تن، افسوس
ماندن ماندن دوباره ماندن، افسوس
پروانهترین مسافران ملکوت
از خویش گذشتند... ولی من... افسوس
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
هدایت شده از شعر انقلاب
تا صبح ظهور...
تا دست عدو شود از ایران کوتاه
تا کور شوند بددلانِ بدخواه
تا صبح ظهور با ولی میمانیم
«لا حول و لا قوة الا بالله»
✍🏻 #یوسف_رحیمی
🏷 #ایران_اسلامی | #شعر_پایداری
🇮🇷 @Shere_Enghelab
ای ننگ به فتنههای صد رنگ شما
ای مرگ به زوزۀ بدآهنگ شما
گلگون شده خاک حرم از خون شهید
خون شهدا میچکد از چنگ شما
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
در خِطّۀ ما نام و نشانها زندهست
با وردِ علیست اینکه جانها زندهست
با خون شهید، آرمانها داریم
تا یاد «شهید آرمانها» زندهست
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
او رفت و به سرمنزل مقصود رسید
او رفت و به آنچه لایقش بود، رسید
هر کس وسط راه بماند، ماندهست...
آن مرد که یک لحظه نیاسود، رسید
#یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
#امام_عصر علیهالسلام
#حاج_قاسم_سلیمانی
#دعای_ندبه
🔸أینَ المُنتَقِم🔸
امروز دلتنگم، نمیدانم چرا! شاید...
این عمر با من راه میآید؟ نمیآید؟
اصلاً چقدر از راه مانده؟ من کجا هستم؟
کی اختیار لحظههایم رفت از دستم؟
دلخوش به رفتن بودم اما راه گم کردم
این راه روشن را چه شد ناگاه گم کردم
حتی چراغ روشنی هم این طرفها نیست
در ازدحام ابرها، خورشید پیدا نیست
فانوس دل، میخواهد ای خورشید، نور از تو
خیری ندارد باقی این عمر دور از تو
این نامه را با خود نسیم آورده، میخوانی؟
از عاشقی در راه مانده، او که میدانی
عمریست از تو بیخبر ماندم، خبر داری!
مولا! خبر از حال قلب محتضر داری!
میترسم از این روزهای غربت دنیا
میترسم از دیروز، از امروز، از فردا
این لحظهها بی یاد تو دلگیر و دلتنگاند
این نغمهها بی عطر نام تو بدآهنگاند
این روزها شاید تو دلتنگی که اینگونه
یکباره دیگرگون شده دنیای وارونه
من خوب میدانم تو دلگیری از این دنیا
دلگیری از روز و شب ما بیتفاوتها
بیتو تمام عمر ما غرق تماشاییم
بار گرانی بر زمین... ما گرم حاشاییم
دلگیری از بیرنگی این شادی و غمها
دلگیری از دنیای تکراری آدمها
هر صبح جمعه آمد و ما خواب میدیدیم
دریای عشقت بود و... ما مرداب میدیدیم
یک شب بیا بیدار کن ما را که برخیزیم
از عشق خود سرشار کن ما را که برخیزیم
«اَینَ استقرّت»... دل هواخواه نگاه توست!
مولا کدامین جاده امشب سر به راه توست؟
ای کاش با یاد تو مولا همسفر بودم
از روضۀ پنهانی تو با خبر بودم
شاید که داری سر به روی تربت مادر
ای روضهخوان کوچههای غربت مادر
شاید رسیدی کربلا دیشب، شب جمعه
آه از شب بیتابی زینب، شب جمعه
شبهای جمعه کربلا غوغاست، عاشوراست
شور حسینی در جهان برپاست، عاشوراست
در جان عالم محشری کرده بهپا! او کیست؟
اصلاً شب جمعه، شب آرام ماندن نیست
ما هم شب جمعه عزیز از دست دادیم، آه
آه از شبی که رفت ماه ما به قربانگاه
در جان ما آتشفشان داغ او زندهست
این داغ، این آتشفشان، هر شب گدازندهست
در هر رگ ما شور خونخواهی به جوش آمد
هنگام فریاد آمد و وقت خروش آمد
آن انتقام سخت نزدیک است میدانیم
با ذکر اَین المنتقم، ما مرد میدانیم
او با سپاهی از شهیدان میرسد آری
دارد سپاه او چه سردار و علمداری
فردا که آفاق جهان یکدست بارانیست
آری علم دست سلیمانیست! زیبا نیست؟
این رجعت عشق است، این عهد شهیدان است
بیرق به دست حاج قاسم... بین میدان است
شوق شهادت داشت، عمری بندگی میکرد
یک عمر مانند شهیدان زندگی میکرد
در خاطر یاران همیشه عین باران بود
بر خصم توفنده چو دریایی خروشان بود
دلتنگ بود و با یتیمان گریه سر میداد
آغوش گرمش بوی آغوش پدر میداد
«للظالمِ خصماً و للمظلومِ عونا» بود
او عطر مولا داشت، خاک پای مولا بود
او مرد میدان بود آری مرد میدانها
جا داشت در دلهای سوریها و افغانها
لبنان و سامرا، یمن، غزّه، گواه من
خورشید شبهای غریبان بود ماه من
او از تمام ما یقیناً ندبهخوانتر بود
یابنالحسنهایش ولی در بین سنگر بود
او «لَيْتَ شِعْرِي» گفته با مولای خود اما
در بین میدان در بیابانهای سامرا
«اَینَ استقرّت»... دل هواخواه نگاه توست!
مولا کدامین جاده امشب سر به راه توست؟
دلها اسیر سوز و سرمای زمستان است
دنیای ما محتاج لبخند بهاران است
گرمای دستان تو را کم دارد این شبها
لبخند زیبای تو را میخواهد این دنیا
میآیی از فصل گل و لبخند میدانم
در روزهای آخر اسفند... میدانم
با تو بهار رفته، از تبعید میآید
میآیی و آن روز با تو عید میآید
✍🏻 #یوسف_رحیمی
☑️ @karavanedel
☑️ @Yusof_Rahimi
هدایت شده از ..: برای ایران :..
📜 تصویرسازی
🌷 دوست میدارم تمام مردم این سرزمین را
اثر هنرمند: بهنام شیرمحمدی
شعار: یوسف رحیمی
#نقطه
#رهبر_من
#خامنه_ای_عزیز
#قائدنا
#my_leader
#برای_ایران
@foriran1401