26.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*✺✦﷽✦✺
🍃من بی تو کی هستم و چی دارم
🍃من بی تو یه سقف بی دیوارم
🍃من بی تو برا خودم سر بارم
#اللهم_ارزقنا_الکربلا🌺
#امامحسین
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht
138288898_-1887270057.mp3
4.37M
*✺✦﷽✦✺
🍃من بی تو کی هستم و چی دارم
🍃من بی تو یه سقف بی دیوارم
🍃من بی تو برا خودم سر بارم
🎙 #مسعود_پیرایش
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*✺✦﷽✦✺
⛔️غیبت کردن⛔️
🔴 میدونستیدچهل روز اعمال انسان میره تو نامه اعمال اون کسی که ازش غیبت کردیم...
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht
*✺✦﷽✦✺
فۍطِينِقَبْـࢪِالْحُسَيْنِ"عَلَیْہالسَّلٰام"
الشِّـفَاءُمِنْڪٌلِّدَاءٍ
وَهٌـوَالدَّوَاءُالْأَكْبَـࢪ..»❥♡
شِفاۍِهَـردَࢪدے؛
دَࢪتٌـࢪبَتقَـبرِحسِيـن(؏)اسٺ؛✋🏻
وَهَمـٰاناستڪه
بٌـزرگترين داروست... :)🖇🌿
#اللهم_ارزقنا_الکربلا🌺
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht
*✺✦﷽✦✺
”قریبُمنالقلبولوبینناألفــ بلد”
بهقلبمنزدیکی
حتیاگربینمانهزارشهرفاصلهباشد :)
حسین جانم.
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع💚
#امامحسین
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht
17.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
*✺✦﷽✦✺
شما به دیدار خصوصی با امام حسین(ع) دعوت شدید :)🕊🌷
#اللهم_ارزقنا_کربلا_بحق_الحسین_ع💚
#امامحسین
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht
*✺✦﷽✦✺
#حکایت
📖 زيارت قبر علامه لاهيجانى توسط امام زمان (عج)
✍ در صحن حضرت عبدالعظيم، بزرگوارى چشمش به جمال امام عصر عليه السلام روشن شد.
✍ عرض كرد: يابن رسول الله! فرمود: صبر كن من عبدالعظيم حسنى را زيارت كنم، بعد با هم بر سر قبر علامه لاهيجانى برويم. من- امام زمان- مرتب سر قبر او مى روم.
✍ فرمودند: بيا بر سر قبر علامه لاهيجانى برويم. ايشان مى گويد: با امام زمان عليه السلام آمديم، سر قبر رسيديم، قبر باز شد، علامه لاهيجانى بيرون آمد و سلام كرد و امام زمان عليه السلام جوابش را داد و احوالپرسى كرد. پرسيد: در برزخ خوب و راحت هستى؟
✍ بعد وقتى حرف علامه لاهيجانى با امام زمان عليه السلام تمام شد، به من رو كرد و گفت:
✍ وقتى به تهران رفتى، سلام مرا به حاج شيخ مرتضى برسان. بگو: چرا بر سر قبر من نمى آيى؟ من منتظرم. امام زمان عليه السلام فرمودند: علامه لاهيجانى! شيخ مرتضى پير شده، زانو درد گرفته و نمى تواند بيايد. من به جاى او مى آيم و به تو سر مى زنم!
📎 برگرفته از کتاب عرفان در سوره يوسف اثر استاد حسین
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht
1_1166916739.mp3
4.78M
*✺✦﷽✦✺
سر خم نکردم
محمد حسین پویانفر
حضرت #امام_حسین علیه السلام
#کربلا
#اللهم_ارزقنا_الکربلا🌺
#صلیاللهعلیکیااباعبدالله
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht
*✺✦﷽✦✺
🖊️توبه نصوح :
نصوح مردى بود شبیه زنها ،صدایش نازک بود صورتش مو نداشت و اندامی زنانه داشت او با سوءاستفاده از وضع ظاهرش در حمام زنانه کار دلاکی مى کرد و کسى از وضع او خبر نداشت او از این راه هم امرارمعاش می کرد و برایش لذت بخش نیز بود.
گرچه چندین بار به حکم وجدان توبه کرده بود اما هر بار توبه اش را می شکست.
روزی دختر شاه به حمام رفت و مشغول استحمام شد.از قضا گوهر گرانبهاىش همانجا مفقود شد ، دختر پادشاه در غضب شد و دستور داد که همه را تفتیش کنند. وقتی نوبت به نصوح رسید او از ترس رسوایی خود را در خزینه حمام پنهان کرد.
