#ضرب_المثل
زیر پای کسی را جارو کردن
هنگامی که کسی را از شغل و کاری که داشته است اخراج کنند، به صورت کنایه درباره او میگویند: «زیر پایش را جارو کردند».
در گذشته که میز و صندلی و مبل و از این قبیل وجود نداشت، ساکنان خانه اغلب بر روی فرش اتاق مینشستند. چون خیابانها و کوچهها آسفالت نبوده و پر از خاک و گرد و غبار بود، از این رو هوا اغلب غبارآلود بود و گرد و خاک از در و پنجره و روزنها به درون خانهها نفوذ میکرد و روی فرش و اثاثیه مینشست. کدبانوی خانه نیز ناگزیر بود که روزانه چند بار خانه را جارو کند و گرد و خاک را از روی فرشها بزداید.
در این گونه موارد معمول نبود که اهل خانه همگی اتاق را ترک کنند تا بانو یا خدمتکار خانه اتاق را جارو کند، بلکه کدبانو یا خدمتکار از بالای اتاق شروع به جارو میکردند و به هر یک از افراد خانه که میرسیدند آن شخص از جایش برمیخاست تا "زیر پایش را جارو کنند".
از آن جا که این گونه جاروکردن به شکل پیشبینی نشده موجب میشد تا افراد خانه که با خیال راحت و آسوده نشسته بودند از جایشان برخیزند و در گوشه دیگری بایستند تا زیر پایشان جارو شود، این عمل نقل مکان و سلب آسایش ناشی از جارو شدن زیر پا رفته رفته به صورت ضربالمثل درآمد و در مورد هر گونه اخراج یا انتقال افراد از شغل و کارشان مورد استفاده قرار گرفت.
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
#ضرب_المثل
🔺️ خود کرده را تدبیر نیست
مردی در بیرون شهر آسیابی داشت. از هر کجا که گندم به طرف شهر حمل میگشت در آسیای او آرد میشد و درآمد خوبی داشت. روزی از روزها که سرش گرم کار بود یک غول بیابانی وارد آسیا شد و رفت در یک گوشه آسیا نشست و بنا کرد به آسیابان نگاه کردن.
آسیابان پرسید: اسم تو چیست؟
غول گفت: اسم تو چیست؟
آسیابان گفت: اسم من خودم است.
غول گفت: اسم من هم، خودم است.
آسیابان هر چه کوشید و هر نیرنگی به کار برد که غول را از آسیا بیرون کند نتوانست و غول از جای خود تکان نخورد.
به ناچار آسیابان به دوست عاقل و با تدبیری که داشت مراجعه کرد و جریان را برای او گفت. رفیقش دستوری به او داد. آسیابان شادمان و خوشحال یه آسیا رسید و ظرفی پر از نفت در یک طرف آسیا گذاشت و یک ظرف نظیر آن، ولی پر از آب، در طرف دیگر.
یک قوطی کبریت پای آن ظرف گذاشت و قوطی کبریت دیگری پای ظرف دیگر و سپس آمد پای ظرف آب نشست و بنا کرد آبها را به خود مالیدن. غول هم فورا بلند شد و پای ظرف نفت نشست و به خیال این که آسیابان نفت به خودش می.مالد بنا کرد نفتها را به خودش مالیدن تا آن که تمام شد. آن گاه آسیابان، کبریت را برداشت و آتش زد و آن را نزدیک لباس خود برد، ولی البته چون لباسش با آب خیس شده بود آتش نگرفت.
غول هم کبریتی را روشن کرد و نزدیک بدنش برد، اما چون تمامی بدنش به نفت آغشته شده بود فورا آتش گرفت و داد و فریاد به راه انداخت. غولهای بیابانی که در آن حول و حوش بودند از صدای او خبر دار شدند و به آسیاب آمدند و سعی در خاموش کردن آتش کردند ولی چه فایده که نفت زیاد بود و خاموش نمیشد.
