❌فقط یـ۱ـک دقیقه وقتــ بزار حتما ببین این کلیپ رو 😭 🔰حــر شهدای مدافع حرم شهیدی که چهـ۴ـار ماه بعد از تحولش شهید شد ⚜بعد از سه سال پیکرش امد ولے جز استخوان سوختــه چیزی نبود 😭 #شهدایی ❤️#شهید_مجید_قربانخانی❤️ ‌ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ ☘☘☘

اذان شهید باکری.. به افق دلهای بیقرار دلتون شکست التماس دعا🤲🤲🌾🌾 حی علی الصلاه التماس دعا🌹

سلام 🤗اومدم ی شهید بهتون معرفی کنم کدوم شهید؟ شهید مجید قربانخانی 😍 همون شهیدی که خیلی ها رو حاجت روا کرده و معروف به حر مدافعان حرم هست 😍❤️ 🔹ملقب به : مجید بربری اما درنهایت داماد اسمانی شد . 💚راستی!! حاج قاسم سلیمانی😔 شخصا در مراسم تشییع شهید شرکت کرد و فرمودند کاش من 10 سال پیش مجید رو میشناختم😭🤭 شماهم شهید رو بشناسید توی رفاقت اقا مجید تو رفاقت کم نمیذاره🙏 تشریف بیارید که مطمئنم داداش مجید خودش دعوتتون کرده😍

#معرفی_شهید #شهید_مجید_قربانخانی شهید «مجید قربان خانی» متولد ۳۰ مرداد ۱۳۶۹ و تک پسر خانواده است.مجید یک نیسان داشت ڪه با آن ڪار می‌ڪرد. ماجراے خالڪوبی‌اش ڪه این خالڪوبے مربوط به پنج ماه قبل از شهادتش بود. و میگفت دوستانم اصرار ڪردند و من هم جوگیر شدم. بعد حتماً پاڪش می‌ڪنم. مجید ۲۵ سالش بود ڪه شهید شد.مجید هیچ وقت اهل نماز و روزه و دعا نبود‌، اما سه چهار ماه قبل از رفتن به سوریه به ڪلے متحول شد‌. مجید یک هفته قبل از اینڪه به سوریه برود خواب شهادتش را دیده بود و یک هفته بعد از رفتن به سوریه هم شهید شد. محل شهادتش جنوب حلب، خان طومان، باغ زیتون است. به گفته دیگران جسد این شهید بزرگوار قطعه قطعه و سوازنده شد و تنها استخوان هاے سوخته ایشان بعد از سه سال تفحص شد و به ایران بازگشت و از طریق دے ان اے شناسایے شد🥀😔 ᷝᷡᷝᷝᷝᷞ ☘☘☘

#روایت_عشق^'💜'^ [داداش مجید مےگفت: خواب #حضࢪت_زهࢪا(س) ࢪا دیدم و بھم گفتند یڪ هفتھ بعدازاینڪھ بیاۍ سوࢪیھ، میاۍ پیش خودم.‌..] مےدیدم مجیدۍ ڪھ تا این اندازھ شـیطون و سـࢪحاڵ بود و مےخندید، این هفتھ هاۍآخࢪ خیݪے اشڪ مےࢪیخت.•💔• ✍🏻بھ ࢪوایټ مادࢪ #شهید_مجید_قربانخانی♥️🕊

💞شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم💞 و علی الخصوص 🌷شهید مجید قربانخانی🌷 و #شهید_امین_رحیمی 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج و شهادت ✨

داخل گوشی مجید دو اسم به عنوان دخترانم ذخيره شده بود، مجید خانواده‌ای را که دو دختر داشتند تحت پوشش و کمک خود قرار داده بود و آنها را سرپرستی می‌کرد، بعد از شهادت مجيد آن خانواده از كمك‌های او خبر دادند و اينكه سعی می‌كرد از هر جهت كمك حالشان باشد. در محله او را مجید بربری صدا می‌‎زدند، مجید بچه زبر و زرنگی بود و درآمد خوبی داشت، پشت دخل نان بربری هم تنها به این دلیل می‌رفت تا اگر مستمندی را می‌شناسد، نان مجانی به دستش بدهد. غیر از ماشین نیسان، یک زانتیا هم برای سواری خودش داشت اما عجیب دست و دلباز بود و اگر مستمندی را می‌دید، هر چه داشت به او می‌بخشید، فکر هم نمی‌کرد که شاید یک ساعت بعد، خودش به آن پول نیاز پیدا کند، گاهی طی یک روز کلی با نیسانش کار می‌کرد، اما روز بعد پول بنزینش را از من می‌گرفت! ته توی کارش را که در می‌آوردی می‌فهمیدی کل درآمد روز قبلش را بخشیده است واقعاً دل بزرگی داشت، تکه کلامش این بود که « خدا بزرگ است می‌رساند.» 🌷شهید مدافع‌حرم مجید قربانخانی🌷 به نقل از پدر شهید

حاج محمد نوروزی: ‌ 🎥 اگه ۱۰ نفر مثِ #مجید_قربانخانی دَرِ خونه فاطمه (س) بودن، فاطمه کتک نمیخورد! 💔😭 ‌ داش مشتی یافت آباد، شهید مدافع_حرم شهید_مجید_قربانخانی ❣ ‌ 🕌 @karbalaye_3 #کانال_دلتنگ_کربلا👆