15.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⁉️ازشون پرسیدیم چرا ازدواج نمیکنید
جوابها...
#تحقیق_میدانی
#نشر_حداکثری
برسه دست مسئولین...
ـــــــــــــــــــــــــ
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔆 رهبر انقلاب، بیش از بیست سال قبل هشدار دادند اما ما دست کم گرفتیم.
✍ رهبر انقلاب، بیش از بیست سال قبل فرمودند: وقتی روستاها و شهرهای افغانستان بر اثر موشکهای آمریکایی ویران می شدند و ملت مظلوم افغانستان زیر بمباران آمریکاییها دست و پا می زد، یک استراتژیست نظامی امریکا گفت: اگر به جای این موشکها، برای جوانان افغان لباس زیرِ زنانه و وسایل شهوترانی و پوشش های سبک غربی و آمریکایی بفرستید، بدون صرف این هزینهها می توانید افغانستان را تصرف کنید و خرج تسلیحات در کیسهتان باقی میماند! به جای بمب و موشک و راکت، سی دی های پُرنوگرافی و منظرهها و ادبیات مهیج شهوت را میان آنها ترویج کنید، آن وقت کار بر شما آسان می شود.
این یک سیاست اساسی است. این امر را دست کم نگیرید.
✍ پ.ن:
1⃣ متأسفانه با وجود هشدار مقام معظم رهبری، به دلیل غفلت برخی خواص و سوء مدیریت مسئولین، در سال های اخیر، هم در عرصه لباس و پوشش و هم در عرصه فراهم شدن وسایل شهوترانی و ... در کشور ما همان کاری صورت گرفت که پیش از این هشدار آن داده شد.
2⃣ در عرصه #حجاب و عفاف، سال هاست که دولت ها، قوه قضائیه، مجلس و نهادهای گوناگون کشور، به وظایف خود عمل نمی کنند.
3⃣ شبکه های اجتماعی آمریکایی و #فضای_مجازی یله و رها در نقش همان بمب، موشک و راکت ظاهر شدند و وسط زندگی مردم فرود آمدند؛ پوشش ایرانی اسلامی را هدف گرفتند؛ حیا و عفت را از بسیاری از دختران و زنان ما گرفتند، بسیاری از جوانان و نوجوانان ما را منحرف کردند؛ موجب افزایش آمار طلاق و آسیب های اخلاقی و اجتماعی شدند و ... .
4⃣ فتنه اخیر، مشت نمونه خروار تأثیرگذاری این بمب ها، موشک ها و راکت ها بود.
5⃣ امیدواریم که مسئولین ما ضمن مقابله با #فیلترشکن ها و همچنین برخورد قاطعانه با هنجارشکنان، هر چه زودتر، این بمب ها و موشک هایی را که به جان کشور افتاده است، پاکسازی کنند.
#لبیک_یا_خامنه_ای
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💠 فراموش ڪردن رڪوع
💬 سؤال :
اگر کسی در سجده اول و یا پيش از آن که وارد سجدهی دوم نماز شود، متوجه شود رکوع را انجام نداده است، چه وظیفه ای دارد؟
✅ جواب :
بايد برخيزد و از حالت ایستاده به رکوع برود و پس از آن دو سجده را بجا آورد و نماز را تمام کند و بعد از نماز، بنابر احتياط مستحب، دو سجدهی سهو به خاطر سجدهی زيادی، انجام دهد.
🔻نکته :
✍🏻 اگر پس از رسیدن به سجدهی دوم یادش بیاید: نمازش باطل است (زیرا یک رکن را ترک کرده و وارد رکن بعدی شده است).
📚 #احکام_دین
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایده درست کردن سبد های کوچولو ❤️
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💠 معما :
1. چهار خوردنی نام ببرید که روزه را باطل نمی کند؟
غصه خوردن، كتك خوردن، سر خوردن، هوا خوردن.
2. آن چه عمل مستحبى است كه از واجب ثوابش بيشتر است؟
سلام كردن كه از جوابش ثواب بيشترى دارد.
3. برّه ای را بدون سربريدن مىخورد ولی گناهی نکرده است؟
بره تودلى كه با ذبح مادرش، ذبح آن هم حساب مىشود. (البته اگر بعد از ذبح مادر زنده باشد باید ذبح شود)
4. خواهر و برادر من که مَحرم من است ولی از من ارث نمىبرد؟
محرم رضاعى. (اگر نوزاد از زنی شیر بخورد به آن زن محرم می شود و دختر و پسر آن زن خواهر و برادر آن نوزاد خواهند شد، چون محرم هستند نمی توانند با هم ازدواج کنند و لازم نیست حجاب داشته باشند ولی ارث هم نمی برند)
5. برادر من است كه نه مَحرم است و نه ارث می برد؟
برادر دينى يا برادرى كه با عقد اخوت برادر شده است.