ناچار از او پرسیدند: چه کسی این بلا را سر تو آورد؟
گفت: خودم و البته میدانید که مقصودش شخص آسیابان بود.
غولها گفتند: چگونه میشود که خودت چنین بلایی را بر سر خودت بیاوری؟
غول ناله کنان گفت: خودم که نکردم خودم کردم.
غولها گفتند: پس اگر خودت کردهای تا چشمت کور بسوز که خودت کرده را تدبیر نیست. این را گفتند و برگشتند و غول سوخت و خاکستر شد.
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
مرگ در قاموس مــا از بـی وفایــی بهتر است
در قفس با دوست مردن از رهایی بهتر است
قصـــه ی فــرهـاد دنیــــا را گـرفت ای پادشـــاه
دل به دست آوردن از کشور گشایی بهتر است
تشنگانِ مِهـــر محتــــاج ترحـــم نیستند
کوشش بیهوده در عشق از گدایی بهتر است
باشد ای عقل معاش اندیش، با معنای عشق -
آشنایـــم کن ولـــی نا آشنایـــی بهتــر است
فهم این رندی برای اهل معنا سخت نیست
دلبــری خوب است، اما دلربایــی بهتر است
هر کســی را تاب دیدار سر زلف تـــو نیست
اینکه در آیینه گیسو می گشایی بهتر است
کاش دست دوستی هرگــز نمی دادی به من
« آرزوی وصل » از « بیم جدایی » بهتر است
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
آیا می دانید؟ 🔸حلقه ازدواج را به این دلیل در انگشت حلقهی دست چپ میاندازیم که رومیها تصور میکردند یک رگ در این انگشت هست که مستقیم به قلب میرسد و به آن «رگ عشق» میگفتند.
🔹به دلیل وجود نیروی جاذبه، حداکثر ارتفاعی که یک درخت از جهت نظری میتواند به آن برسد، ۱۳۰ متر است. علت این محدودیت آن است که درختها در ارتفاع بیشتر نمیتواند آب را به داخل تنهی خود بکشانند.
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
🔻علم عشق در دفتر نباشد
یكی از مریدان عارف بزرگی، در بستر مرگ استاد از او پرسید:
مولای من استاد شما كه بود؟
عارف: صدها استاد داشته ام.
مريد: كدام استاد تأثیر بیشتری بر شما گذاشته است؟
عارف اندیشید و گفت:
در واقع مهمترین امور را سه نفر به من آموختند.
اولین استادم یك دزد بود.
شبی دیر هنگام به خانه رسیدم و كلید نداشتم و نمی خواستم كسی را بیدار كنم. به مردی برخوردم، از او كمك خواستم و او در چشم بر هم زدنی در خانه را باز كرد. حیرت كردم و از او خواستم این كار را به من بیاموزد. گفت كارش دزدی است. دعوت كردم شب در خانه من بماند. او یك ماه نزد من ماند. هر شب از خانه بیرون میرفت و وقتی برمی گشت می گفت چیزی گیرم نیامد. فردا دوباره سعی می كنم. مردی راضی بود و هرگز او را افسرده و ناكام ندیدم.
دوم سگی بود كه هرروز برای رفع تشنگی كنار رودخانه می آمد، اما به محض رسیدن كنار رودخانه سگ دیگری را در آب می دید و می ترسید و عقب می كشید. سرانجام به خاطر تشنگی بیش از حد، تصمیم گرفت با این مشكل روبه رو شود و خود را به آب انداخت و در همین لحظه تصویر سگ نیز محو شد.
استاد سوم من دختر بچه ای بود كه با شمع روشنی به طرف مسجد می رفت. پرسیدم:
خودت این شمع را روشن كرده ای؟
گفت: بله.
برای اینكه به او درسی بیاموزم گفتم: دخترم قبل از اینكه روشنش كنی خاموش بود، میدانی شعله از كجا آمد؟ دخترك خندید، شمع را خاموش كرد و از من پرسید:
شما می توانید بگویید شعله ای كه الان اینجا بود كجا رفت؟
فهمیدم كه انسان هم مانند آن شمع، در لحظات خاصی آن شعله مقدس را در قلبش دارد، اما هرگز نمیداند چگونه روشن میشود و از كجا می آید ...
