10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمتی از مستند (( زنجیرهای پدرم))
گوشه هایی از چند دهه میانداری سهراب جندقیان و نوکری آقا امام حسین علیه السلام ، در هیئت ابوالفضلی محله فخارخانه بیدگل
جمعه خونین 17 شهریور 1357 در صفحه اول روزنامه های اطلاعات - کیهان و رستاخیز شنبه 18 شهریور1357
تلگرام https://t.me/kashkolsiasy
ایتا https://eitaa.com/kashkolsiasy
هدایت شده از پژوهش های تاریخی جبهه مقاومت اسلامی
محل شهادت شهدای 17 شهریور آران و بیدگل در دو عکس قدیمی از دوران انقلاب
تلگرام https://t.me/gpjme
ایتا https://eitaa.com/gpjmeshkaarabid
می خواستم درباره شهید بی غم از روستای کاغذی بنویسم ، یاد خاطرات قدیم زیارت کاغذی افتادم
قدیم ها ، سفر سالی یک بار به زیارت آقا علی عباس ، بدون عبور از روستای کاغذی و زیارت امامزاده صالح و جوی پرآب کنار زیارت با درخت های توتش لطفی نداشت . چند خانوار زن و مرد و بچه می ریختیم عقب کامیون و حرکت .
قبل تر های ما آنطور که آقابزرگم تعریف می کرد با شتر و کجاوه می رفته اند که چند روز طول می کشیده
برای رفتن به آقا علی عباس دو راه وجود داشت . یکی جاده قدیم نطنز و بعد روستای بادرود . این مسیر دورتر بود ولی جاده اش بهتر و جاده دیگر از مسیر ابوزیدآباد بود که مسیرش کوتاه تر ولی جاده رملی بود و خاکی . خستگی این جاده خراب با رسیدن به روستای کاغذی و امامزاده صالح و جوی آبش بر طرف می شد . برخی مسافران ، اقامتی چند ساعته ولی برخی دیگر باروبندیل را کامل پیاده و اقامت شبانه می کردند .
امروزه نه مسیر رفتن به کاغذی شباهتی با قدیم دارد و نه خود زیارت و اطرافش می تواند یادآور خاطرات گذشته باشد .
سال 92 که با طاها برای آمارگیری مزار شهدای شهرستان می رفتیم از جمله گلزار شهدای امامزاده صالح کاغذی ، تعدادی عکس هم می گرفتیم . امروز که عکس سال 93 داخل صحن را می دیدم با عکسی از دهه 60 که توسط عکاسی گرفته شده بود ، تقریبا از یک زاویه ولی با چند متر فاصله از محل عکسبرداری بود .
تغییرات چند ساله و بازسازی و نوسازی کاملا در تصویر مشخص است که جالب توجه است و حتما در این 7 سال گذشته که موفق به زیارت نشده ام تغییراتی بیشتری کرده و یا شاید کامل شده است .
هدایت شده از پژوهش های تاریخی جبهه مقاومت اسلامی
روزهای قبل از تجاوز در روزنامه ابوالحسن بنی صدر
تجاوزات ارتش بعث عراق به مرزهای ایران که از ماهها قبل آغاز شده بود ، در روزهای شهریور 59 به نقطه اوج خود نزدیک می شد .
ابوالحسن بنی صدر به عنوان رئیس جمهور ، مقام فرماندهی کل قوا را نیز از سوی امام خمینی دریافت کرده بود .
همه چیز حاکی از شدت یافتن تجاوزات ارتش عراق و احتمال هجوم سراسری به مرزهای ایران بود ، اما بنی صدر در مقام فرماندهی کل قوا ، به جای پرداختن کامل به این موضوع ، دشمن و رقیبی داخلی برای خود تراشیده و متصور بود که می خواهند قدرت را از او بگیرند . به جای آماده کردن مردم از احتمال تجاوز ، به مناسبت های مختلف در شهرهای کشور به سخنرانی می پرداخت و مردم را نسبت به جریان های سیاسی و شخصیت های سیاسی ، خصوصا رئیس قوه قضائیه(شهید بهشتی) – رئیس مجلس شورای اسلامی(مرحوم رفسنجانی) - حزب جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران ، تحریک می نمود .
بنی صدر با رفتاری دیکتاتور مآبانه برای قبضه همه قدرت ها و نهادهای کشوری ، از مردم می خواست برای حمایت از او با قدرت در صحنه باشند .
تصویر بالا برش هایی از روزنامه انقلاب اسلامی متعلق به ابوالحسن بنی صدر در آن روزهاست .
دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس
یکی از حربه های انتخاباتی 20 سال گذشته یک جریان سیاسی در کشور برای انحراف افکار عمومی و به شکست کشاندن رقیب ، وارد کردن اتهام به سپاه پاسداران مبنی بر دخالت در مسائل سیاسی کشور بوده است .
حالا رهبران همان طیف سیاسی برای اینکه به اصطلاح به نوعی از محبوبیت سردار سلیمانی در جهت منافع سیاسی خود بهره برداری کنند ، به بیان خاطراتی می پردازند که صد در صد مغایر با سابقه تبلیغات انتخاباتی چند سال گذشته آنهاست .