وقتی دید مأمورین براى گرفتن اوبه خزینه آمدند به خداى تعالی رو آورد و از روى اخلاص و بصورت قلبی همانجا توبه کرد. ناگهان از بیرون حمام آوازى بلند شد که دست از این بیچاره بردارید که گوهر پیدا شد. پس از او دست برداشتند و نصوح خسته و نالان٬ شکر خدا به جا آورده و از خدمت دختر شاه مرخص شد وبه خانه خود رفت.او عنایت پرودگار را مشاهده کرد. این بود که بر توبه اش ثابت قدم ماند و فوراً از آن کار کناره گرفت.
چند روزی از غیبت او در حمام سپری نشده بود که دختر شاه او را به کار در حمام زنانه دعوت کرد ولی نصوح جواب داد که دستم علیل شده و قادر به دلاکی و مشت و مال نیستم و دیگر هم نرفت. هر مقدار مالى که از راه گناه کسب کرده بود در راه خدا به فقرا داد و از شهر خارج شد و در کوهى که در چندفرسنگی آن شهر بود، سکونت اختیار نمود و به عبادت خدا مشغول گردید.
در یکى از روزها همانطورکه مشغول کار بود، چشمش به میشى افتاد که در آن کوه چرا می کرد. از این امر به فکر فرو رفت که این میش از کجا آمده و از کیست؟ عاقبت با خود اندیشید که این میش قطعاً از شبانى فرار کرده و به اینجا آمده است، بایستى من از آن نگهدارى کنم تا صاحبش پیدا شود . لذا آن میش را گرفت و نگهدارى نمود خلاصه میش زاد و ولد کرد و نصوح از شیر آن بهره مند مى شد.
روزی کاروانى راه را گم کرده بود و مردمش از تشنگى مشرف به هلاکت بودند عبورشان به آنجا افتاد، همین که نصوح را دیدند از او آب خواستند و او به جاى آب به آنها شیر داد به طورى که همگى سیر شده و راه شهر را از او پرسیدند.وى راهى نزدیک را به آنها نشان داده و آنها موقع حرکت هر کدام به نصوح احسانى کردند و او در آنجا قلعه اى بنا کرده و چاه آبى حفر نمود و کم کم در آنجا منازلى ساخته و شهرکى بنا نمود و مردم از هر جا به آنجا آمده و در آن محل سکونت اختیار کردند، همگى به چشم بزرگى به او مى نگریستند.رفته رفته، آوازه خوبى و حسن تدبیر او به گوش پادشاه آن عصر رسید که پدر آن دختر بود. از شنیدن این خبر مشتاق دیدار او شده، دستور داد تا وى را از طرف او به دربار دعوت کنند. همین که دعوت شاه به نصوح رسید،نپذیرفت و گفت: من کارى و نیازى به دربار شاه ندارم و از رفتن نزد سلطان عذر خواست.مامورین چون این سخن را به شاه رساندند شاه بسیار تعجب کرد و اظهار داشت حال که او نزد ما نمی آید ما مى رویم او را ببینیم.پس با درباریانش به سوى نصوح حرکت کرد، همین که به آن محل رسید به عزرائیل امر شد که جان پادشاه را بگیرد.
بنا به رسم آن روزگار و بخاطر از بین رفتن شاه در اقبال دیدار نصوح، نصوح را به تخت سلطنت بنشانند.
نصوح چون به پادشاهى رسید، بساط عدالت را در تمام قلمرو مملکتش گسترانیده و بعد با همان دختر پادشاه، ازدواج کرد.
روزی دربارگاهش نشسته بود٬شخصى بر او وارد شد و گفت چند سال قبل، میش من گم شده بود و اکنون آن را از عدالت تو طالبم.
نصوح گفت میش تو پیش من است و هرچه دارم از آن میش توست می دستور داد تا تمام اموال منقول و غیر منقول را با او نصف کنند.
آن شخص به دستور خدا گفت: بدان اى نصوح، نه من شبانم و نه آن یک میش بوده است بلکه ما دو فرشته براى آزمایش تو آمده ایم. تمام این ملک و نعمت٬ اجر توبه راستین و صادقانه ات بود که بر تو حلال و گوارا باد، و از نظر غایب شدند.
به همین دلیل به توبه واقعی و راستین، "توبه نصوح" گویند.
نوشت ها :
(1) هود، 34
(2) تحریم، 8
(3) ر.ک: قاموس قرآن، ج 7، ص 71
(4) تحریم، 8
(5) تفسیر الصافی، ج 5، ص 197
فرآوری: محمدی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان
منابع : پرسمان قرآنی
─┅═ೋ❅♥️❅ೋ═┅─
الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج*
🌷@karbala_behesht