#عارف
#پندانه
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
🌸🍃هر جا که میروم میبینم
بالای میز خود نوشته اند:
هدف ما جلب رضایت شماست!
هدف ما جلب رضایت مشتریست!
ای کاش همه می نوشتند :
هدف ما جلب رضایت خداست🌸🍃
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
#السلام_علیک_یااباعبدالله
ﺳَﺮﻣﺎٰﯾﮧ ﻧَﺪﺍﺭﻡ ﺑِﺒَﺮَﻡ "ﻣَﺤﻀَـــــﺮِ ﺍَﺭﺑﺎٰﺏ"
ﺳَﺮﻣﺎٰﯾﮧ ﺳـَﺮےٖ ﻫَﺴﺖ، ﻓـَﺪﺍٰےِ ﺳـَﺮِ ﺍَﺭﺑﺎٰﺏ"
ﺍَﺯ ڪﻮﺩَکے ﺍَﻡ ﯾﺎٰﺩ ﮔِﺮِﻓﺘـَــﻢ ﮐِﮧ ﺑِﮕـﻮﯾَﻢ:
"ﻣـﺎٰﺩَﺭ ﭘِـﺪَﺭَﻡ"ﻧَـﺬﺭِ ﭘِـﺪَﺭ ﻣﺎٰﺩَﺭ" ﺍَﺭﺑـﺎٰﺏ
💜اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
💚وَعَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ
♥️وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
💛وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
💢 ویژگیهای الگوی شایسته
💠 امام علی علیه السلام فرمودند:
🍃كانَ لِي فِيمَا مَضَى أَخٌ فِي اللَّه، وَ كَانَ [يُعَظِّمُهُ] يُعْظِمُهُ فِي عَيْنِي صِغَرُ الدُّنْيَا فِي عَيْنِهِ.
🔹 مرا در گذشته برادرى خدايى بود، كوچكى دنيا در نظرش او را در نظرم بزرگ مى نمود.
📚 #حکمت_289 نهج البلاغه
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
#کلام_نور
🍀 امیرالمومنین عليه السلام:
💢 زكاةُ القُدرَةِ، الإنصافُ.
🔘 زكات قدرت، انصاف داشتن است.
🖇 غررالحکم، ح۵۴۴۸
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
امام على عليه السلام:
مَن أيقَنَ أنّهُ يُفارِقُ الأحبابَ، و يَسكُنُ التُّرابَ، و يُواجِهُ الحِسابَ، و يَستَغني عَمّا خَلَّفَ، و يَفتَقِرُ إلى ما قَدَّمَ، كانَ حَرِيّا بِقِصَرِ الأمَلِ، و طُولِ العَمَلِ
كسى كه يقين دارد از دوستان جدا مى شود و در خاك جاى مى گيرد و با حساب رو به رو مى شود و آنچه از خود بر جاى مى گذارد به كارش نمى آيد و به آنچه پيش مى فرستد نيازمند است، سزاوار است كه آرزو را كوتاه كند و در كار و عمل بكوشد
بحارالأنوار جلد73 صفحه167
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•
📚 روش محاسبۀ خمس مواد مصرفی
💠 سؤال: خمس مواد مصرفی که سر سال خمسی در منزل باقی مانده مثل برنج، روغن، چای، قند، مواد شوینده و... چگونه محاسبه می شود؟
✅ جواب: اگر از موادی است که تهیۀ آن به صورت فله و غیربسته بندی ممکن است (مانند حبوبات، گوشت)، بايد خمس مقدار باقی مانده محاسبه شود و اگر تهیۀ آن به صورت بسته بندی است و به مقدار نیاز خريداری شده، بسته ای که مقداری از آن مصرف شده است، خمس ندارد.
#احکام_خمس #خمس_مواد_مصرفی
مقام معظم رهبری مد ظله
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾•