🍂🌺🍂🌺🍂🌺
💥#دزدِجوانمردی!
✍اسب سواری، مرد افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست.
مرد سوار دلش به حال او سوخت.
از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند.
🔸مرد افلیج وقتی بر اسب سوار شد، دهنه ی اسب را کشید و گفت :
اسب را بردم، و با اسب گریخت!
🔹اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب،
داد زد :
تو، تنها اسب را نبردی، #جوانمردی را هم بردی!
🔸اسب مال تو، اما گوش کن ببین چه می گویم! مرد افلیج اسب را نگه داشت.
مرد سوار گفت :
🔹هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی، زیرا می ترسم که دیگر هیچ سواری به پیاده ای رحم نکند!
📚«برگرفته از گلستان سعدی»
به کانال داستانهای آموزنده بپیوندید
👇👇👇👇👇👇
@Dastanhaeamozande
♦️طیبا، طیب الله روانت به جنان
🔹یازدهم آبان سالروز شهادت طیب حاجرضایی است. جوانمردی که خمینی را ندیده، عاشق او شد و حتی به قیمت جانش حاضر نشد دروغی علیه او یا طرفداران او بر زبان جاری سازد.
🔸بعد از قیام ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲، ساواک او را به جرم دست زدن به آشوب و بلوا دستگیر کرد. چند ماه به زیر شکنجههای شدید گرفت. حتی ناخنهای او را کشید. فقط یک اعتراف از او میخواستند:
«یک کلمه بگو و جان خود را خلاص کن. بگو از خمینی پول گرفتهام»!
پاسخ جوانمردانه طیب حاجرضایی:
«من در زندگی خلافهای زیادی کردهام ولی هرگز حاضر نیستم به خاطر چند صباحی بیشتر زیستن دامان مرجع تقلیدی را لکهدار سازم. من در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ پول گرفتم و کودتا راه انداختم، نه در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲.»
🔹این معرفت و مردانگی را مقایسه کنید با کسانی که برای نامی و یا لقمه نانی، شرافت خود را میفروشند و بدترین دروغها و افتراها و خیانتها را در حق مجاهدان راستین راه خدا، روا میدارند.
او نمونهای از جوانمردان تاریخ کهن ایران زمین بود. نام او تا ابد جاودانه خواهد ماند.
🔻طیب حاجرضایی، در سحرگاه ۱۱ آبان ماه ۱۳۴۲ اعدام شدند.
(ر.ک: سیدحمید روحانی، نهضت امام خمینی، دفتر اول، ص۷۸۳-۷۹۷)
#جوانمردی
#مرجعیت
@yasahebalzaman_51