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💮 امام صادق (علیه السلام) :
لَا يَرَى أَحَدُكُم إِذَا أَدخَلَ عَلَى مُؤمِنٍ سُرُوراً أَنَّهُ عَلَيهِ أَدخَلَهُ فَقَط بَل وَاللَّهِ عَلَينَا بَل وَاللَّهِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ صلى الله عليه وآله وسلم
🔹️ كسى از شماها گمان و خيال نكند اگر مؤمنى را خوشحال كرد تنها او را خوشحال كرده باشد بلكه قسم به خدا علاوه بر ما اهل بيت عليهم السلام ؛ پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله وسلم را هم شاد و مسرور نموده است . «الكافي ج2 ص189»
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
خاطرات استاد قرائتی جلد اول
حاج شیخ محسن قرائتی(1)
💠 شرایط ازدواج
مى خواستم ازدواج كنم، ولى پدرم مى گفت: هر موقع در تحصیل به مدارج بالاترى رسیدى و مقدمات و سطح حوزه را گذراندى و به درس خارج فقه و اصول رفتى، ازدواج كن. دیدم به هیچ صورت قانع نمى شود، اثاثیه را از قم برداشتم و به كاشان نزد پدرم آمدم. او گفت: چرا آمدى؟ گفتم: درس نمى خوانم! شما حاضر نمى شوى من ازدواج كنم. خلاصه هر چه به خیال خویش مرا نصیحت كرد اثر نگذاشت. حتّى به بعضى آقایان سفارش كرد كه مرا براى درس خواندن نصیحت كنند، من هم بعضى را واسطه كردم كه او را براى موافقت با ازدواج من نصیحت كنند! تا اینكه یك روز به پدرم گفتم: یا بگو كه من مثل حضرت یوسف هستم و دچار گناه نمى شوم، یا بگو گناه كنم یا بگو ازدواج كنم. به هر حال سرانجام موفّق شدم و نظر موافق پدرم را كسب كردم.
جشن دامادى بى تجمّل
براى جشن دامادى ام اطرافیان گفتند: براى تزئین مجلس عروسى، از تجّار فرش مقدارى فرش درخواست كنیم تا آنها را در مجلس جشن كه آن زمان رسم بود، آویزان كنیم. اوّل تصمیم گرفتم این كار را انجام دهم، امّا بعد به خود گفتم: چرا براى چند ساعت جشن، سَرم را پیش این و آن خَم كنم، مگر جشن بدون آویز كردن قالى نمى شود؟ خلاصه این كار را نكردم و هیچ اتفاقى هم نیفتاد.
زندگىِ كامل
روزهاى اوّل ازدواجم بود، با همسرم آمدم قم و خانه اى اجاره كردیم. یك اطاق 12 مترى داشتیم، ولى یك فرش 6 مترى. پدرم آمد به منزل ما احوال پرسى، گفتم: اگر ما یك فرش 12 مترى مى داشتیم و تمام اطاق فرش مى شد، زندگى ما كامل بود. پدرم خندید! گفتم: چرا مى خندید؟ گفت: من 80 سال است مى دوم زندگى ام كامل نشده، خوشا به حال تو كه با یك فرش زندگى ات كامل مى شود! 💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
خاطرات استاد قرائتی جلد اول
حاج شیخ محسن قرائتی (2)
💠 تشكّر از خانواده
● با اینكه رفت و آمد مهمان به منزل ما زیاد بود، ولى خانواده گفت: شما آقاى مطهرى را دعوت كن. علّت را پرسیدم؟ گفت: چون تنها مهمانى كه موقع رفتن، به نزدیك آشپزخانه آمده و از من تشكّر مى كند، ایشان است، بقیه مهمان ها تنها از شما تشكّر مى كنند!
● توسّل به اهلبیت علیهم السلام.
خاطره اى دارم كه با چند مقدّمه بیان مى كنم:
1- زمانى وضعیّت مردم سامرا خیلى بد و گرفتار ضعف و فقر بودند به صورتى كه ضرب المثل شده بود كه فلانى مثل فقراى سامرا است. آنها حمام نداشته و در رودخانه استحمام مى كردند.
2- آیت اللّه بروجردى قدس سره تصمیم گرفتند در آن شهر حمامى بزرگ و در كنار آن حسینیه اى را براى شیعیان بسازند تا زیارت امام هادى علیه السلام نیز از مظلومیّت بیرون بیاید.
3- به پیروى از آن سیاست براى رونق زیارت امام هادى علیه السلام، آیة اللَّه العظمى خوانسارى - كه در تهران بودند به عدّه اى از طلبه ها پیغام داده و سفارش كردند كه ماه رمضان آن سال روزها بخوابند و شب ها در حرم امام هادى علیه السلام احیابگیرند.
4- آیة اللَّه العظمى شیرازى هم در راستاى این سیاست، عدّه اى از نیروهاى حوزه را به سامرا فرستادند. به هر حال توفیقى بود كه یك ماه رمضان من در آن مراسم بودم.
در آن زمان فقر شدیدى به یكى از طلاب فشار آورده وبه امام هادى علیه السلام پناه آورده بود و كنار صحن آن حضرت ایستاده و عرض مى كرد: من مهمان شما هستم و محتاج و...
مى گفت: كمى ایستادم یك وقت آیة اللَّه العظمى شیرازى از حرم بیرون آمد و برخلاف رویه همیشگى كه عبا به سر كشیده به طرف درب صحن مى رفتند، به طرف من آمده و مقدارى پول به من داده و فرمودند: این كار به سفارش امام هادى علیه السلام است. شما دفعه اوّلتان است كه گرفتار شده اید و به این درب پناه آورده اید، ولى من بارها اینجا به پناه آمده و نتیجه گرفته ام.
این داستان در ذهنم بود تا اینكه ازدواج كرده و با همسرم به مشهد مقدس رفتیم، چند روزى گذشت، پولم تمام شد، حتّى پول خرید دو عدد نان را نداشتم. خواستم سجّاده نمازم را بفروشم، خانم مانع شد. خواستم تسبیحم را بفروشم، قیمتى نداشت. به حرم امام رضاعلیه السلام رفتم تا با زیارتنامه خواندن پولى بگیرم، امّا كسى به من مراجعه نكرد. مأیوس شدم، یك وقت به یاد داستان سامرا افتادم، آمدم كنار صحن امام رضاعلیه السلام عرض كردم:
یا امام رضا! من مهمان شما هستم و محتاج، به شما پناه آورده ام، شما اهل كرامت و بخشش هستید؛ «عادتكم الاحسان و سجیّتكم الكرم» و توسلى پیدا كردم.
بعد از چند دقیقه یكى از سادات كه از دوستان بود از راه رسید و گفت: آقاى قرائتى! شما كجا هستید، من نیم ساعت است كه دنبال شما مى گردم؟ گفتم: براى چى؟ گفت: روز آخر سفرم است و مقدارى پول زیاد آورده ام، گفتم بیایم به شما قرضبدهم كه ممكن است احتیاج پیدا كنید.
گفتم: فلانى! همه اینها حرف است، امام رضاعلیه السلام شما را براى من فرستاده است.
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
*ذَلَّ ، ضَلَّ ، زَلَّ ، ظَلَّ*
🌹مولا علی علیه السلام فرمودند⇩
مَن تَوکَّل علَی المالِ ⇦ *ذَلَّ* :
کسی که به مال توکل کرد، ذلیل شد.
مَن تَوکَّل علَی الْعِلمِ ⇦ *ضَلَّ* :
کسی که به علم توکل کرد، گمراه شد.
مَن تَوکَّل علَی العَقْلِ ⇦ *زَلَّ* :
کسی که به عقل توکل کرد، لغزید.
مَن تَوَکَّل علَی اللهِ ⇦ *ظَلَّ* :
کسی که به خدا توکل کرد، سایه بانی یافت.
*_قربان کلامت یا امیرالمؤمنین 💚_*💝
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌼🍃🌼🍃🌼
#خدایاشکرتکههستی🤲
برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم:
① بیمارستان
② زندان
③ قبرستان
در بیمارستان میفهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست
در زندان میبینید که آزادی گران بهاترین دارایی شماست
در قبرستان درمییابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد
زمینی که امروز روی آن قدم میزنیم
فردا سقف مان خواهد بود
پس بیایید برای همه چیز فروتن
و سپاسگزار باشیم...
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✍#شفای_پادشاه_و_پسر_فقیر
پادشاهی در بستر بیماری افتاد. پزشکی حاذق بر بالین وی حاضر کردند. پزشک گفت: باید کل خون پسر جوانی را در بدن تو تزریق کنند تا ضعف و کسالتت برطرف گردد.
شاه از قاضی شهر فتوی مرگ جوانی را برای زنده ماندن گرفت. پدر و مادری را نشانش دادند که از فقر در حال مرگ بودند. پولی دادند و پسر جوان آنها را خریدند.
