میدونید چراما نمیتونستیم مثل عراقیا میزبان خوبی برای #اربعین باشیم؟! بخاطر رفاهزدگیمون، بستن خودمون به اقساط اونم برای اقلام غیرضروری، وسواس روی بهداشت، دلبستگی دنیوی، سخت اعتمادکردن به دیگران، تمرکز صرف به خانواده ونه بقیه مردم، خلاصه سبک زندگی اکثرمون حسینی نیست.
#روایت_اربعین
🔴 #رهبر_انقلاب
🔴 دعوای زن و شوهر را چرا از #سیما پخش میکنید؟
💠 نباید نمایشنامههایی پخش کنید که فضای #زندگی را تلخ میکند. تلویزیون را باز میکنیم، میبینیم دعوای خانوادگی است و دو نفر #دعوا میکنند. شما در خانهتان هم که نشسته باشید، اگر از خانهی همسایهتان صدای دعوا بیاید، ناراحت نمیشوید؟
💠 فیلم، طبیعتش این است که انسان را در فضای حادثه ببرد؛ والّا فیلم نیست. وقتی انسان میرود در آن فضا، میبیند این #فضا، فضای دعواست؛ فضای جنگ و جدل است و زن و شوهر با هم دعوا میکنند. این را چرا منتقل میکنید؟
💠 از هر چیزی که مأیوس کننده است، باید به کلی پرهیز شود. برنامهها باید #شاد باشد. شادی را، فرح را و سرور را، #اصل قرار دهید.
💠 هر پیامی هم که میخواهید بدهید، در لابهلای این شادی بیاید. چرا پیامها در لابه لای موضوعی ناامید کننده باشد؟
۷۱/۱۰/۱
.✨
اومد پیشم حالش خیلی عجیب بود
فهمیدم با بقیه فرق میکنه
گفت: حاج آقا یک سؤال دارم که خیلی جوابش برام مهمه
گفتم: چشم اگه جوابشو بدونم خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم
گفت: من رفتنی_ام!
گفتم: یعنی چی؟
گفت: دارم میمیرم
گفتم: دکتر دیگه ای، خارج از کشور؟
گفت: نه همه اتفاق نظر دارن، گفتن خارج هم کاری نمیشه کرد.
گفتم: خدا کریمه، ان شاء الله که بهت سلامتی میده
با تعجب نگاه کرد و گفت: اگه من بمیرم خدا کریم نیست؟
فهمیدم آدم فهمیده ای ست
گفتم: راست میگی، حالا سوالت چیه؟
گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم از خونه بیرون نمیومدم
کارم شده بود در اتاق موندن و غصه خوردن.
تا اینکه یک روز به خودم گفتم تا کی منتظرمرگ باشم؟
خلاصه یک روز صبح از خونه زدم بیرون مثل همه شروع به کار کردم.
اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال منو کسی نداشت.
خیلی مهربون شدم، دیگه رفتارای غلط مردم خیلی اذیتم نمیکرد.
با خودم میگفتم بگذار دلشون خوش باشه که سر من کلاه گذاشتن.
آخه من رفتنی ام و اونا انگار نه.
سرتونو درد نیارم من کار میکردم اما حرص نداشتم.
بین مردم بودم اما بهشون ظلم نمیکردم و دوستشون داشتم.
ماشین عروس که می دیدم از ته دل شاد میشدم و دعا می کردم.
گدا که می دیدم از ته دل غصه میخوردم و بدون اینکه حساب کتاب کنم کمک میکردم.
مثل پیر مردا برا همه جوونا آرزوی خوشبختی میکردم.
الغرض اینکه این ماجرا منو آدم خوبی کرد و ناز و خوردنی شدم.
حالا سؤالم اینه که من به خاطر مرگ خوب شدم
و آیا خدا این خوب شدن رو قبول میکنه؟
گفتم: بله، اونجور که یاد گرفتم و به نظرم میرسه
آدما تا دم رفتن خوب شدنشون واسه خدا عزیزه.
آرام آرام آرام خداحافظی کرد و تشکر، داشت میرفت
گفتم: راستی نگفتی چقدر وقت داری؟
گفت: معلوم نیست بین یک روز تا چند هزار روز!!
یک چرتکه انداختم دیدم منم تقریبا همین قدرا وقت دارم.
با تعجب گفتم: مگه بیماریت چیه؟
گفت: بیمار نیستم!!
گفتم: پس چی؟
گفت: فهمیدم مردنیم،
رفتم دکتر گفتم: می تونید کاری کنید که نمیرم گفتن: نه!
گفتم: خارج چی؟و باز گفتند : نه!
خلاصه حاجی ما رفتنی هستیم کی اش فرقی داره مگه؟
باز خندید و رفت و دل منو با خودش برد...!
.
#استاد_پناهیان ♥️
#منرفتنیم
تناقضات روشنفکری!
این داستان: #مسلمانان #کعبه را میپرستن!!😳 ولی #زرتشتی ها فقط به #آتش به عنوان یک #سمبل احترام میذارن!!! 😐 #تناقض #روشنفکری #روشنفکران #سلبریتی #مرض_فکری #شایعه #برانداز #اینستاگرام #التماس_تفکر #ایران #آریایی #اصلاحات #الله #اهورامزدا #شبهه #خداپرستی #یکتاپرستی #اسلام #زرتشت #جهالت