eitaa logo
شـــهــیــدانـــه🌱
10.8هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
35 فایل
کدشامدکانال 1-1-874270-64-0-1 رمان به قلم هانیه‌محمدے #مــهربانــو کپی حرام است و نویسنده راضی نیستن ❣حــامـےمــن❣مسیراشتباه❣گذر از طوفان https://eitaa.com/anjoman_romam_eta/4 زیرمجموعه https://eitaa.com/joinchat/886768578Caaa1711609 تبلیغات @Karbala15
مشاهده در ایتا
دانلود
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت818 گذر از طوفان✨ با توقف ماشین چشم هام رو باز کردم با ماشینی ک
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ گذر از طوفان✨ شعله بخاری رو زیادش کردم دراز کشیدم پتو رو روی سرم کشیدم و چشم هام رو بستم صدای نورا گفتن عمه با تکون خوردن شونه م از خواب بیدارم کرد با عمه که نگران بهم خیره شده بود روبرو شدم پتو رو تند از روم کنار زد دستش رو دراز کرد شعله بخاری رو کم کرد با نگرانی گفت _ترانه عمه خوبی؟ عرق های روی پیشونیم رو با آستین لباسم پاک کردم سرم رو تکون دادم _اتاق رو چرا مثل سونا کردی؟سردته؟پتورو کشیدی روی سرت خیس عرق شدی _برگشتم خونه سرد بود الان دارم از گرما بخار میشم _نمیشه پنجره روهم باز کنم گرمای اتاق بره بیرون ،سرما میخوری نشستم موهای چسبیده به کنارهای صورتم رو کنار زدم _میخوام برم دوش بگیرم الان پنجره رو باز میکنم بعد میرم _پس تو برو حموم من خودم پنجره رو باز میکنم قبل از اینکه برگردی داخل اتاق میبندمش اومدی سردت نشه _دستتون دردنکنه سمت کمد رفتم لباس و حوله برداشتم _حوله رو بزار برات گرمش کنم صدام کن میارمش _نه عمه داخل حموم سرد نیست در اتاق رو باز کردم و بیرون رفتم بابا با دیدنم تکیه ش رو از تخت برداشت _خوبی باباجان سر دردت خوب شد؟ سعی کردم لبخند بزنم _بله بابا جون _میخوای بریم دکتر سرم رو روبه بالا تکون دادم نه بابا نگران نباشید دارو هامو خوردم بهتر شدم مهربون نگاه کرد _خداروشکر عزیزم سمت حموم رفتم لباس وحوله م رو روی رخت آویز انداختم نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ" ✨براساس واقعیت✨ ▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪ https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649 . . 🌸💫 🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫 🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