پسر جوان را نزد پادشاه خواباندند تا خون او را در پادشاه تزریق کنند. جوان دستی بر آسمان برد و زیر لب دعایی کرد و اشکش سرازیر شد. شاه را لرزه بر جان افتاد و پرسید چه دعایی کردی که اشکت آمد؟
جوان گفت: در این لحظات آخر عمرم گفتم، خدایا، والدینم به پول شاه نیاز دارند و مرگ مرا رضایت دادند. و قاضی شهر به مقام شاه نیاز دارد که با فتوای مرگ من به آن میرسد، با مرگ من، پزشک به شهرت نیاز دارد که شاه را نجات میدهد و به آن میرسد. و شاه با خون من به زندگی نیاز دارد که کشتن من برایش نوشین شده است.
گفتم: خدایا تمام خلایقت برای نیازشان میبینی مرا میکشند تا با مرگ من به چیزی در این دنیای پست برسند. ای خالق من، تنها تو هستی که مرا برای نیاز خودت نیافریدی و از وجود بندهات بینیازی، تنها تو هستی که من هیچ سود و زیانی به تو اگر بخواهم هم، نمیتوانم برسانم. ای بینیاز مرا به حق بینیازیات قسم میدهم، بر خودم ببخشی و از چنگ این نیازمندانت به بینیازیات سوگند میدهم رهایم کنی.
شاه چون دعای جوان را شنید زار زار گریست و گفت: برخیز و برو . من مردن را بر این گونه زنده ماندن ترجیح میدهم. شاه با چشمانی اشکآلود سمت جوان آمده و گفت: دل پاکی داری دعا کن خدای بینیاز مرا هم شفا داده و بینیازم از خلایقش کند.
جوان دعا کرد و مدتی بعد شاه شفای کامل یافت .
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
.
استادی درشروع کلاس درس، لیوانی پراز آب به دست گرفت. آن را بالا گرفت که همه ببینند... بعد از شاگردان پرسید: به نظر شما وزن این لیوان چقدر است؟
شاگردان جواب دادند: 50 گرم، 100 گرم، 150 گرم...
استاد گفت: من هم بدون وزن کردن، نمی دانم دقیقا“ وزنش چقدراست. اما سوال من این است: اگر من این لیوان آب را چند دقیقه همین طور نگه دارم، چه اتفاقی خواهد افتاد؟
شاگردان گفتند: هیچ اتفاقی نمی افتد.
استاد پرسید: خوب، اگر یک ساعت همین طور نگه دارم، چه اتفاقی می افتد؟
یکی از شاگردان گفت: دست تان کم کم درد می گیرد.
حق با توست.. حالا اگر یک روز تمام آن را نگه دارم چه؟
شاگرد دیگری گفت: دست تان بی حس می شود. عضلات به شدت تحت فشار قرار میگیرند و فلج می شوند. و مطمئنا“ کارتان به بیمارستان خواهد کشید و همه شاگردان خندیدند.
استاد گفت: خیلی خوب است. ولی آیا در این مدت وزن لیوان تغییرکرده است؟
شاگردان جواب دادند: نه
پس چه چیز باعث درد و فشار روی عضلات می شود؟ درعوض من چه باید بکنم؟
شاگردان گیج شدند. یکی از آنها گفت: لیوان را زمین بگذارید.
استاد گفت: دقیقا“ مشکلات زندگی هم مثل همین است.
اگر آنها را چند دقیقه در ذهن تان نگه دارید.
اشکالی ندارد. اگر مدت طولانی تری به آنها فکر کنید، به درد خواهند آمد.
اگر بیشتر از آن نگه شان دارید، فلج تان می کنند و دیگر قادر به انجام کاری نخواهید بود.
فکرکردن به مشکلات زندگی مهم است... اما مهم تر آن است که درپایان هر روز و پیش از خواب، آنها را زمین بگذارید.
به این ترتیب تحت فشار قرار نمی گیرند، هر روز صبح سرحال و قوی بیدار می شوید و قادر خواهید بود از عهده هرمسئله و چالشی که برایتان پیش می آید، برآیید!
دوست من، یادت باشد که لیوان آب را همین امروز زمین بگذاری.
زندگی همین است!
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾🍃🌾
#داستان_آموزنده
تنها کسی که گفت سلونی قبل ان تفقدونی و ازعهده آن هم بر آمد حضرت علی (ع) بود ولی بعضی خواستن چنین ادعای بزرگی بکنند اما رسوا شدند وخوار و ذلیل گشتند .
🔆غصه رسوايى
🍁روزى احمد جامى بر بالاى منبر رفت و گفت : اى مردم هر چه مى خواهيد از من بپرسيد.
🍁ناگهان زنى از پشت پرده فرياد زد كه : اى مرد ادعاى بيهوده نكن زيرا خداوند رسوايت خواهد كرد. هيچ كس جز على (عليه السلام) نمى تواند بگويد كه پاسخ تمام سؤالات را مى داند شيخ احمد گفت : اگر سؤالى دارى بپرس تا جواب بدهم .
