eitaa logo
سیدابراهیم(شهید مصطفی صدرزاده)
162 دنبال‌کننده
1هزار عکس
1.1هزار ویدیو
56 فایل
🍃تقديم به كرّار فاطميون "سيدابراهيم"🍃 به كانال سيد ابراهيم (شهيدمصطفي صدرزاده)خوش آمديد ادمین @b_i_g_h_a_r_a_r
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگر زمان پیامبر اصلا داشتیم!؟ دستور پیامبر به والی شهر درمورد 🎙دکتر غلامی مشاهده کامل برنامه "بدون توقف"👇 yun.ir/402yvc
🔴 بگوئید ظهـور نزدیک است، تا فرج نزدیک شود... 🌕 آقا امام کاظم علیه‌السلام فرمودند: 🔵 «فَلَوْ قِيلَ لَنَا إِنَّ هَذَا اَلْأَمْرَ لاَ يَكُونُ إِلاَّ إِلَى مِائَتَيْ سَنَةٍ أَوْ ثَلاَثِمِائَةِ سَنَةٍ لَقَسَتِ اَلْقُلُوبُ وَ لَرَجَعَ عَامَّةُ اَلنَّاسِ عَنِ اَلْإِسْلاَمِ وَ لَكِنْ قَالُوا مَا أَسْرَعَهُ وَ مَا أَقْرَبَهُ تَأَلُّفاً لِقُلُوبِ اَلنَّاسِ وَ تَقْرِيباً لِلْفَرَجِ 🔺 اگر به ما بگویند این امر تحقق نمی‌پذیرد، مگر بعد از دویست یا سیصد سال و آن را دیر ببینیم دلـــــــــــها دچار سختی و قساوت گردد. بگوئید چه زود است چه نزديک است و بدينگونه دل‌های مردم اُنس مي‏گيرد و آرامش می‌يابد و فرج نزديک می‌‏شود. 📚 بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. شادی روح حاج قاسم صلوات❤️ ۱"۲۰ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی. .mp3
4.36M
🔳 🌴میون این همه مردم 🌴منو نوکر خطابم کن 🎤 💔
Dua Samat - Mohsen Farahmand.mp3
14.58M
☑️غروب جمعه، بخوانیم دعای سمات را 🔸با صدای محسن فرهمند .
🌻 دوره‌ۍ آمـوزش مجـازۍ امــر به معــروف و نهــی از منڪـر با تدریس استاد برجسته کشوری؛ 🗓طول‌ دوره : ۲۵ روز، ساعت دلخواه ⏰ روزانه فقط ۱۵ دقیقه ثبـتنام: ڪلمـه‌ۍ معــروف را بفرستید به👇🏼 @vajeb123 در یڪی از پیام رسانهاۍ ایتا 🌼گپ🌼آی‌گپ🌼سروش🌼روبیکا🌼بله 💥گواهی به عنـوان دوره ضمـن خدمـت در ادارات قابل پذیـرش است. ‌═💎💫═══ https://eitaa.com/joinchat/1655439360C3ac9fe7eda به کانال ما بپیوندید👆
4_5911406627583428693.mp3
3.43M
🔳 🌴دیشب خواب بابامو دیدم دوباره 🌴نور بهشتی دیدم بر چهره داره 🎤 .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻 یکی از راه‌های زمان‌شناس شدن، شناخت سنت‌های حاکم بر حیات بشر است 🔻 طبق سنت‌های الهی، وقتی خدا به جامعه‌ای نعمت معنوی داد، به‌همان نسبت از آنها امتحان می‌گیرد 📌 و آینده‌ای که تا ظهور در پیش داریم–ج۴ 🔘 سه راه اساسی برای اینکه بتوانیم زمان‌شناس بشویم: 1️⃣ کلان‌نگری، جامع‌نگری و محصور نشدن در جزئیات 2️⃣ مطالعۀ تاریخ؛ خصوصاً قرآن و تحلیل تاریخ اسلام 3️⃣ شناخت سنت‌های الهی حاکم بر حیات بشر 🔘 غرق شدن در جزئیات، مهم‌ترین آسیب و مانع کلان‌نگر شدن است 🔘 آنهایی که می‌خواهند ما را به بردگی بکشند، سعی می‌کنند ما را محصور در جزئیات کنند 🔘 روش شبکه‌های ماهواره‌ای مثل بی‌بی‌سی این است که شما را درگیر جزئیات کرده و از کلان‌نگری باز می‌دارند 🔘 علامه‌طباطبایی: نگاه نکن غربی‌ها در جزئیات رفتارشان یک مهربانی و اخلاقی هست، ببین با جهان چه‌کار کردند! 👈🏻 ادامه متن را در کانال @Panahian_text ببینید. 👤علیرضا پناهیان - ‌‌‌۱۴۰۱/۵/۱۰ 🔻دانشگاه امام صادق(ع) 📢صوت: @Panahian_mp3‌‌ @Panahian_ir