آقای اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس جمهور اخیر در مصاحبه با سایت جماران :
((من فکر میکنم آخرین جلسهای که با ایشان داشتیم و سر این مسائل هم بود، یعنی بر سر حل مسائل سیاسی داخل کشور بود، اول آذر ماه سال گذشته بود. اتفاقاً اولین باری هم بود که در دوره معاون اولی من به دفتر ایشان رفتم.))
آقای جهانگیری ؛ قطعا برای بزرگوارانی امثال حاج قاسم عزیز ، حفظ آرامش سیاسی در داخل کشور و کشاندن فلش به سوی دشمن اصلی (آمریکا) ، بسیار مهم بوده و خواهد بود .
اما شمایی که در جریان انتخابات ، با شدت و حدت ، بر عدم دخالت نظامیان در سیاست پای میفشردید ، چرا حالا می خواسته اید یک سردار نظامی برای حل و فصل مسائل سیاسی کشور به میدان بیاید ؟
این مطلب در تناقض آشکار با هیاهوهای سیاسی قبلی شماست .
سرداران و فرماندهان بزرگی همچون حاج قاسم ، متعلق به همه ملت هستند و در دایره کوچک منازعات سران سیاسی چپ و راست ، اصلاح طلب و اصولگرا نمی گنجند ، اما چه کنم که برای شما ، همیشه هدف وسیله را توجیه می کند .
اگر روزی جمع آوری رای ، با سیاه و تیره نشان دان نظامیان برایتان مقدور شود ، همان می کنید و اگر باز روزگاری به خیالتان ، محبوبیت همان چهره ها بتواند فضای سیاسی را به نفع شما تغییر دهد ، باز همان می کنید .
حاج قاسم عزیز تا آخرین لحظات عمرش ، صداقت و اخلاص را در نگاه به مردم فراموش نکرد . بیائیم همه اینگونه باشیم .
59 سال پیش در چنین روزی – 27 دی ماه 1340
رئیس اتحادیه پرنده فروش ها بدون اینکه بداند جنگ بیولوژیک چیست و اصلا منظورش این باشد ، در سخنرانی اش به نابودی نسل مرغ بومی ایرانی توسط خارجی ها برای به دست گرفتن بازار اشاره می کند .
بخشی از صحبت های آقای تیموری رئیس اتحادیه پرنده فروش ها :
سابق مرغ و پرندگان یک غذای تفننی بود که همگان از آن استفاده نمی کردند . در مواقع مخصوص مثل عروسی و میهمانی آنهم افراد مخصوص از آن استفاده می کردند .
به خاطر گران شدن گوشت گوسفند مردم در تهران به مرغ روی آوردند و در تهران 15 و بعضی مواقع 20 هزار در روز کشتار می شد که همه مرغ بومی از رشت و گرکان و تبریز بود .
نمی دانم عمد یا غیر عمد ولی به اسم اصلاح نژاد مرغ ایرانی ، تعدادی مرغ از خارج آوردند که موجب شیوع بیماری برای مرغ های ایرانی شد و حدود 70 درصد مرغ های بومی ایرانی از بین رفتند و چون مرغ تبدیل به یکی از غذاهای اصلی مردم شده بود ، واردات از اسرائیل و هلند و دانمارک و انگلیس شروع شد و ماهی پانصدهزار جوجه وارد تهران می شد .
هدایت شده از پژوهش های تاریخی جبهه مقاومت اسلامی
با تاریخ انقلاب
28 دی ماه 1358 – اولین نماز جمعه به امامت امام خامنه ای
اولین امام جمعه تهران که از سوی امام خمینی منصوب گردیدند ، مرحوم آیت الله طالقانی بودند که بعد از فوت ایشان این منصب به آقای منتظری سپرده شد .
چند ماه بعد آقای منتظری انصراف دادند و امام آقای خامنه ای را منصوب کردند .
آقای منتظری در سخنان قبل از خطبه ها دلیل انصراف خود را اینگونه توضیح دادند :
(( متاسفم از اینکه به خاطر مشکلاتی که در زندگی دارم باید به قم بروم . برادر مجاهد ما حضرت حجت الاسلام آقای خامنه ای که هم از لحاظ علمی و هم عملی مورد تائید امام و همه دوستان هستند به امامت نماز جمعه برگزیده شده اند . من هم یکی از ارادتمندان به ایشان هستم و اگر من خطیب نیستم ایشان خطیب هستند و خطابه یکی از ارکان نماز جمعه می باشد . ))
در کتاب خاطرات منتظری ، آقای منتظری می گویند که چون کار مجلس خبرگان تمام شده بود و من در تهران کار دیگری نداشتم به امام اعلام کردم که می خواهم به قم برگردم . امام تعیین امام جمعه بعدی را به من سپردند و من آقای خامنه ای را پیشنهاد کردم . مرحوم احمدآقا روی گلزاده غفوری برای امامت جمعه نظر داشتند .