شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت144 گذر از طوفان✨ _اصلا میگم به خانم خادمی برای خودم تنها تعریف
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت145
گذر از طوفان✨
طیب نگاهی بهمون انداخت دستی به ته ریشش کشید
_حتما تا آخر هفته بخرید
نگاه زیر چشمی به پریسا انداختم و آروم گفتم
_عمرأ خانواده هامون اجازه نمیدن گوشی بخریم
_یه کاریش میکنیم
با صدای فروغی سکوت کردیم
_مشکلی هست؟
پریسا سریع گفت
_نه چه مشکلی باشه؟
_پس ان شاءالله تا آخرهفته شماره هاتونو میگید خانم شفقت ثبت کنه
_باشه چشم
پریسا دستهای کیف لپ تاپ رو توی دستش گرفت از روی میز برش داشت خداحافظی کردیم از شرکت بیرون رفتیم
تند تند پله هارو پایین رفتیم جلوی در شرکت نگاهی چپ چپی به پریسا انداخت
_چرا میگی مشکلی نیست الان چطوری گوشی بخریم
_به خانواده هامون میگیم بخاطر کارای شرکت مجبوریم گوشی بخریم
_اگر قبول کنن پولشو از کجا بیاریم
_چرا برای هرچیزی نگران میشی
_خودم درستش میکنم بهش فکر نکن
-نه انقد شرمنده ت شدم کافیه نمیشه برای همه چی زحمت هارو بندازم گردنت
قسط ها تموم بشه اگر بابا اجازه بده میخرم
_تو فقط به خونه بگو باید گوشی بخریم بقیه شو خودم درست میکنم
"نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