❰ツ🧡°°°❱
#زندگینامه شهید جهاد مغنیه
🔶️ توسل به امام زمان (عج)
🔹️بعد از شهادت حاج عماد و ازدواج دو فرزند دیگرم مصطفی و فاطمه من با جهاد زندگی میکردم.
یک شب قبل از ماموریت سوریه، نیمه های شب دیدم با صدای بلند گریه میکند.
به سرعت به اتاقش رفتم و متوجه شدم در حال نماز است.
🔸️ شب جمعه بود و قرار بود فردای آن روز به «قنیطره» سوریه برود.
فردای آن روز از او سوال کردم که چرا گریه می کردی؟ خجالت کشید و گفت: هیچی.
🔹️شنبه از سوریه تلفن کرد. پرسیدم کِی برمیگردی؟ جواب داد یا یکشنبه شب و یا دوشنبه.
من دوباره پرسیدم که تو آن شب به چه کسی متوسل شده بودی؟ اول حرفی نزد.
بعد گفت: من در نمازم خطاب به امام زمان حجت بن الحسن(عج) صحبت میکردم.
پرسیدم چه می گفتی؟ سکوت کرد.
قسمش دادم که بگو. گفت: به ایشان می گفتم که من بنده گناهکاری هستم و...»
🔸️مادر جهاد دیگر حرفی نزد و فقط این را گفت که تا وقتی جهاد در این دنیا بود، دل من قرص و آرام بود.
✍ به نقل از مادر شهیدجهادمغنیه
#شهید_جهاد_مغنیه 🌹
🌹🍂
❉※|•یہ ڪاناݪ فوق العادهـ🌱•|※❉
🔹#دلنوشتہهای ناب شهدایے💌
🔸#خاطرات ناب شهدایـے📄
🔹#رمان های عاشقانہ💘
🔸#زندگینـامـہ شہدا📚
🔹#تصاویر و فیلم 📷
🔹#دفـاع مقـدس🇮🇷
🔸#ختم صلوات📿
🔹#ختم قران📖
🔸#چادرانـہ💕
🔹#چـلــہ🎈
ツ❥❥→پاتُقِموݩ←❥❥ツ
🌙♡●°رفــیــッـــق شُـہَــدٰایـــٓے°●♡🌙
https://eitaa.com/joinchat/3718512743C25210c7cad
.