eitaa logo
💥کشکول مبلغین و مبلغات استان یزد 💥
424 دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
229 فایل
این کانال با محتوای زیر برای منبر و بین الصلاتین راه اندازی شد تقویم نجومی ،حدیث ،احکام ، داستان، لطیفه،شعر و مطالب ارزشمند را در این کانال مطالعه فرمایید
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃خواب بودم، در میانِ خواب دستم را گرفت 🍃وقت غفلت "حضرت توّاب" دستم را گرفت ✨قبلِ توبه کردنم دل را به سوی خود کشید ✨من نگفتم که مرا دریاب، دستم را گرفت! 💫سر به زیر و دل شکسته، از همه رانده شدم 💫دید تنهایم خودش بی تاب دستم را گرفت ✨روز... نه... می خواست شرمنده نباشم پیش خلق ✨صبر کرد و در شبِ مهتاب دستم را گرفت 💫معصیت کردم... قساوت در دلم آمد ولی 💫اشک، این سرمایه ی نایاب دستم را گرفت ✨وقتِ معصیت عبایش را به دورِ من گرفت ✨آبرویم را خرید ارباب... دستم را گرفت 💫گفتنِ یک بار ذکر دلربای "یاحسین" 💫در زمان سجده در محراب دستم را گرفت 💫تشنه بودم، بالب تشنه به سویم آمد و... 💫... قبل از آنی که بگویم آب دستم را گرفت 🍃روضه خوان بالای منبر از سر ببریده برنی روضه خواند 🍃روضه ی خورشید عالم تاب دستم را گرفت ┅┅✿❄️❀♥️❀❄️✿┅┅
من و این نَفسِ گرفتار الهی العفو تویی و این دل بیمار الهی العفو عوضم کن عوضم کن عوضم کن اینبار خسته‌ام زینهمه تکرار الهی العفو روبروی حرم و چشم به گنبد دارم سرم و شانه‌ی دیوار الهی العفو نکند بگذرد این ماه و نبخشی ما را بُگذر ای حضرت غفار الهی العفو دلِ ما را بتکان تاکه بریزد جز تو... آه از غلفت غمبار الهی العفو چند شب مانده از این سُفره ، الهی ارحم چند شب مانده به دیدار الهی العفو نکند آدمِ قبل از  رمضان باز شوم باز  نااهل و گنهکار الهی العفو نگذاری بروم ، رو بزنم بر غیرت آه از خاری اصرار الهی العفو به همان حامی تنهای علی در کوچه به همان مادر تبدار الهی العفو به همان دست که از شال علی کنده نشد مگر از ضربه‌ی بسیار الهی العفو به همان چادر خاکیِ در آتش مانده در میان در و دیوار الهی العفو به نفَسهای حسن ، آه حسن داد حسن -آی لعنت به تو مسمار - الهی العفو حسن_لطفی
از آن عشقِ بدونِ نقص در حیرت اگر بودی برایش در مقام ِ همسری زینت اگر بودی- -دلیلش جذبهٔ ایمان و خُلقِ مهربانش بود پیاپی با پیمبر(ص) عاشقِ صحبت اگر بودی دلت میخواست اسلام ِ محمد(ص)بهترین باشد برای دین به فکرِ وقفِ اموالت اگر بودی مسلمان پروری کارِ خودت بود و به دنبالِ تجارت، یا که رونق دادنِ ثروت اگر بودی أمیرالمؤمنین تنها علی(ع) بود و به این علت موافق با مرامش بوده؛ با حضرت اگر بودی ولایت در مسیرِ فتنه و شبهه نمی افتاد اگر بودی و در تبلیغِ آن حجّت اگر بودی در آن نُه سالگی، ٱم أبیها(س) نیز مادر داشت در آن نُه سالگی، با قلبِِ پُر مهرت اگر بودی- -دلش آرام بود و دور بود از بغض و دلتنگی کنار دخترت زهرا(س)؛ شبِِ «وصلت» اگر بودی حسن(ع)سیلی به مادر را نمیدید و جوان می ماند هوادارانه در آن کوچهٔ خلوت اگر بودی نمیدانم چه حالی داشتی در آتش ِ کینه گرفتارِ چهل نامردِ بی‌غیرت اگر بودی زمین افتاد و «در» بر رویِ بارِ شیشه اش افتاد تو میرفتی به جای فضه(س)آن ساعت اگر بودی زمان رفت و زمینِ کربلا در انتظارت بود شبی با کاروانِ خسته در حرکت اگر بودی فقط میخواستی کام ِحسینت(ع)بی عطش باشد تمام عمرِ خود، دنبالِ یک حاجت اگر بودی تک و تنها، عطش، گودال، خنجر، سر، قفا، نیزه به صورت میزدی لطمه! در آن هیئت اگر بودی یقیناً میسپردی جان اگر میدیدی اَش عریان به روی تل پریشان شاهدِ غارت اگر بودی در آغوش تو زینب(س) زار میزد داغ هایش را غروبِ روزِ عاشورا در آن غربت اگر بودی بهشتِ چادرِ تو سرپناهِ کودکان میشد میانِ خیمه در آن عصرِ پُر وحشت اگر بودی! مرضیه_عاطفی
اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول به جان گمشدۀ خود دعا کنند شد عالمی اسیر جمال تو، رخ نما تا عاشقانه سیر جمال خدا کنند روی تو را ندیده خریدار بوده‌اند «تا آن زمان که پرده برافتد چه‌ها کنند؟».. آهسته چون نسیم گذر کن در این چمن تا غنچه‌ها به شوق تو آغوش وا کنند.. عهدی که بسته‌ایم، فراموش کی کنیم؟ صاحبدلان به عهد امانت وفا کنند از ما جمال خویش مپوشان که گفته‌اند: «اهل نظر معامله با آشنا کنند».. «پروانه» سوخت ز آتش هجران ولی نگفت:‌ «شاهان کم التفات به حال گدا کنند» محمد_علی_مجاهدی 💠کانال کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
