#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
همیشه درپایان نامه هاکلمه ی شهیدراکناراسمش می نوشت تاخانواده آمادگی شنیدن خبرشهادتش راداشته باشندچندهفته بعدازشهادتش یکی ازهمرزمان ودوستان نزدیک شهیدبه دیدارخانواده آمده بودوازاحوالات سیدابوالفضل درمیدان جنگ تعریف می کرداین دوست عزیزحاج حمیدفرمانده گروهان عابث بودکه خودایشان هم بعدهابه فیض شهادت نائل شد این شهیددرصحبت هایش اشاره به چهره مظلوم ونورانی خاص سیدابوالفضل داشت وگفت شب قبل ازعملیات نورانیت ایشان بیشترشده بود درآن شب بی قراری خاصی داشت وبرای شهادت لحظه شماری می کرد
ادامه👇
سیره زندگی
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
گوش به فرمان ولی زمانش بود و همیشه آروزی شهادت داشت. وقتی مجروح میشد، جبهه را ترک نمیکرد و جنگ را فرصتی برای قرب الهی میدانست.
در منزل جای مخصوصی برای عبادت داشت تا با خداوند خالصانه نجوا کند. نماز شبهایش را با گریه به پایان میرساند. اکثر روزها، روزه بود ولی همیشه در صحنه بودنش زبانزد خاص و عام بود. کمک به نیازمندان را مخفیانه انجام میداد تا مبادا از اخلاصش کاسته شود. به قدری به حجاب اهمیت میداد که همیشه هدیهاش برای دختر بچهها مقنعه بود و آنها را با لبخند به داشتن حجاب تشویق میکرد.
روحش شاد و یادش گرامی🌹
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
همیشه درپایان نامه هاکلمه ی شهیدراکناراسمش می نوشت تاخانواده آمادگی شنیدن خبرشهادتش راداشته باشندچندهفته بعدازشهادتش یکی ازهمرزمان ودوستان نزدیک شهیدبه دیدارخانواده آمده بودوازاحوالات سیدابوالفضل درمیدان جنگ تعریف می کرداین دوست عزیزحاج حمیدفرمانده گروهان عابث بودکه خودایشان هم بعدهابه فیض شهادت نائل شد این شهیددرصحبت هایش اشاره به چهره مظلوم ونورانی خاص سیدابوالفضل داشت وگفت شب قبل ازعملیات نورانیت ایشان بیشترشده بود درآن شب بی قراری خاصی داشت وبرای شهادت لحظه شماری می کرد
ادامه👇
سیره زندگی
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
گوش به فرمان ولی زمانش بود و همیشه آروزی شهادت داشت. وقتی مجروح میشد، جبهه را ترک نمیکرد و جنگ را فرصتی برای قرب الهی میدانست.
در منزل جای مخصوصی برای عبادت داشت تا با خداوند خالصانه نجوا کند. نماز شبهایش را با گریه به پایان میرساند. اکثر روزها، روزه بود ولی همیشه در صحنه بودنش زبانزد خاص و عام بود. کمک به نیازمندان را مخفیانه انجام میداد تا مبادا از اخلاصش کاسته شود. به قدری به حجاب اهمیت میداد که همیشه هدیهاش برای دختر بچهها مقنعه بود و آنها را با لبخند به داشتن حجاب تشویق میکرد.🇮🇷🌷
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
همیشه درپایان نامه هاکلمه ی شهیدراکناراسمش می نوشت تاخانواده آمادگی شنیدن خبرشهادتش راداشته باشندچندهفته بعدازشهادتش یکی ازهمرزمان ودوستان نزدیک شهیدبه دیدارخانواده آمده بودوازاحوالات سیدابوالفضل درمیدان جنگ تعریف می کرداین دوست عزیزحاج حمیدفرمانده گروهان عابث بودکه خودایشان هم بعدهابه فیض شهادت نائل شد این شهیددرصحبت هایش اشاره به چهره مظلوم ونورانی خاص سیدابوالفضل داشت وگفت شب قبل ازعملیات نورانیت ایشان بیشترشده بود درآن شب بی قراری خاصی داشت وبرای شهادت لحظه شماری می کرد
ادامه👇
سیره زندگی
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
گوش به فرمان ولی زمانش بود و همیشه آروزی شهادت داشت. وقتی مجروح میشد، جبهه را ترک نمیکرد و جنگ را فرصتی برای قرب الهی میدانست.
