هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
🇮🇷°•| #خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷
چقدر صدایت قشنگ شده .....
روزهای اخر بود...😔
عباس بهمون گفت دیگه دارم برمیگردم😍😇
باهاش که صحبت کردم صداش عوض شده بود🍃
یه حس غریبی بود 😥
بهش گفتم عباس چقدر صدات نورانی شده پسرم😇
خندید گفت مامان شنیدیم میگن چهره ات نورانی شده ولی صدا را نشنیدیم.😁😂
اخرین باری بود که باهاش صحبت کردم 😔
برای برگشت عباس گوسفند خریدیم قربانی کنیم و مهمون دعوت کردیم.🙃
عباس برگشت ولی ....😔😞
🔖 مادر شهید دانشگر
j๑ïท➺https://eitaa.com/joinchat/369033253C2869a4cf50
هدایت شده از ملارد / ارنگه / مارليک / انديشه
🇮🇷°•|#خاطرات_الشهدا |•°🇮🇷
یک شب نماز رفتم توی مسجد، یه لحظه یه نفر به چشمم آشنا اومد،
فکر کردم عباسه ولی با خودم گفتم: نه عباس اگه می خواست از تهران بیاد سمنان به ما خبر می داد،
بعد از مسجد داشتم خارج می شدم، یه نفر گفت: " چشمت روشن عباس تازه اومده " متوجه شدم عباس برگشته و
ما خبر نداریم .
متوجه شدم عباس هر موقع میخواد بیاد
سمنان یه جوری وقتش رو تنظیم می کنه که نماز اول وقت تو مسجد باشه .
عباس نماز اول وقت و مسجدش ترک نمی شد.
📎نقل از پدر شهید
#ʝѳiɳ ➣https://eitaa.com/joinchat/369033253C2869a4cf50