شکوفا می‌کند انفاس تو "شن‌زار قحطان" را که حاصل‌خیز کردی با نگاهی هر بیابان را همین که آمدی با پنج‌تن از اهل‌بیت خویش مسلمانی مسلّم شد مسیحی‌های نجران را نمی‌بینند نقش‌تازه‌ای جز نام تو بر آن چو بردارند مُهر کهنه‌ی هر لوح پنهان را به حقانیّتت شک داشتند و با خود آوردند به همراه "شُرَحْبیل"و"جَهیر"و"کَرزْ"، شیطان را می‌آوردند اگر موسی‌و‌عیسی را؛ علی را بود اگر انجیل‌و‌تورات‌وصحف؛ داری تو قرآن را به لبخند و لباس ساده بودی فاتح دل‌ها گرفتم این که آوردند صد ملک سلیمان را به حکم "قُل تَعالوا نَدعُ"،"ثُمَّ نَبتَهِل" دیدند که تو از بین خواهی برد با یک‌آیه ایشان را به اعجازی که پیدا شد فقط روح‌القدس باید ببندد دیده‌ی آیینه‌های مانده حیران را علی این‌بار بی‌شمشیر ختم ماجرا را خواند مشخص کرد تا دست خدا پیروز میدان را مجتبی_خرسندی 💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بردار سر زخاک منم خواهرت حسین از شهر شام آمده ام با سرت حسین از گوشه مزار تو ای شاه بی کفن آید هنوز زمزمه مادرت حسین یادش به خیر چون که رسیدم به کربلا دست مرا گرفت علی اکبرت حسین آغوش باز کن که سکینه رسیده است او را بگیر بار دگر دربرت حسین حالا که حرف نیزه و از نبش قبر نیست برگو کجاست قبر علی اصغرت حسین می خواستم که آب بریزم به قبر تو یاد آمدم که تشنه جدا شد سرت حسین خاک مزار تو به سرم تا که ریختم یاد آمدم که خاک نشد پیکرت حسین جسم کبود و زخمی من شاهد من است خیلی مرا زدند سرِ دخترت حسین خیلی زدند خنده به اشکم زنان شام پای سرِ تو و سرِ آب آورت حسین بزم شراب و پرده نشینان فاطمه ای کاش مرده بود دگر خواهرت حسین ای کاش خورده بود به لبهای خواهرت چوبی که زد عدو به لبِ اطهرت حسین جانِ سر بریده حلالش نمیکنم آنکه شراب ریخت کنارِ سرت حسین 💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae •‌┈••••✾•🌿🌺🌿•✾••••┈•
🪴❣﷽❣🪴 🌿🌱🍃🪴 🌿🌱🪴 🌿🪴  🌿 علیه‌السلام 🔹شب آرزوها🔹 غم کهنۀ در گلویم حسین است دم و بازدم، های و هویم حسین است اگر چشم من آبروی مرا ریخت چه غم؟ بعد از این آبرویم حسین است به دنبال نامی به جز عشقم اما سرانجام هر جست‌وجویم حسین است شب آرزوها شب جمعه باشد و کتمان کنم آرزویم حسین است؟ به سجاده گفتم که مایل بیفتد که از این سحر سمت‌وسویم حسین است سرآغاز عالم... سرانجام عالم... خلاصه بخواهم بگویم، حسین است 📝 ☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆•☆ ☆«یاعلی🌴مدد»☆ ━━━━━━━⊰◇⊱━━━━━━━━ 💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌿 🌿🪴 🌿🌱🪴 🌿🌱🍀🪴🍃
بین عشاق تو ای دوست گرفتار منم ناز کن هر چه دلت خواست خریدار منم بعد یک عمر گدایی در خانه تو باز گم کرده ره خانه دلدار منم ای طبیبی که فقط آمدنت هست دوا پی درمان دلم باش که بیمار منم دست بردار از این غیبت جانسوز آقا بس کن این فاصله را تشنه دیدار منم منِ غفلت زده عمرم به تباهی طی شد باورم گشته در این دایره سربار منم به تو محتاج ترم از نٓفٓسٓم کاری کن بی کلاف آمده ای بر سر بازار منم آه آقا چه کنم با همه اعمال بدم روسیاهی که خودش میکند اقرار منم تو دعا کن که مگر خوب شود حال دلم آنکه آز بهر دعا هست سزاوار منم واژه ها دست به دامان شما آوردم شاعری سوخته «در حسرت دیدار» منم ‌ ┏━💎🍃🌷🍃💎━┓ 💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae ┗━💎🍃🌷🍃💎━┛
زندگی چیست؟ زائر تو شدن می‌رسد کی به من حواله‌ی تو؟ تازه چشمم به اربعینت دید: چه شرابی‌ست در پیاله‌ی تو شاهراه بهشت نیست مگر غم عشقِ هزار ساله‌ی تو دل ما خون و چشمْ مجنون شد با تماشای دشت لاله‌ی تو مقتل آتش گرفت و اشک نوشت: آه! صد پاره شد رساله‌ی تو آه! ای چشمِ بازِ سوی خیام! آید از قتلگاه ناله‌ی تو... نشکند تا که در غل و زنجیر گِرد آیینه‌هاست هاله‌ی تو دید خورشید را در آغوشش فاتح شام شد سه ساله‌ی تو :: منتظر ایستاده‌ایم هنوز، می‌رسد جمعه‌ای سُلاله‌ی تو... ‌💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