در منزل جای مخصوصی برای عبادت داشت تا با خداوند خالصانه نجوا کند. نماز شبهایش را با گریه به پایان میرساند. اکثر روزها، روزه بود ولی همیشه در صحنه بودنش زبانزد خاص و عام بود. کمک به نیازمندان را مخفیانه انجام میداد تا مبادا از اخلاصش کاسته شود. به قدری به حجاب اهمیت میداد که همیشه هدیهاش برای دختر بچهها مقنعه بود و آنها را با لبخند به داشتن حجاب تشویق میکرد.🇮🇷🌷
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
همیشه درپایان نامه هاکلمه ی شهیدراکناراسمش می نوشت تاخانواده آمادگی شنیدن خبرشهادتش راداشته باشندچندهفته بعدازشهادتش یکی ازهمرزمان ودوستان نزدیک شهیدبه دیدارخانواده آمده بودوازاحوالات سیدابوالفضل درمیدان جنگ تعریف می کرداین دوست عزیزحاج حمیدفرمانده گروهان عابث بودکه خودایشان هم بعدهابه فیض شهادت نائل شد این شهیددرصحبت هایش اشاره به چهره مظلوم ونورانی خاص سیدابوالفضل داشت وگفت شب قبل ازعملیات نورانیت ایشان بیشترشده بود درآن شب بی قراری خاصی داشت وبرای شهادت لحظه شماری می کرد
ادامه👇
سیره زندگی
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
گوش به فرمان ولی زمانش بود و همیشه آروزی شهادت داشت. وقتی مجروح میشد، جبهه را ترک نمیکرد و جنگ را فرصتی برای قرب الهی میدانست.
در منزل جای مخصوصی برای عبادت داشت تا با خداوند خالصانه نجوا کند. نماز شبهایش را با گریه به پایان میرساند. اکثر روزها، روزه بود ولی همیشه در صحنه بودنش زبانزد خاص و عام بود. کمک به نیازمندان را مخفیانه انجام میداد تا مبادا از اخلاصش کاسته شود. به قدری به حجاب اهمیت میداد که همیشه هدیهاش برای دختر بچهها مقنعه بود و آنها را با لبخند به داشتن حجاب تشویق میکرد.🇮🇷🌷
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
همیشه درپایان نامه هاکلمه ی شهیدراکناراسمش می نوشت تاخانواده آمادگی شنیدن خبرشهادتش راداشته باشندچندهفته بعدازشهادتش یکی ازهمرزمان ودوستان نزدیک شهیدبه دیدارخانواده آمده بودوازاحوالات سیدابوالفضل درمیدان جنگ تعریف می کرداین دوست عزیزحاج حمیدفرمانده گروهان عابث بودکه خودایشان هم بعدهابه فیض شهادت نائل شد این شهیددرصحبت هایش اشاره به چهره مظلوم ونورانی خاص سیدابوالفضل داشت وگفت شب قبل ازعملیات نورانیت ایشان بیشترشده بود درآن شب بی قراری خاصی داشت وبرای شهادت لحظه شماری می کرد
ادامه👇
سیره زندگی
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
گوش به فرمان ولی زمانش بود و همیشه آروزی شهادت داشت. وقتی مجروح میشد، جبهه را ترک نمیکرد و جنگ را فرصتی برای قرب الهی میدانست.
در منزل جای مخصوصی برای عبادت داشت تا با خداوند خالصانه نجوا کند. نماز شبهایش را با گریه به پایان میرساند. اکثر روزها، روزه بود ولی همیشه در صحنه بودنش زبانزد خاص و عام بود. کمک به نیازمندان را مخفیانه انجام میداد تا مبادا از اخلاصش کاسته شود. به قدری به حجاب اهمیت میداد که همیشه هدیهاش برای دختر بچهها مقنعه بود و آنها را با لبخند به داشتن حجاب تشویق میکرد.🇮🇷🌷
🌷فرموده یکی ازدوستانش که درشرح حال شهیدنوشته🌷
چون سخن بروصف این عارف رسید
هم قلم بشکست وهم کاغذدرید
دروصف همسنگرارجمندش میگوید:اوهمیشه نمازش رابه جماعت می خواندباسوزدل عزاداری میکرد،نورایمان درچهره تابناک اوبارزومشخص بودتاجایی که دوستان درپنهان وآشکارازاوالتماس دعاداشتند نمازشب اوهیچگاه ترک نمیشدبه لحاظ مبارزه بانفس ،خضوع وخشوعی که داشت ازیادخداغافل نمیشد.