🍁زن گفت : آن مورچه اى كه بر سر راه سليمان نبى آمد، نر بود يا ماده ؟
🍁شيخ گفت : آيا سؤ ال ديگرى نداشتى اين ديگر چه سؤالى است ؟ من كه در آن زمان نبوده ام كه ببينم نر بوده است يا ماده .
🍁 زن گفت : نيازى نيست كه تو در آن زمان بوده باشى ، اگر با قرآن آشنايى داشتى جواب را مى دانستى . در قرآن سوره نمل آمده است كه ((قالت نمله )) از اين مشخص مى شود كه مورچه نر بوده است يا ماده . مردم به جهل شيخ و زيركى زن خنديدند.
🍁شيخ گفت : بگو اى زن آيا با اجازه شوهرت در اين جلسه شركت كرده اى يا بدون اجازه او؟ اگر با اجازه آمده اى كه خدا شوهرت را لعن كند و اگر بى اجازه آمده اى خداوند خودت را لعن كند. زن گفت : بگو ببينم آيا ام المؤمنين جناب عايشه با اجازه پيامبر به جنگ امام زمان خود على (عليه السلام ) آمده بود و يا بدون اجازه ؟
👈پس شيخ بيچاره نتوانست جواب گويد و از منبر به زير آمد و به منزل رفت و چند روزى از غصه رسوايى بيمار شد.
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✳️منتظران ظهور
داستان بسیار زیبا
🔴شربت نذری (بی نظیره)
حدود 23 سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در کبابی فردی مشغول به کار میشود. یک روز پولهای دخل، شاگرد جوان را وسوسه میکند و در جریان سرقت پولها، صاحب مغازه را به قتل میرساند.
بعد از مدتی، او را دستگیر میکنند، بعد از صدور حکم قصاص، اجرای حکم حدود 17 - 18 سال به طول میانجامد. میگویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به قول معروف پوست انداخته و اصلاح شده بود. آنقدر تغییر کرده بود که همه زندانیها عاشقش شده بودند. خلاصه امسال بعد از 17 – 18 سال، خانواده مقتول برای اجرای حکم میآیند؛ همسر مقتول و 3 دختر و 7 پسرش آمدند و در دفتر نشستند.
من از اولیای دم خواستم که از قصاص صرفنظر کنند. همسر مقتول گفت من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کردهام و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچکترین برادرمان واگذار شده. برادر کوچکتر هم زیر بار نرفت و گفت اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمیگذرم. زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سالها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم. من پیش خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آنها روبهرو شود، ممکن است چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی خودش بیاید. نی نی پرارین یادم هست هوا به شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد. به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛ او هم آرام رو به من کرد و گفت تنها یک نخ سیگار به من بدهید کافی است؛ یک نخ سیگارش را گرفت و هیچ چیز دیگری نگفت. بالاخره مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و 9 نفر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند.
قبل از خروج، مادرشان به آنها گفت که اگر از قصاص صرفنظر کنند، شیرش را حلالشان نمیکند.
خلاصه اینکه مراسم اعدام شروع شد و شاگرد، پای چوبه ایستاد و همه چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت من فقط یک خواسته دارم؛ من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه دارید تا آخرین خواستهاش را هم بگوید. شاگرد گفت:
18 سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کردهاید. حالا هم تنها 20 روزتا تاسوعا باقی مانده. از شما می خواهم که اگر امکان دارد این 20 روز را هم به من فرصت بدهید، من سالهاست که سهمیه قند هر سالم را جمع میکنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس(ع)، شربت نذری به زندانیهای میدهم.
امسال هم سهمیه قندم را جمع کردهام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابالفضل(ع) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم. حرف او که تمام شد یک دفعه دیدم پسر کوچک مقتول رویش را برگرداند و گفت من با ابالفضل(ع) و امام حسین(ع) در نمیافتم، من قصاص نمیکنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم به یکدیگر نگاه کردند و هیچ کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد. وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ هم ماجرا را کامل تعریف کرد، مادرشان به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص میکردید شیرم را حلالتان نمیکردم.
🔴 امام حسین سمبل مظلومیت، گذشت و آزادگی بود. بخشش را از امام حسین(ع)یاد بگیریم.
عالم همه قطرهاند و دریاست حسین خوبان همه بندهاند و مولاست حسین ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃🌸🌹🍃
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
چند غزل پندیات از استاد سازگار
می دویم و به سوی کام لحد رهسپریم
مرگ چون سایه به دنبال سر و بی خبریم
هست خود را همه مهریّه به دنیا دادیم
عجبا باورمان نیست که ما رهگذریم
دل نبندیم به این عالم فانی، یاران!
