eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
16.1هزار دنبال‌کننده
10.8هزار عکس
2.3هزار ویدیو
36 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت816 گذر از طوفان✨ وارد آپارتمان شدیم در و بست کفش هام رو کنار
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ دستم رو روی پیشونیم گذاشتم چرخیدم و روی لب تخت نشستم فروغی کنارم وایساد دستش رو دراز کرد _دستتو بده به من بلند شو _ممنون خودم میتونم بی توجه به حرفم دستم رو گرفت نگران گفت _چرا دستت انقد سرده باید ببرمت درمانگاه یا بیمارستان بلند شدم _نه نمیخوام برسم خونه مسکن میخورم خوب میشم _داری می افتی باید بریم دکتر کلافه دستم رو از توی دستش بیرون کشیدم و سمت در رفتم _بجز خونه خودمون هیچ جا نمیام اصلا خودم میرم از اتاق بیرون رفتم سمت سرویس رفتم داخل رفتم شیر آب رو باز کردم به آینه خیره شدم تند تند چند مشت آب بصورتم زدم دوباره خودم رو نگاه کردم چه روز بدی بود امروز کاش میشد چشم هام رو ببندم وقتی بازشون کنم یه روز دیگه ای شروع شده باشه فروغی مضطرب چند ضربه ای به در زد _نورا در رو باز کردم و بیرون رفتم،با دیدنم سریع سمت آشپزخونه رفت به طرف مبل ها رفتم کیفم رو برداشتم باقدم های تند از آشپزخونه بیرون اومد شکلاتی که دستش بود رو باز کرد جلوی صورتم گرفت _نمیخورم نوچی کرد تا اینو نخوری نمیزارم از خونه بیرون بری شکلات رو از دستش گرفتم همه شو توی دهنم گذاشتم _خوب شد _بریم اگر توی مسیر حالت بهتر نشه زنگ میزنم حاجی میریم بیمارستان کفش هام رو پوشیدم و بی حوصله گفتم _من هیچ جا نمیام مستقیم بریم خونه نفس عمیقی کشید در رو باز کرد و گفت _فعلا بریم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