ازاوخواستندکه فرماندهی گروهان رابپذیرد،اوقبول نکرد،امادرحدیک فرمانده وبیشتردرعملیات وانجام امورکارمیکردوهمتی والاداشت اوباهمرزمان شهیدش حماسه آفریدند،مخصوصاباحاج حمیدفرمانده ی گروهان که به قول حضرت امام رضوان الله تعالی علیه :آن دودرشادی وصلشان عندربهم یرزقون هستند.
روحش شادوراهش پررهروباد
شادی روحش صلوات🌷
🌷اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
🌷وَ آلِ مُحَمَّدٍ
🌷وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
سیره زندگی
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
گوش به فرمان ولی زمانش بود و همیشه آروزی شهادت داشت. وقتی مجروح میشد، جبهه را ترک نمیکرد و جنگ را فرصتی برای قرب الهی میدانست.
در منزل جای مخصوصی برای عبادت داشت تا با خداوند خالصانه نجوا کند. نماز شبهایش را با گریه به پایان میرساند. اکثر روزها، روزه بود ولی همیشه در صحنه بودنش زبانزد خاص و عام بود. کمک به نیازمندان را مخفیانه انجام میداد تا مبادا از اخلاصش کاسته شود. به قدری به حجاب اهمیت میداد که همیشه هدیهاش برای دختر بچهها مقنعه بود و آنها را با لبخند به داشتن حجاب تشویق میکرد.
روحش شاد و یادش گرامی🌹
Karbala
@Dehlavie
https://eitaa.com/karbala_1400
🌷فرموده یکی ازدوستانش که درشرح حال شهیدنوشته🌷
چون سخن بروصف این عارف رسید
هم قلم بشکست وهم کاغذدرید
دروصف همسنگرارجمندش میگوید:اوهمیشه نمازش رابه جماعت می خواندباسوزدل عزاداری میکرد،نورایمان درچهره تابناک اوبارزومشخص بودتاجایی که دوستان درپنهان وآشکارازاوالتماس دعاداشتند نمازشب اوهیچگاه ترک نمیشدبه لحاظ مبارزه بانفس ،خضوع وخشوعی که داشت ازیادخداغافل نمیشد.
ازاوخواستندکه فرماندهی گروهان رابپذیرد،اوقبول نکرد،امادرحدیک فرمانده وبیشتردرعملیات وانجام امورکارمیکردوهمتی والاداشت اوباهمرزمان شهیدش حماسه آفریدند،مخصوصاباحاج حمیدفرمانده ی گروهان که به قول حضرت امام رضوان الله تعالی علیه :آن دودرشادی وصلشان عندربهم یرزقون هستند.
#شهید_سید_ابوالفضل_کاظمی
همیشه درپایان نامه هاکلمه ی شهیدراکناراسمش می نوشت تاخانواده آمادگی شنیدن خبرشهادتش راداشته باشندچندهفته بعدازشهادتش یکی ازهمرزمان ودوستان نزدیک شهیدبه دیدارخانواده آمده بودوازاحوالات سیدابوالفضل درمیدان جنگ تعریف می کرداین دوست عزیزحاج حمیدفرمانده گروهان عابث بودکه خودایشان هم بعدهابه فیض شهادت نائل شد این شهیددرصحبت هایش اشاره به چهره مظلوم ونورانی خاص سیدابوالفضل داشت وگفت شب قبل ازعملیات نورانیت ایشان بیشترشده بود درآن شب بی قراری خاصی داشت وبرای شهادت لحظه شماری می کرد
💠کانال قرآنی #پایگاهحضرتمعصومه سلام الله علیها
https://eitaa.com/karbala_1400