فࢪمانـــدھعشاق،دلآگاھحسیناست📙
بیࢪاههمࢪو!سادھتࢪینࢪاهحسیناست🍂
#کربلا
.
|🍂|~معݪمگفت:ضمایررانامببر.
گفتم:من،من،من...
گفت:پسبقیہچہشدند!؟
گفتم:همہرفتندڪربلا..
[فقطمنجاماندهام...シ]~
-💔)انامـجنوטּالحـسینــ
﹝⇜#کربلا﹞
.
یعنـی میشود آن روز درون تنگایِ
قبر شانهام را بگیری و تکان بدهی:
+اسمعی و افهمی . .
انا حُسین بن علـی بن ابیطالب : )
سـر و کارت با من است بقیه بروند…🥺🥺💔
#کربلا
@karbalayyyman
🌺🍃رمـــان #از_من_تا_فاطمه.. 🌺🍃
قسمت #سیزدهم
#هوالعشق
#با_وکالت_شهدا
#فاطمه_نوشت
لحظه ای از نگاه علی آب شدم
٬آنقدر نگاهش حس تحسین داشت که در دلم کیلو کیلو قند آب میشد٬
به خود آمدم
و به گام هایم شتاب دادم٬لرز بدی به جانم افتاده بود ٬اما تصمیم را گرفته بودم باید تکلیفم را مشخص میکردم تا کی این جدال بین من و خانواده ام باید ادامه پیدا میکرد؟؟
-فاطمه جان میخوای چی کار کنی؟لطفا اگر به خاطر من...
-علی بهم اعتماد کن
و سرش را به نشانه تایید کلافه وار تکان داد٬
همراه هم به حیاط بیمارستان رسیدیم به علی گفتم
_من با پدرم میروم و تو به دنبال ما بیا.
سوار ماشین شدم
و عصبانیت را در صورت پدرم به راحتی دیدم٬منتظر من بود که مکان را تایین کنم.
-کجا؟
-اهم٬مزارشهدا..
-چی؟منو به مسخره گرفتی؟
-نه بابا لطفا بریم٬حداقل یه بار بنظرم احترام بزارید.
و در سکوت به ماشین گاز داد و راه افتادیم٬دعا دعا میکردم انتخابم درست باشد ٬درست...
-همینجاست بابا
در را باز کردم
و حجم خاک های سرد سریعا به روی روحم نشست٬لحظه ای بغض گلویم را فشرد و سرم گیج رفت
اما حالا وقت جا زدن نبود باید برای زندگیم میجنگیدم برای پاک بودنم ٬برای.. قدم هایم را مصمم تر برداشتم٬قلبم ارام بود خیلی آرام...
دسته ای گل خریدم
و علی ماشین را پارک کرد و به سمت من آمد٫انگار این خاک سرد برقلب او هم نشسته ٬شیشه ای گلاب خرید و چند دسته گل دیگر که بعد جویا شدن دلیلش فهمیدم برای قبور دیگر میخواهد٬
پدرم با اکراه قدم برمیداشت و اخم هایش درهم گره بود ٬
رسیدیم ٬#مزار_شهید_گمنام
محل شهادت:#کربلا علی با تعجب و سوال به من نگاه میکرد و من محو این مزار بودم٬باید شروع میکردم
ای طبیبِ نُه فلک دردم به درمان میرسد؟
با نگاهی حال و روزم را عوض کن یا لطیف
#صلی_الله_علیک_یااباعبدالله
#کربلا
•🇮🇷 ⃟♥️•← #حرم
@karbalayyyman
•#کربلا •
•#امام_حسین •
¸„.-•~¹°”ˆ˜¨ ـבلم گر؋ـتـہ و میخوام بیام بـہ کربلا ¨˜ˆ”°¹~•-.„¸
#کربلا
@karbalayyyman
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عجیب یاد محرمت میوفتم :)
یاد تعزیه خوانی و موکب های اربعینی!
یاد گذر کردن از خیابونها با بچه های هیئتی!
خلاصه که آقا عجیب هواتو کردم:)💔
#کربلا
#استوری
@karbalayyyman