پدر مهربانم
▪︎وقتی مهمان خانهای میشوم که دغدغههای اهالیاش بر مدار دل تو میچرخد، روی گرفته و گشادهشان هر دو برایم دلنشین است.
▫️ من از چهرۀ در هم فرورفتۀ آنها میفهمم اتفاقی افتاده که دل تو غمگین شده و اهالی خانه به غم تو غمگیناند.
▪︎ این چهرههای گرفته برای من از هزار لبخند شیرینتر است. غمی که بوی تو را میدهد، چنان خانه را معطر میکند که یک گلستان در برابرش بیعطر و بو میشود.
▫️لبخندهای اهالی این خانه نشان از شادی دل تو دارد. این لبخندها بیاختیار مرا مست میکند. شادی را با این لبخندها میشود معنا کرد.
▪︎ شادیِ چشیدنی در این لحظهها چنان ملموس و عمیق است که اگر همۀ دنیا را در یک لحظه به آدم ببخشند، نمیشود حتی ذرهای از آن شادی را حس کرد.
▫️چه توفیق است مهمان چنین خانهای شدن! کاش زودتر روزیام میشد!
وقتت بخیر صاحب خانههای عشق!
ای#وعده_صادق الهی،
باز هم#شب_جمعه دیگری آمد و رفت
اللهمعجللولیکالفرج
التماس دعا🤲
💌#دلنوشته_مهدوی
پدر مهربانم
□این چند جمعهای که گذشتند، چه غریب آمدند و چه غریب رفتند! سرمان شلوغ بود به عید و تو را فراموش کردهبودم.
■یادمان رفته بود که جمعه چه در عید باشد، چه در غیرعید، موعد ما و توست و اوج انتظار کشیدنهای ما.
□جمعهای اگر آمد و رفت و ما بیشتر به یاد تو نبودیم، باید تا جمعۀ دیگر توبه کنیم و استغفار تا شاید خدا از سر تقصیراتم بگذرد.
■ حالا که چند جمعه آمد و رفت و ما چندان به یادت نبودیم، چگونه باید توبه و استغفار کنیم تا خدا ما را ببخشد؟!
□آقا! گناه غفلت از تو کم گناهی نیست و ما به این گناه، کم مبتلا نشدهایم. روزگارمان سیاه شده از دست این گناه! استغفار ما بعید است کشش بخشش این گناه را داشته باشد.
■التماس میکنم تو برایمان استغفار کن و از خدا بخواه سرطان غفلت از تو را در وجودمان ریشهکن کند. ما نمیخواهیم با این سرطان از دنیا برویم. با دعایت عاقبتمان را بخیر کن.
وقتت بخیر طبیب دردهای بیدرمان!
( آقا جان یک #شب_جمعه دیگر آمد و رفت #غزه_تحت_القصف است میدانم که غمگینی،وقتی که تو غمگین باشی، حتی برای لحظهای جای زیستن نیست.)
اللهمعجللولیکالفرج
التماس دعا🤲
💌#دلنوشته_مهدوی
پدر مهربانم
□من چقدر به تو محتاجم! و چرا پیش از ای اندازۀ احتیاجم را نمیفهمیدم!؟
■ میدانستم که نفسم تنگ شده و زندگی برایم چونان قفس، اما نمیدانستم چرا و نمیفهمیدم راه وسعت بخشیدن به زندگی و باز کردن راه نفسم چیست.
□تا این که چشمهایم را شستم و یک بار دیگر دنیا را مرور کردم و دیدم تویی که هوای نفسکشیدنی. ما به اندازهای که با تو هستیم، راه نفسمان باز میشود.
■ تو راز وسعت زندگی هستی. ما به اندازهای که از تو دور میشویم، قفس زندگی برایمان تنگتر میشود.
□نشستم و به حال خودم برای بیراهههایی که عمری به نام راه طی کردمشان اشک ریختم.
■حسرت خوردم برای فریادهایی که در قفس تنگ زندگی زدم، بی آنکه تو را صدا بزنم و خدا را شکر کردم برای این که تو را یافتم؛ تویی که مرا با این که دیر آمدم، قبول کردی.
□چند وقتی است که فهمیدهام نفس کشیدن هم طعم دارد و عجب طعم شیرینی!
وقتت بخیر هوای نفس کشیدنم!
( آقا جان #شب_جمعه و شب زیارتی جد بزرگوارتون، #امام_حسین علیه السلام هم اومد و رفت، چشم به راهیم)
اللهمعجللولیکالفرج
التماس دعا🤲