eitaa logo
💥کشکول مبلغین و مبلغات استان یزد 💥
407 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
2.9هزار ویدیو
216 فایل
این کانال با محتوای زیر برای منبر و بین الصلاتین راه اندازی شد تقویم نجومی ،حدیث ،احکام ، داستان، لطیفه،شعر و مطالب ارزشمند را در این کانال مطالعه فرمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
یک آقای فرش فروش که اهل نماز اول وقت بود به بنده گفت : یک کسی برای خریدن فرش وارد مغازه ی بنده شد. گفتم : وقت نماز است. گفت : من وقت ندارم ، مسافرم و می خواهم بروم. هر چه اصرار کردم ، دیدم نمی شود و گول شیطان را خوردم و یک قدری که از نماز اول وقت گذشت ، دیدم همین آقای مشتری که خیلی شیفته ی این معامله بود ، گفت من باید قدری تامل بکنم! و از خرید منصرف شد!! شیطان هم دنیا را گرفت و هم نماز اول وقت را. امیر مؤمنان (ع) فرمودند : اگر مؤمن ، دنیا را مانع از آخرت خودش قرار بدهد ؛ پروردگار او را از هر دو باز می دارد. 📚 ایت الله حق شناس کتاب از ملک تا ملکوت ج۱ ص۲۱۳ 💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند. از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می‌گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند! نگاهی به من کرد و فرمـود: تو هم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین! نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند. شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد. 📚 کتاب بوستان حجاب، ص ۱۰ ‌💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
📕 *بهرام گرامی ، معروف به "بهرام قصاب" ، میلیاردر ایرانی که بزرگترین کوره آجر پزی خصوصی  در منطقه "تمبی" مسجدسلیمان را با‌ بیش از 200 هزار سفال و آجر ، وقف خیریه کرده است ...* *او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است ، بازگو می‌کند .* *می‌گويد : من در خانواده‌ای بسیار فقیر و در روستای "گلی خون" در حوالی "پاگچ امام رضا" زندگی می‌کردم .* *هنگامی که از بچه‌های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال با خود بیاورند ، خانواده‌ام به رغم گریه‌های شدید من ، از پرداخت آن عاجز ماندند .* *یک روز قبل از اردو ، در کلاس به یک سؤال درست جواب دادم و معلمِ من که از اهالی "کلگیر" بود و از وضعیت فقرِ خانواده ما هم آگاه بود ، به عنوان جایزه به من یک ریال داد و از بچه‌ها خواست برایم کف بزنند . غم وغصه من ، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام کردم .* *دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار ، ثروت زیادی هم به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم . در این زمان به یاد آن «معلم کلگیری» افتادم و با خود فکر می‌کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد ، صدقه بود یا جایزه ؟!* *به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم : نیتش هرچه که بود ، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال چه بود .* *تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد ، او را  در بازار "نمره یک" یافتم . در زندگی سختی به سر می‌برد و قصد داشت که از آن مکان هم کوچ کند .* *بعد از سلام و احوال پرسی به او گفتم : "استاد عزیز ، تو حق بزرگی به گردن من داری" . او گفت : "من اصلاً به گردن کسی حقی ندارم" . من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت : "لابد آمده‌ای که آن یک ریال را به من پس بدهی" ؟ گفتم : " آری"  و با اصرار زیاد ، او را سوار بر ماشین خود کردم و به سمت یکی از ویلاهایم در "چم آسیاب" به راه افتادم .* *هنگامی که به ویلا رسیدم ، به استادم گفتم : "استاد ، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال از من قبول کنی و مادام العمر هم حقوق ماهیانه ای نزد من خواهی داشت" . استاد که خیلی شگفت زده شده بود گفت : "اما این خیلی زیاد است" .* *من گفتم : "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی نیست" . من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خودم احساس می‌کنم‌ ...* *مرد شدن‌ ، شاید تصادفی باشد ،  ولی مرد ماندن و مردانگی ، کار هر کسی نیست !* *ﻫﻤﻪ ﻣﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ ﭘﻮﻟﺪﺍﺭ ﺷﻮﻧﺪ ...* *اما ﻫﻤﻪ ﻧﻤﯽ‌ﺗﻮﺍﻧﻨﺪ "ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ" باشند .* *که ﭘﻮﻟﺪﺍﺭﯼ ﯾﮏ ﻣﻬﺎﺭت است .* *ﻭ اما ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﯾﮏ ﻓﻀﯿﻠﺖ ... ━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━   💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد   https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae   •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈
. 🌸 جوان و نیکی به پدر و مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: مردی از امّتم را در خواب دیدم که عزراییل برای گرفتن روحش آمده بود. مرد، کار نیکی را که برای پدر و مادرش انجام داده بود به او باز نمود. پس به این جهت، مرگش به تأخیر افتاد. ✨ هم چنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: هیچ فرزند نیکوکاری با مهربانی به پدر و مادرش نگاه نمی کند مگر این که با هر نگاه، پاداش یک حج پذیرفته شده، به او می‌دهند. گفتند: ای پیامبر! اگر چه روزی، صدبار نگاه کند؟ ایشان فرمود: آری، خداوند، بزرگ تر و پاک تر از این سخن هاست. ✨ رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: از سوی خداوند به عاق والدین ندا داده می‌شود که هر عملی انجام بدهی، تو را نمی آمرزم و به شخص نیکوکار و خوش رفتار با پدر و مادر ندا می‌دهند به زودی تو را می‌آمرزم. ✨ امام صادق علیه السلام فرمود: مردی نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمد و گفت: ای رسول خدا، همانا من آرزومند جهاد هستم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: پس در راه خدا جهاد کن، زیرا اگر در راه خدا کشته شوی، نزد خدا زنده هستی و روزی می‌خوری و اگر در راه رسیدن به میدان نبرد بمیری، پاداش تو با خداست و اگر تندرست از جهاد برگردی از گناهان پاک می‌شوی، هم چنان که از مادر زاده شدی. جوان گفت: ای پیامبر خدا، پدر و مادر پیری دارم که به من نیاز دارند نمی خواهند که به جهاد بروم. رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: با پدر و مادرت باش، سوگند به آن کسی که جانم در دست اوست، به یقین پاداش یک شبانه روز و همدمی با آن ها، بهتر از پاداش یک سال جهاد است. 📔 بحار الأنوار: ج۷۴، ص۸۰ کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