شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت48 گذر از طوفان✨ _خب چرا نمیری ؟اینطوری که برات بهتره _اتفاقا
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت49
گذر از طوفان✨
نزدیک فروشگاه آقای واحدی پریسا کیف پولش رو باز کرد چند تا ایران چک صورتی وکارت عابر بانکش رو بیرون آورد سمتم گرفت
_این پولا برای چیه؟
_قرض رو پس بدی البته کامل تسویه نمیشه
لبخندی روی لبم نشست
_ممنون که انقدر به فکرمی برش دار با سید حرف میزنم حقوق بگیرم تسویه میکنم
_حوصله ناز وتعارف کردن ندارم نمیگیری خودم میبرم بهش میدم
_عه تعارف نمیکنم یکی دیگه قرض کرده تو چرا پسش بدی
_چون با یه آدم بی زبون و توسری خور و لوس دوست شدم
پشت چشمی براش نازک کردم
_چیه مگه دروغ میگم
_آره من کجا لوس وتو سری خورم ؟
_ترانه نزار خاطرات رو مرور کنم اشکم در بیاد فقط یه چیزی
_مرور نشده اشک در میاره وای به حال روزای که یاد آوری میشه ،چی میخواستی بگی؟
_به سید بگو از این به بعد هیچ مسولیتی برای پس دادن بدهی های ناز بانو نداری
_نمیشه فعلا شدنی نیست
_میشه باید بگی
در فروشگاه رو باز کردیم و داخل رفتیم پول وکارت عابر بانک پریسا رو روی ویترین مغازه گذاشتم شاگرد مغازه سمت صندوق اومد
_بفرمایید
_آقا سید نیستن؟
_چرا رفتن داخل انبار الان میان کارشون دارید؟
_یه حساب دفتری پیششون داریم میخوام نصفش رو تسویه کنیم
_صبرکنید از سید بپرسم به اسم کیه؟
_نیکجو
چند دقیقه بعد سید و شاگردش سمت صندوق اومدن
جواب سلام سید رو دادیم
دفترش رو روی میزش گذاشت وخودکاری رو برداشت
_دخترم چقدش رو میخوای تسویه کنی
پریسا آروم کنار گوشم گفت
_ایران چک ها یک میلیونه روی کارت هم ششصدهزار تومن ،رمز کارت هم دوتا صفر ویازده
به پول وکارت روی شیشه ویترین اشاره کردم
_یک میلیون پول نقده وششصدهزار هم از کارت بکشید
_باشه دخترم قابلتم نداره اگر لازمش دارید تسویه نکن
_ممنون آقا سید تسویه بشه بهتره سعی میکنم زودتر بقیه ش رو هم تسویه کنم
_باشه هرطور راحتید
سید پول نقد رو شمرد وکارت روکشید پریسا آروم کنار گوشم گفت
_بهش بگو دیگه تو کاری به پس دادن بدهی ناز بانو نداری
_الان نمیشه بگم تسویه کنم میگم
_پس خودم میگم
_پریسا خواهش میکنم کوتاه بیا بیرون باهم حرف میزنیم
سید کارت و رسید رو سمتم گرفت
_بفرمایید دخترم
_ممنون فقط آقا سید میشه لطف کنید فعلا نگید نصف بدهی رو تسویه کردم
سید از حرفم تعجب کرد ادامه دادم
_آخه گفتم سرماه تسویه میکنم برای همین گفتم نگید
_باشه چشم خیالتون راحت
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از سیدِ خیرالامور | سیدنا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
خوشبخت آن دلی که گرفتار زینب است
عالم به زیر دِین علمدار زینب است
#میلاد_حضرت_زینب (س)
🖇💌
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت49 گذر از طوفان✨ نزدیک فروشگاه آقای واحدی پریسا کیف پولش رو باز
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت50
گذر از طوفان✨
_چرا نگفتی دیگه بدهی ها رو پس نمیدی تا کی میخوای سکوت کنی ناز بانوهم بتازه وخوش بگذرونه
_نمیشد بگم چون ادعاش میشه من وباباهم خرج داریم فقط خودش نیست الان حال بابا خوب نیست بخوام بهانه بدم دست ناز بانو سر وصدا راه بندازه تسویه کنم به سید میگم
_محمد آخر هفته حقوق میگیره همه بدهی تسویه میکنیم ،اون روز رو هم میبینم حرف میزنی یانه که بعید میدونم حرف بزنی و احتمالا دوبرابر بدهی که مونده دوباره به حساب اضافه میشه
_داداش تو چرا قرض مارو پس بده؟ سید تا آخر ماه صبرکن دنیا به آخر نمیرسه
_محمدخودش راضی پول بده تو هم لازم نیست نظر بدی خودم میدونه چی درسته چی غلط
_پریسا به گوش ناز بانو برسه آبرو جفتمون رو میبره خودم تسویه ش میکنم
_مگه حرف دیگه ای مونده بزنه هرچی دلش خواسته گفته، بزار بازم بگه نهایتش اینه یه خواستگاری وعقد وعروسی می افتیم
از حرفش جا خوردم وتعجب کردم
_چی داری میگی میخوای الکی الکی من وداداشت رو بی آبرو کنه
_وقتی همه چی رسمی وقانونی باشه بی آبرویش کجاست؟
شنیدن حرف هاش هر لحظه حالم روبدتر میکرد
_خواهش میکنم ادامه نده
_از چی میترسی ؟خانواده مارو مگه نمیشناسی
دستم رو به نشونه سکوت جلوی صورتش گرفتم
چند لحظه چشم هام رو بستم ونفس عمیقی کشیدم
_میدونی ته این حرف ها چی میشه ؟
سرش رو تکون داد
_خواستگاری اومدن مگه گناه؟
با ناراحتی وبغض گفتم
_نه گناه نیست بی آبرو شدن من ومحمد گناه اون وقت یه مهر تایید میخوره رو حرفهای ناز بانو همه میگن پس چیزی بینشون بود که زن باباش میگفت میگن راست میگفت ترانه بخاطر دیدن محمد میرفته خونه پریسا اینا بس کن
اصلا رو چه عقلی رفتی از بدهی خونه ما پیش داداشت حرف زدی
اشتباه کردم اجازه دادم الانم نصف پولش رو بدی
دستش رو روی صورتم گذاشت اشک های که از چشم هام سرازیر شده بود رو پاک کرد
_اگر قبول نمیکردی خودم میبردم پس میدادم هرکاری هم که بدونم درسته انجام میدم حرف مردم وناز بانو هم برام مهم نیست
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
.
