حکایت خلقالساعه و تطابق دین با #علم و #عقل
نظریهی « #خلقالساعه» به معنای آنست که مادهی زنده خود به خود و بدون دلیل به وجود بیاید. این نظریه به علاوهی آنکه خالقیت خدا را نفی کرده و مورد رَد ادیان الهی و از لحاظ علمی نیز رَد شده است.
#منبع؛ ر.ک: «گفتار اول» در میکروبیولوژی عمومی، ص 488
اما جالب است بدانیم جناب #عبدالبهاء دومین پیشوای بهائیان، به این نظریه معتقد بوده و در مکاتیب خود، یکی از اقسام مخلوقات را موجودات خلق الساعه معرفی میکند: «بدانکه مخلوقات بر چند قسمند، قسمی خلق ارحام است که در ارحام خلق شوند و قسمی خلق الساعه است که بنفسه متکون گردند؛ چون حیوانات که در اثمار (میوهها) تولید یابند». #منبع؛ مکاتیب، ج 2، ص 24
این در حالیست که رهبران فرقهی #بهائیت، یکی از آموزههای #دوازدهگانهی خود را تطابق دین با علم و عقل معرفی میکنند. تا جایی که دومین پیشوای این فرقه جناب #عبدالبهاء، میگوید: «اگر مسائل دینیه مخالف عقل و علم باشد، #وَهم است؛ زیرا مقابل علم، جهل است و اگر بگوییم دین #ضدعقل است، مقصود این است که دین جهل است».
#منبع؛ خطابات، ج 2، ص 147
با این حال میبایست یا آموزهی تطابق دین با علم و عقل در بهائیت را شعاری پوچ و تبلیغاتی دانست و یا چون گفتار عبدالبهاء، بهائیت را چیزی فراتر از جهل و وَهم ندانست.
هرگــــز نمیـــخواهیـــم به #اینها برسیــــم!
🔸 ما نه میخواهیم اروپا بسازیم و نه #آمریکا، ما می خواهیم یک جامعه ی انسانی بسازیم، که هم اروپا و هم آمریکا از ساختنش عاجز ماندند و همیشه حرفش را زدند و ادعایش را کردند و همیشه بر ضدش عمل کردند و انسانها را که در کوچه های اروپا و بازارها که می دیدند می کشتند و می کشند و مسخش می کنند.
ما هرگز نمی خواهیم به فرانسه برسیم یا به انگلستان یا آمریکا، هرگز ! بنابراین ما هیچ وقت وسوسه ی اینکه به قرن بیستمی این چنین برسیم #نداریم.
💬 #دکتر_شریعتی
📚 برگرفته از کتاب چه باید کرد ؟ ص ۵۰۸
📚 #داستان
👈 شکایت از روزگار
مفضل بن قيس، سخت در فشار زندگى واقع شده بود. فقر و تنگدستى قرض و مخارج زندگى او را آزار مى داد. يك روز در محضر امام صادق، لب به شكايت گشود و بيچارگيهاى خود را مو به مو تشريح كرد: «فلان مبلغ قرض دارم، نمى دانم چه جور ادا كنم، فلان مبلغ خرج دارم و راه درآمدى ندارم، بيچاره شدم، متحيرم، گيچ شده ام، به هر در بازى مى روم به رويم بسته مى شود...» در آخر از امام تقاضا كرد درباره اش دعايى بفرمايد و از خداوند متعال بخواهد گره از كار فرو بسته او بگشايد.
امام صادق به كنيزكى كه آنجا بود فرمود: «برو آن كيسه اشرفى كه منصور براى ما فرستاده بياور.» كنيزك رفت و فورا كيسه اشرفى را حاضر كرد. آنگاه به مفضل بن قيس فرمود: «در اين كيسه چهارصد دينار است و كمكى است براى زندگى تو.» مفضل بن قیس گفت: «مقصودم از آنچه در حضور شما گفتم اين نبود، مقصودم فقط خواهش دعا بود.»
امام فرمود: «بسيار خوب! دعا هم مى كنم. اما اين نكته را به تو بگويم، هرگز سختيها و بيچارگيهاى خود را براى مردم تشريح نكن، اولين اثرش اين است كه وانمود مى شود تو در ميدان زندگى زمين خورده اى و از روزگار شكست يافته اى. در نظرها كوچك مى شوى، شخصيت و احترام از ميان مى رود.»
📗 #داستان_راستان جلد 2
✍ علامه شهید مرتضی مطهری
🔹خدا رحمت کند مادرم را.
یکی از راههای تربیتی وی این بود که هرگاه از ما خلافی میدید، دیگر کار به ما نمیداد و نمیگذاشت در خانه کار کنیم؛ یعنی ظرف شستن و دوخت و دوز و مانند آنها را از ما سلب میکرد و از این طریق کار را پیش ما ارزشمند میساخت.
امروزه بسیاری از ما دقیقاً بالعکس عمل میکنیم؛ یعنی وقتی بچه خلافی کرد او را به کار وا میداریم یا اگر اذیت کرد، کار او را دو برابر میکنیم.
در نتیجه، چنین بچهای کار را تنبیه تلقی میکند، در حالیکه ما بیکاری را به عنوان تنبیه تلقی میکردیم!
استاد حائری شیرازی
#زندگی_بهشتی💙
شهردار ارومیه که بود، دوهزار و هشتصد تومان حقوق می گرفت.
یک روز بهم گفت:
« بیا این ماه هرچی خرجی داریم رو کاغذ بنویسیم، تا اگه آخرش چیزی اضافه اومد بدیم به یه فقیر.»
همه چی را نوشتم؛ از واکس کفش گرفته تا گوشت و نان و تخم مرغ.
آخر ماه که حساب کردیم، شد دوهزار و ششصد و پنجاه تومان.
بقیه ی پول را داد لوازم التحریر خرید، داد به یکی از کسانی که شناسایی کرده بود و می دانست محتاجند.
گفت:
« اینم کفاره ی گناهای این ماهمون.»
#شهید_مهدی_باکری🌹