ما که آخر به سوی دار بقا رهسپریم
بهرة ما همه از ثروت ما یک کفن است
مالی انفاق نکردیم که با خود ببریم
چهره ها چهرة انسانی و خو حیوانی
به خود آییم، رفیقان! به خدا! ما بشریم
درس ناخوانده بسی دعوی دانش کردیم
گوییا باورمان گشته که پیغامبریم
پای در سلسلة دیوِ هوا و هوس است
با وجودی که ز جنّ و ملک و حور، سریم
بدی از نامة اعمال نشستیم و عجیب
اینکه پنداشته از خلق جهان، خوب تریم
گوش داریم ولی ناشنواییم بسی
چشم داریم، خدا رحم کند، بی بصریم
گرچه از خویش هم، از کثرت عصیان، خجلیم
روز محشر به تولّای علی مفتخریم
“میثم”! آن روز که پروندة ما را نگرند
ما به رخسار حسین بن علی می نگریم
سازگار
*
برادر جان! اجل در هر نفس با ماست، باور کن
نشان مرگ در هر عضو ما پیداست، باور کن
رفیقان را وفایی نیست در دنیا ولی بشنو
از آنان بی وفاتر با تو این دنیاست، باور کن
اگر خلق جهان گردند یار آدمی، بالله
چو انسان از خدا گردد جدا، تنها ست، باور کن
گنه بسیار کردی و نمی دانی پس از مردن
هزارت شیون و فریاد و واویلاست، باور کن
تو در دریای هستی، روز اوّل قطره ای بودی
کنون درحرص سیم و زر دلت دریاست،باورکن
بزرگ عالمت دیدم ولی از بس شدی کوچک
تو گشتی بنده و دنیا تو را مولاست، باور کن
بنای خانة آمال کردی بر پل دنیا
سرای جاودانت عالم عقباست، باور کن
به روی کوه سیم و زر گرسنه می بری بر سر
کجا؟ کی سیر خواهی شد،خدا داناست،باور کن
ز قصر و باغ و مال و ثروت و املاک و آبادی
به وقت کوچ کردن یک کفن با ماست، باورکن
تو هم “میثم”! بسان اهل دنیا عبد دنیایی
سازگار
*
ثواب گریه هجران، وصال دلدار است
چنان که صبح فروزان پس از شب تار است
سحرگهان به نگاه خدا کسی پیداست
که در نمازِ تماشای دوست بیدارست
مباد خواب سحر جای اشک را گیرد
که چشم خشک همان نخل خشک بی بار است
به هوش باش که دل از گنه شود بیمار
به چنگ مرگ بود هر دلی که بیمار است
از آن خدا زگنه حفظ کرد یوسف را
که دید او ز خیال گناه، بیزار است
بیا به سوی خدا باز کن در دل را
دلی که جای خدا نیست، وادی نار است
بهای گوهر اشک تو را خدا داند
بیار هر چه که داری، خدا خریدار است
مباد اژدر نفست به دور دل پیچد
گرش به دام بیفتی، فرار دشوار است
چو عبد حق نشوی، عبد دیگران گردی
کسیی که نیست اسیر خدا گرفتار است
بگوی حق و سپس سربدار شو، “میثم”!