.
وَمحالاتِرضا..
یعنیتواوجدلتنگیودرموندگی
دقیقاازجاییکهتصورنمیکنی
دعوتشیحرمسطان(:💔
#اللهمالرزقناهمچینحالی..
🍃🌺🍃
گاهی میشد پول توی جيبش را میبخشيد و جيبش خالی میشد يا يک خانواده مستمند را شناسايی میکرد و میآمد و كابينتهای خانه را باز میكرد و به من میگفت: « مادر اینجا چقدر قند داری يا چقدر برنج داری؟! خيلیها هستند كه به نانِ شبشان محتاجند.»
من می فهميدم كه منظورش بخشيدن بخشی از اين اقلام به مستمندان است. بعد، من را همراهش میبرد و دو نفری به درب خانه آنهایی كه شناسايی كرده بود، میرفتيم و مخفيانه كمكشان میكرديم.
✍راوی: مادر #شهید_مجید_سلمانیان🕊🌹
#ختمدهصلواتیکحمدیکتوحید
هدیه به
#شهیدمجیدسلمانیان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ #سردارحاجیزاده: خواص و سلبریتیهایی که اطلاعات ندارند شبههافکنی نکنند؛ چون اگر با حرف آنها خون از دماغ کسی بیاید باید پاسخگو باشند.
🔹تیراندازی، چاقوکشی و پرتاب کوکتل مولوتوف اعتراض و دعوای خانوادگی نیست، جنگ است.
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت50 گذر از طوفان✨ _چرا نگفتی دیگه بدهی ها رو پس نمیدی تا کی می
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت51
گذر از طوفان✨
یه لیوان برداشتم داخلش آب ریختم دوتا قرصی که دکتر برای شب تجویز کرده بود رو برداشتم از آشپزخونه بیرون رفتم
چند ضربه به در اتاق زدم صدای بی حال بابا بلند شد
_ترانه بابا بیا داخل
در اتاق رو باز کردم و داخل رفتم نگاهی به دور ور اتاق انداختم قبل از اینکه حرفی بزنم گفت
_نیلو آب بازی کرده سرتا پاش رو خیس کرده ناز بانو رفت لباساش رو عوض کنه
حواسش به بچه نیست بعدم سرما بخوره دردسر نگهداریش برای منه
کنار تخت نشستم و دست بابا رو گرفتم
_باباجون بشین قرص هات رو بدم بخوری
دستم رو محکم گرفت ونشست قرص هارو داخل دهنش گذاشت لیوان آب رو با دو نفس بالا کشید
_دستت دردنکنه عزیزدلم
_خواهش میکنم باباجون،نیم ساعت دراز نکش که قرص ها معده ت رو اذیت نکنه بعدش بخواب
_باشه دخترقشنگم
چند لحظه ای سکوت کرد و دوباره ادامه داد
_ترانه بابا ببخشید خیلی اذیت شدی
دستش رو بالا آوردم و بوسیدم به صورت مهربونش که خیلی زودتر ازسنش پیر شده بود زل زدم
_بابا اینطور حرف بزنی دلخور میشم ،کاری نکردم که اذیت شده باشم
_از بس خانمی درکت بالاست بیشتر از سنت میفهمی ،میدونم خیلی برات کم گذاشتم دعاکن بتونم سرپا بشم وبرات جبران کنم
_شما هیچ وقت برای من کم نذاشتید دیگه ام اینطوری حرف نزنید وگرنه ازتون دلخور میشم
باصدای باز شدن در اتاق چرخیدم
نازبانو با نیلو داخل اومـد
_بابا جون کاری نداری من برم بخوابم ؟
_نه عزیزم برو بخواب
خم شدم صورتش روبوسیدم شب بخیر گفتم
برگشتم داخل اتاق خودم در اتاق رو بستم بالشتی که گوشه اتاق بود رو برداشتم وسط اتاق انداختم ودراز کشیدم به سقف خیرشدم یاد حرفهای صبح پریسا افتادم
باید بهش اجازه ندم محمد بدهی رو تسویه کنه چند ساله من وپریسا دوستیم تاحالا اشتباهی از محمد ندیدم ولی فکرنکنم با این شرایط زندگی من این ازدواج سر بگیره باید کاری کنم ازفکر من بیرون بیاد
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
#سلام_به_ارباب✋🏻
🌤صبح ها را به سلامی
به تو پیوند زنم...
✨ای سر آغازترین روز
خدا صبح بخیر...
✨به امیدی که جوابی
ز شما می آید...
✨گفتم از دور سلامی به
شما، صبح بخیر...
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein