AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
هدایت شده از دُرنـجف
صبحِ محشربہ جوابِ سخنِ لَم یَزَلے
بےتأمل زِسویدا،بِڪِشم صوِِٺ جلے
بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علےٍ بہ علے
اَنَامِن زمره ے عشّاقِ حسینِ بنِ علے
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت834 گذر از طوفان✨ سشوار رو برداشتم خواستم روشنش کنم که پشیمان ش
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت835
گذر از طوفان✨
گوشی رو از روی میز برداشتم و قفلش رو باز کردم داخل پوشه پیام ها رفتم و برای فروغی نوشتم
_یادم رفت بگم رسیدم
پیام رو فرستادم چند دقیقه ای منتظر جوابش شدم گوشی رو قفل کردم و برای ادامه آشپزی بیرون رفتم
نیلو پشت سرم وارد آشپزخونه شد روی پنجه پاهاش وایساد که محتوای داخل ماهیتابه رو ببین ولی موفق نشد
_آبجی غذامون چیه؟
لبخندی بهش زدم
_پیتزا
دستهاش رو بهم کوبید
_آخ جون چه غذای خوشمزه ای
خندیدم با صدای پایینی گفتم
_آروم تر بابا جون خوابه
دستش رو جلوی دهنش گرفت ریز ریز خندید
_ببخشید
وسایل رو یکی یکی روی خمیر ریختم ماکروفر رو روشن کردم دوتا دیگه از پیتزا هارو داخل ماهیتابه گذاشتم که با شعله گاز درستشون کنم
باصدای زنگ آیفون از آشپزخونه بیرون رفتم نگاهی به صفحه مانیتور انداختم
چرا کسی معلوم نیست، گوشی رو برداشتم
_کیه؟
عمو جلو اومد
_باز کن ترانه جان
کلید باز کردن رو زدم عمه و عمو داخل اومدن بابا خواب آلود روی تخت نشست
_کی بود؟
_عمه و عمو اومدن
_ساعت چنده؟امشب چقد دیر اومد
_هشت ،منتظر عمو سلمان بوده
بابا متاسفم سرش رو تکون داد
_سلمان دیگه نمیشه روش حساب باز کرد سر ساعت و منتظر بودن کلا یادش میره
آروم خندیدم در هال رو باز کردم و با عمه و عمو احوال پرسی کردم و برگشتم داخل آشپزخونه
نیلو لی لی کنان وارد آشپزخونه شد
_آبجی آماده نشد؟
_چرا عزیزم الان برش بزنم سفره رو میندازم
لبخند عمیقی روی لبش نشست
انگشتهاش رو جمع کرد و گفت
_میشه یه تکه کوچیک بهم بدی؟
خنده صدا داری کردم یکی از پیتزاهارو برش زدم یه دونه رو روی بشقاب گذاشتم و دستش دادم
تکه کوچیکی که براش گذاشتم رو برداشت و کمی ازش خورد و لبخندی روی لبش نشست
_به به چقد خوشمزه و لذیذه
با این حرفش یاد غذا خوردن فروغی و تعریف کردنش از دست پختم افتادم
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
هدایت شده از حضرت مادر
🤲کسی که برای #فرج بسیار دعا می کند چنان است که ۹ هزار سال خداوند را عبادت کرده، هر روزش روزه و هر شبش مشغول به نماز.
مکیال المکارم جلد ١ آخر بخش ۵
#امام_زمان
هدایت شده از دُرنـجف
13.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هدایت شده از حضرت مادر
✨
*وَأَسِرُّوا قَوْلَكُمْ أَوِاجْهَرُوا بِهِ إِنَّهُعَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
آنچه در دلت هست
چه بلند بلند به کسی بگویی
چه در دلت نگه داری
کسی هست که اول
تا آخرش را میداند
مواظب دلت باش...!♥️
سـورهمـلک
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت835 گذر از طوفان✨ گوشی رو از روی میز برداشتم و قفلش رو باز کردم
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت836
گذر از طوفان✨
با ضربه ای که به در خورد سرم رو بلند کردم فروغی داخل اومد نگاهش توی اتاق چرخید
_سلام خوبی؟خانم خجسته کجاست؟
_سلام ممنون ،رفت پیش خانم ملک لیست هارو تحویل بده کار های جدید رو بیاره
_کسری گیر داده خانم خجسته برگرده بالا
تند گفتم
_یعنی میخوای بگی پریسا بره بالا
بی صدا خندید
_نه، چرا زود جوش میاری و چپ چپ نگاه میکنی، بهش قول دادم نمیفرستمش بالا به کسری هم گفتم نمیشه مگر به روزی خودش بگه میخوام برگردم
محکم گفتم
_عمرأ نمیگه
جلوتر اومد دست هاش رو روی میز گذاشت به چشم هام خیره شد
_توام که از خدا خواسته وخوشحالی که دوستت پیشته
_آره ،بایدم خوشحال باشم
_منم این وسط اصلا مهم نیستم
چرا مهم باشه ! اصلا بودن پریسا چه ربطی به فروغی داره
بشکنی جلوی صورتم زد
_تنها تنها کجا میری سیر میکنی منم با خودت ببر
نگاه پر از حرصی بهش انداختم به دستهاش اشاره کردم
_الان یکی از در بیاد داخل پیش خودش فکر میکنه چه خبر شده که آقای فروغی اینطوری به خانم نیکجو زل زده انقد نزدیک شده
دست هاش رو برداشت روی صندلی کنار میز نشست
_یه سوال میپرسم راستشو بهم بگو بدون طفره رفتن
چی شده چه سوالی میخواد بپرسه
_نورا
از فکر بیرون اومدم و نوچی کردم
_چرا اینجا به اسم صدام میکنی یکی بشنوه بد میشه
_خب فعلا که کسی نیست،حواسم هست جوابمو میدی یا نه؟
_چه سوالی؟در مورد کار ؟
_نه،دیروز یهوی چت شد؟دیشب چند ساعت منتظرمت بودم انقد جواب ندادی خواب رفتم
دیشب بعد از شام مشغول درس و تست زدن شدم حواسم به پیام و زنگ های رو صفحه نبود فروغی پیش خودش فکر کرده عمدأ جواب ندادم یا بخاطر رفتار دیروزم بوده و ازش ناراحت بودم ،در صورتی که ناراحت شدنم بخاطر فروغی نبود تا الان هر اتفاقی افتاده بدون نظر پرسیدنم نبوده بخوام کسی رو مقصر بودنم بی انصافیه
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫
سلام کشتی امن نجات نوکرها
سلام ای تو حیات و ممات نوکرها
سلام شاه دو عالم، سلام اربابم
سلام بر تو شد از واجبات نوکرها
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
دعای عهد با صدای دلنشین استاد فرهمند🌿"
اللهم ارنۍ الطلعھ الرشیده و الغره الحمیده . . خدایا آن جمال با رشادت و پیشانی ستودھ را به من بنمایان🌼.
+ عھدۍتازھکنیم^^؟
#دعای_عهد
#شـــهــــیــدانـــه
@karbala_ya_hosein
شـــهــیــدانـــه🌱
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ ✨🌸🌸✨ #پارت836 گذر از طوفان✨ با ضربه ای که به در خورد سرم رو بلند کردم فرو
✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
✨🌸🌸✨
#پارت837
گذر از طوفان✨
سرم رو بلند کردم و نفس عمیقی کشیدم
_تا نماز گوشیم رو نگاه نکردم پریسا هم چند باری زنگ زده بود بعدش زنگ زد خونه باهام حرف زد بازم یادم رفت گوشی رو چک کن
رفتار دیروزمم یهوی دلم گرفت همین
دستش روی دستم قرار گرفت خیلی آروم گفت
_از من دلت گرفت؟
سرم رو به دوطرف تکون
_نه
_نورا نه!
به دستش خیره شدم متوجه نگاهم شد دستش رو برداشت
_نه ،میشه دیگه در موردش حرف نزنیم
حیرت زده نگاهم کرد
_من که هنوز دلیلش رو نفهمیدم چرا درموردش حرف نزنیم؟
نگاه رو به پرونده های روی میز دادم و سکوت کردم بعد از چند ثانیه مهربون گفت
_باشه هرچی تو بخوای ولی اینو بدون هر وقت ناراحت و گرفته ای من فکر میکنم از دست من دلخور شدی
اگر از کسی بخوام دلخور و ناراحت بشم شاید باید از این روزها و دنیا باشه شاید نه از خودم
سعی کردم لبخند
_نه اگر از دستت ناراحت بشم حتما میگم
لبخند ریزی گوشه لبش نشست
_خدا کنه بگی
چند ثانیه ای توی فکر رفت بعد ادامه داد
_دعاکن بتونم قبل از اینکه دیر بشه اون کاری که میخوام درست بشه
متفکرانه پرسیدم
_چه کاری؟خیلی مهمه؟
_خیلی خیلی مهمه
باتعجب گفتم
_مگه چه کاریه پروژه جدیده؟انقد سخته؟
آروم خندید
_راضی کردن طرفهای مقابل سخته
چه آدم های سر سختی هستن فروغی چقد گناه داره
_ان شاءالله زود راضی بشن کار زود درست بشه
یهوی چشم هاش برقی زد لبخند عمیقی روی لبش نشست
_الهی آمین
نـــــویـــسنـــده: هـــ. مــ"
✨براساس واقعیت✨
▪کُپی حَرام اَست▪ و پیگرد الهی و قانونی دارد▪
https://eitaa.com/karbala_ya_hosein/30649
.
.
🌸💫
🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫
🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫🌸💫