🌱هر‌چه‌ که دارم... . میان خیمه نشسته بود به راز و نیاز. شبِ ظهرِ وقوع واقعه‌ی عظیم بود. دست‌هایش رو به آسمان بود و چشم‌هایش پیِ بندهای انگشت‌. نگاهش خطوط کف دست را دنبال کرد تا رسید به انگشتری که به انگشت داشت. همین دست‌ها را در عرفه رو به آسمان گرفت و گواهی داد. با هر رکوع و سجودش‌‌. با نور چشم‌هایش، رگ‌ها و روزنه‌های پوستش، قلبش، استخوانش، گوشتش، خونش و... با همه‌چیزش گواهی داده بود حسین (ع). دست‌ها را به صورت کشید و نجوا کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست. از پرده‌ای که قلبش در آن محاصره شده تا سوی چشم‌هایش. هر تکه از استخوانش. پاره‌های گوشت تنش و قطره‌ قطره‌ی خونش. بند بند وجود حسین برای توست. همه‌اش را از حسین بپذیر. دست‌ها را که از تماشای نگاه دور کرد، صدای گریه‌ی طفل شش ماهه از چند خیمه آن طرف‌تر پیچید. علیِ کوچکش کنارش نبود اما غنچه‌ی دهان بی‌دندانش را خوب می‌دید و همینطور سپیدی گلویش را. کودک زیر گردنش عطر رضوان داشت. انگار آن حنجرِ کوچک سر منشأ جوی‌های شیر و عسل بهشت باشد. به همان لطافت و شیرینی... تبسم لب‌های حسین (ع) را نرم کشید. به نرمی گلوی علی. با همان لبخندی که به شیرینی طفل بود، زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست. قصد کرد برای نمازی دیگر. قامتش میان قیام و رکوع بود که نسیم پرده‌ی خیمه‌ را بالا کشید و ماه پدیدار شد. قامت عباس (ع) را دید. عباسی که تمامِ برادرهای عالم بود. میان خیمه‌ها راه می‌رفت مبادا آب در دل کسی تکان بخورد. انگار پرده‌ی شب به زمین رسیده باشد و ماه پا داشته باشد. راه رفتن عباس (ع) همین قدر زیبا بود. تبسمِ حسین (ع) با بغض حل شد. عباس (ع) فقط برادرش نبود، نسبتش بالاتر و عزیزتر بود از برادر. با چشم‌هایش از دور به بازو‌های عباس (ع) بوسه داد و باز هم زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست. خواست چشم از ماهش بگیرد که ستاره‌ای به گلاب آغشته کنار ماه ایستاد. سرو سبزی بود که گلستان داشت! نگاهش که می‌کردی انگار فصل گلاب‌گیری بود. فضا معطر می‌شد. بوی گل محمدی همه‌جا را برمی‌داشت. راه که می‌رفت، یاس زیر قدم‌هایش سبز می‌شد. خرامیدنش شبیه مادرش زهرا (س) بود. نسیم موهای مجعدش را به دست گرفت. رقص موهایش پیش چشم‌های حسین (ع) شد بهانه‌ی دانه‌های اشک برای هر تکه از قامتِ علی اکبر (ع)... این بار وقتی اشک لب‌های خشکش را می‌بوسید زمزمه کرد: خدایا، حسین هرچه که دارد برای توست... .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آن که برای ظلمی که به ما وارد شده ، اندوهگین باشد، نَفَسش تسبیح و حُزنش، عبادت است! (بحارالانوار/ج۴۴/ص۲۷۸) .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مثلا تو رو تاب میدم؛ مثلا به تو آب میدم! مثلا تو صدام کردی؛ من با خنده جواب میدم… مثلا عمو برگشته؛ شدم آره خیالاتی مثلا همه جمعیم و توی آغوش باباتی! یه مادر وقتی لالایی نخونه! میمیره گوشه ی خونه… درد منو کی میدونه؟ یه مادر که زیر سایه نمیره؛ همش بهونه میگیره لالایی گلم؛ تشنه ی یه جرعه آب علی… لالایی گلم؛ بیا بغلم بخواب علی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا