⚀گزارش ژان پاتیست #تاورنیه ، مستشرق فرانسوی عصر #صفوی از رسم غسل با ادرار گاو نزد #زرتشتیان :
.
👈هنگامى‌كه ريش يا سر را شانه مى‌كنند،اگر احياناً چند مويى بر روى لباسشان بيفتد و بيش از شش ساعت آنجا بماند،اين لباس را براى پاك شدن از پليدى بايد با بول گاو شستشو دهند.
.
👈و اگر برحسب تصادف به كثافتى بربخورند يا دست بزنند،به محض ورود به خانه بايد خود را با همان #بول بشويند.
.
👈اگر موبد، كه او را قاضى مى‌نامند،به طور اتفاق در راه با جنازه اى مواجه شود واز روى سهو به آن نگاه كند، ناچار است كه برود و خود را با بول گاو بشويد
.
👈و اين بول بزرگترين وسيلۀ تزكيۀ آنهاست.
.
📚بنگرید به : #سفرنامه_تاورنیه ، ترجمه حمید ارباب شیرانی، صفحه ۱۰۴
✅ راز #بیمار نشدن #ایرانیان در دوران #تمدن_اسلامی از زبان #شاردن، #سفرنامه نویس #فرانسوی عصر #صفوی
#غذا #خوراک #کم_خوردن #قناعت #هوا #آرامش_روحی #طاعون #چنار #سنگ_کلیه #سکته #بیماری_مقاربتی #سالم #سلامت #ایران #پزشکی #دارو #سردرد #دندان #سکته #شراب #نوشابه #ارامنه #مشروب #مسلمان #بهداشت #تغذیه #روزه #رمضان #طب_اسلامی
#سیره_تربیتی_شهدا
📝 راوی: #همسر_شهید #صفوی
🌸 مهندس ساختمان بود. و توی یک شرکت کار می‌کرد. به خیالم خیلی سرش گرم دنیاست، برعکس من فعالیت سیاسی داشتم.
🔻 روی همین حساب دلم به این ازدواج راضی نمی شد. باید نصیحتش می کردم، می‌خواستم بسازمش.
⚜ آمد خانه‌مان. سر صحبت را باز کردم «چرا من را انتخاب کردی؟ من زن کسی می‌شم که مهریه‌م رو با شهادت قرار بده.»
گفتم تیر خلاص را زده‌‌ام. الان راهش را می گیرد و می رود دنبال کارش.
❇️ اما محکم جلویم ایستاد، و دوباره گفت «به جدم من شهید می‌شم.» داشت از تعجب خشکم زد.
🔸بعد عقد تازه فهمیدم فعالیت سیاسی دارد؛ آن هم چه فعالیتی.
از فکر هایی که درباره اش کرده بودم، خنده‌ام گرفت. می‌خواستم بسازمش.
📚 #کتاب قصه‌ای برای سجاد
🌀 با ما همراه باشید.
#سبک_زندگی
#سیره_شهدا
#شهید_سید_محسن_صفوی