که پاسخ سخن میثم علی دار است
سازگار
*
بگذر زجسم و حرمت جان را نگاه دار
دست از جهان بشوی و جهان را نگاه دار
یک حرف کفر خرمن دین را دهد به باد
کمتر سخن بگوی و زبان را نگاه دار
ای تاخته به جانب دوزخ تمام عمر
یک دم به خود بیاو و عنان را نگاه دار
دین را اساس و پایه به جز حب و بغض نیست
در سینه این دو گنج نهان را نگاه دار
گنجی به پای گنج قناعت نمی رسد
تا بی نیاز سازدت آن را نگاه دار
تا پی بری به قدر گل و باغ و باغبان
فصل بهار یاد خزان را نگاه دار
تو از تبار دیو نه ای از فرشته ای
از اصل خویش نام و نشان را نگاه دار
خواهی که از تو پیر و جوان گیرد احترام
خود احترام پیر و جوان را نگاه دار
وقت گنه امام زمان بر تو ناظر است
پس حرمت امام زمان را نگاه دار
“میثم” به یاد سودو زیان حساب حشر
اینجا حساب سود و زیان را نگاه دار
سازگار
*
با خدا خواهی شوی نزدیک از خود دور باش
قهر کن با تیرگی آنگه رفیق نور باش
هر کجا رو آوری طور است موسایی بجو
بی خبر موسی تو خود هستی مقیم طور باش
حور زیبایی ندارد پیش زیبایی دوست
محو روی دوست شود کمتر به فکر حور باش
گر چه در خود از خدا مامورها داری به کوش
خود برای خود به دفع هر خطر مأمور باش
مار آزارد زنیش و مور ماند زیر پا
خوی آدم خوش بود نه مار شونه مور باش
این سخن را از امیرالمؤمنین دارم به یاد
هر مصیبت تا لب گور است فکر گور باش
گاه دیدار خدا از پای تا سر چشم شو
و زنگاه غیر او تا چشم داری کور باش
هر کجا دیدی که خواهند از خدا دورت کنند
تا قدم داری از آن دور از خدایان دور باش
بر طناب دار خود “میثم” چو میثم بوسه زن
نه به زر پابند نه تسلیم حرف زور باش
سازگار
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تاثیر فرد بی نماز در خانه ‼️
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
خاطره استاد قرائتی 🍀جشن عمّامه گذارى
رسم است كه طلاب علوم دینى و حوزه علمیه، براى عمّامه گذارى جشن مى گیرند. مقدارى سهم امام داشتم و موقع عمّامه گذاریم بود، رفتم خدمت آیة اللَّه العظمى گلپایگانى قدس سره عرض كردم اجازه مى دهید از این سهم امام براى جشن عمّامه گذارى استفاده كنم؟ ایشان فرمودند: ما كه براى عمّامه گذارى جشن نگرفتیم، مُلاّ نشدیم؟!
💠 شوخى با دوستان
در پایان سفره مهمانى، دوستان گفتند: دعاى سفره بخوان! گفتم: بلد نیستم. تعجّب كردند! گفتم: تعجّب نكنید، شما كم مهمانى مى كنید، اگر زیاد مهمانى كنید من دعا را حفظ مى شوم. یك بار هم براى خواندن نماز میّت، كتاب دعا را برداشتم تا از روى آن بخوانم! گفتند: چرا حفظ نیستى؟ گفتم: شما كم مى میرید، اگر زیاد بمیرید من زیاد مى خوانم وحفظ مى شوم!
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍏گر نگهدار من آن است که من می دانم
شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد🍎
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#داستانهایبحارالانوار
💠 عذاب بدکاران در قبر
🔹 پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرمایند:
همه پیامبران ، زمانی چوپان بودند ، من نیز پیش از رسالت چوپانی کرده شتر و گوسفند میچرانیدم.
گاهی میدیدم که شتران و گوسفندان بی جهت و با ترس و وحشت سر از چرا بر میدارند ، رم کرده دور هم جمع میشوند.
از این قضیه در شگفت بودم و با خود میگفتم:
این حیوانات چرا چنین میکنند؟!
تا اینکه وحی بر من نازل شد جبرئیل امین ، ماجرا را چنین بیان کرد:
🔹 «هنگامی که کافران و بدکاران را در قبر تازیانه میزنند همه موجودات غیر از جنیان و انسانها صدای تازیانه را میشنوند و با شنیدن آن صدای وحشتناک ، ترس و وحشت بر آنها چیره میشود»
آنگاه متوجه شدم که ترس و وحشت حیوانات به خاطر عذاب کافر و بدکاران بوده است.
سپس حضرت فرمودند:
«فنعوذ بالله من عذاب القبر»:
پناه به خدا از عذاب سخت قبر
📚 بحارالانوار ج ۶ ص ۲۲۶
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
به بچهها (+خودتون) تایپ ۱۰ انگشتی یاد بدید.
۱) انگشت اشاره چپ روی کلید F و راست روی J قرار میگیره (روی صفحهکلید این دو حرف برجستگی دارن).
۲) جای سه انگشت بعدی دست چپ روی ASD و دست راست روی ;KL است.
۳) شست هر دو دست روی Space.
۴) کلیدهای مخصوص هر انگشت در شکل با رنگ مشخصه!
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینو ببینید یه خرده دلتون وا شه... 😍
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
یه بار مهمون بزرگ خاندان مامانم اینا بودیم(دایی مامانم) که یه مهمونی خیلی مهمه و سالی یه بار اتفاق میافته....
همیشه هم بیشتر از 60 نفر مهمون میکنن!!!!!
پارسال،نشسته بودیم سر سفره(تو همون مهمونی) و همه ساکت بودن....
من یه سوتی بزرگ جلو 68 نفر دادم....
خیلی با اعتماد به نفس گفتم:ببخشید اون روغن ترمز (روغن زیتون) رو لطف کنید بدید به من!!!!!
چهره همه اولش یه کم رفت تو هم(آخه داشتن تجزیه تحلیل میکردن ببینن میفهمن من چی میگم) بعد خونه رفت رو هوا!!!
