شـــهــیــدانـــه🌱
♥️💫♥️♥️💫♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫 #قــسمــتــــ_نــــــود_هــــفـــتـــ ✨حـــــــامـــــی م
♥️💫♥️♥️💫♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫♥️♥️💫
#قــسمــتــــ_نــــــود_هــــشـــتـــ
✨حـــــامــــی مــــن💫
بدون توجه به اینکه خیلی بهم نزدیک شده گفت:
_خواستم بگم از مشهد سوغاتی برات اوردم اما یادم رفت بهت بدم, الانم که وسایلا رو گذاشتن داخل ماشین, هر وقت امدید شیراز یادم بنداز بهت بدمش اگرم ما زودتر بیاییم اصفهان که خودم میارمش برات
_دستت درد نکنه, لطف کردی, ولی عمه برام گرفته بود, همون کافیه
_مال من فرق داره
ترجیح دادم صحبت رو کش ندم و با یه لبخند ملایم از کنارش رد شدم و برای بدرقه مهمونا رفتم و کنار مامان وایسادم
بعد از اینکه امدیم داخل مامان پرسید:
_مهنا, بهنام اخرین نفر وایساده بود چی می گفت بهت؟
_ گفت برام از مشهد سوغاتی گرفته ولی یادش رفته بهم بده و تو دیدار بعدی سوغاتی ای که برام گرفته رو بهم میده
_سوغاتی برای تو؟
تو چی جوابش رو دادی؟
_تشکر کردم و گفتم همون هدیه ای که عمه بهم داد کافیه, احتیاج به سوغاتی دیگه ای نیست
_کار خوبی کردی, اصلا بهتر بود میگفتی که برای خودت نگهش دار, احتیاجی نبود برام سوغاتی بگیری
قبل از اینکه جواب مامان رو بدم
مهلا گفت:
_مامان شاید سوغاتیش دخترونه باشه چطور برای خودش برش داره؟
حرف مهلا باعث شد من و مامان بزنیم زیر خنده...
♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫♥️
💫♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫
♥️💫♥️💫♥️💫♥️💫
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
♥️💫براساس واقعیت♥️💫
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/8214