حالا منو میگی؟؟؟؟
داشتم آب میشدم!!!!!
#خاطره
#سوتی
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
سلام بر همگی
تقریبا 7سالم بود همکاره بابام وخانومش اومدن خونمون، شیرینی کم داشتیم مامانم گفت زهرا نبینم همون اول کار کلی شیرینی بخوریااا گفتم نه، هی اون تاکید کرد منم گفتم فقط میوه میخورم.
خلاصه اینا اومدن ونشستن شیرینی برداشتن من داشت دلم ضعف میرف این بچها هی چندتا چندتا شیرینی میخورن، خلاصه یهو خانم همکار بابام گف وایی چقدر زهرا خوبه شیرینی واین چیزا دوست نداره، منم دیگ داشتم دق میکردم گفتمم ن منم دوس دارم ولی مامانم گفته چون کمه نخورم تا شماها بخورین☺️...دیگ نگم که مامانم تا اخرشب هی میگف زهرا مامان بیا اینجا تا میرفتم یه تو سری میزد بهم 😓
#خاطره
#سوتی
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مکث | پیرها برکت خونه هستن!
🔸 همه چیزای قدیمی بیارزش نیستن، چه ادمش باشه چه چیزای دیگه، بابای خدابیامرزم میگفت، پیرا برکت خونه هستن، باید حرمتشون رو نگه دارین...
🎬 سکانسی از سریال پدر سالار به کارگردانی اکبر خواجویی
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه غذا پرید گلوتون و احساس خفگی کردید و کسی هم کنار شما نبود و تنها بودید زمان رو از دست ندید و خیلی سریع دستان خودتون رو کنار بدنتون بذارید و جوری با زمین و بصورت کنترل شده برخورد کنید و که به شکمتون فشار بیاد و اون خوراکی به بیرون پرتاب بشه👌
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تصویر میکروسکوپی از نحوه عملکرد پنی سیلین روی باکتریها
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
ادرار کودک شیرخوار که غذاخور نشده
✍🏼 ایت الله خامنه ای:
اگر چيزى به بول پسر شيرخوارى كه غذا خور نشده، و شير خوك نخورده نجس شود، چنانچه يك مرتبه آب قلیل روى آن بريزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد، پاك مىشود(استفتاء)
✍🏼آیت الله سیستانی:
مسأله ۱۵۵ ـ اگر چیزی به بول پسر یا دختر شیرخواری که غذا خور نشده، نجس شود، چنانچه یک مرتبه آب ـ هرچند کم باشد ـ روی آن بریزند که به تمام جاهای نجس آن برسد پاک میشود، ولی احتیاط مستحب آن است که یک مرتبه دیگر هم آب روی آن بریزند. و در لباس و فرش و مانند اینها فشار لازم نیست
✍🏼آیت الله وحید:
مسأله ۱۶۲ ـ اگر چيزى به بول پسر شيرخوارى كه غذا خور نشده نجس شود ، چنانچه يك مرتبه آب روى آن بريزند كه به تمام جاهاى نجس آن برسد پاك مى شود ، ولى احتياط مستحبّ آن است كه يك مرتبه ديگر آب روى آن بريزند ، و در لباس و فرش و مانند اينها فشار لازم نيست.
✍🏼ایت الله مکارم :
ادرار نوزاد از هنگام تولد، نجس است و تفاوتي ميان نوزاد دختر و پسر نيست. البته براي تطهير لباس نجس شده با ادرار بچه شيرخواري که غذاخور نشده، چنانچه يک مرتبه آب روي آن بريزند پاک مي شود و در لباس و فرش و مانند آن فشار لازم نيست، ولي احتياط مستحب آن است که دومرتبه آب بريزند.
📚استفتا از سایت مراجع عظام
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
چگونه قبولی تمام كارها ، مشروط به قبولی یك عمل همچون نماز می شود ؟
پلیس راهی را در نظر بگیرید كه از راننده ای گواهینامه رانندگی مطالبه می كند. اگر راننده گواهینامه پزشكی، گذرنامه سیاسی، پروانه ساختمان و اجازه اجتهاد و یا هر مدرك دیگری نشان دهد، پلیس از او نمی پذیرد و تنها با ارائه گواهینامه رانندگی اجازه عبور می دهد وگرنه مانع او می شود. در قیامت نیز شرط رسیدن به مقصد، گواهینامه نماز است و اگر نباشد، هیچ عملی قبول و نجات بخش نیست.
منبع: کتاب پرسش های مهم پاسخ های کوتاه
استاد محسن قرائتی
💠کشکول مبلغین ومبلغات استان یزد
https://eitaa.com/joinchat/1851588616Cd0c71383ae
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