🔻فهرست انواع ضرب المثل که با حرف الف آغاز میگردند
اثاث خونه به صاحب خونه
سر و وضع و اثاث خانه نشان دهنده سلیقه و روحیات صاحب آن میباشد.
اجارهنشین خوش نشینه
کسی که خانه ندارد میتواند به راحتی محل زندگیش را عوض کند و هر جایی که خوشش آمد زندگی کند. دلبستگی نداشتن به چیزی.
اجاق کور بهتر از بچه بینور
اجاق کور یعنی زن نازا یا بی بچه، اشاره به اینکه فرزند نداشتن بهتر از فرزند ناخلف داشتن میباشد.
اجل دور سرش میچرخد
وضعیت ناگوار و خطرناکی در انتظارش است.
احمد نباشه یار من، الله بسازه کار من
اگر کسی کمکم نکند خداوند یاریم میکند.
ادب از که آموختی؟ از بیادبان
از اعمال بی ادبان هر چه به نظر ناپسند و زشت آید نباید انجام داد. رفتار زشت دیگران را دیدن و خلاف آن انجام دادن.
ارث دست کسی سپردن
توقع بی جا از کسی داشتن.
اَره بده، تیشه بگیر
یکی به دو، مشاجره، بگو و بشنوی همراه با درگیری بر سر چیزی.
اَره و اوره و شمسی کوره
جمع بی تربیت و شلوغ که اغلب در مورد مهمانها گفته میشود.
از آب در آمدن
مشخص شدن نتیجه کار.
از آب کره گرفتن
خسّت و حسابگری بیش از حد، از هرکه و هر چه کمترین چیز استفاده بردن و طرفنظر نکردن.
از آب گل آلود ماهی گرفتن
از موقعیت خراب و آشفته سوء استفاده کردن.
از آسمان به زمین میبارد
توانگران به نیازمندان چیزی عطا میکنند نه نیازمندان به ثروتمندان.
از ابروش سرکه میریزد
به آدم اخمو و بد اخلاق و ترشرو گویند.
از اسب افتاده از نسل که نیفتاده!
هستی و سرمایهاش از دست رفته، شخصیت و اصالتش که از بین نرفته.
از اون ماست کل عباس، چشام دید و دلم خواست
هوسبازی که هر چه بیند، دلش بخواهد.
از آن نترس که های و هوی دارد، از اون بترس که سر به تو دارد
کسانی که در ظاهر شلوغ و پر شر و شور هستند همه چیز خود را عیان میکنند اما کسانی که ساکت و بیصدا و به نظر بیآزار هستند و چه بسا خطرناکند.
از اینجا مانده و از آنجا رانده
از دو طرف محروم یا نا امید. سرگردان.
از این حسن تا آن حسن صدگز رسن
اشاره به دو چیز ظاهراً مشابه که از نظر ارزش و مقام تفاوت زیادی با هم داشته باشند.
از این ستون تا به آن ستون فرج است
گذشت زمان ممکن است موجب گشایش در کار شود.
از این شاخه به آن شاخه پریدن
حرف یا کاری را با حوصله تمام نکردن و دائماً موضوعی به موضوع دیگر یا کاری به کار دیگر پرداختن. ناقص انجام دادن کارها.
از این گوش میگیره، از اون گوش در میکنه
شنوندهای که به حرف یا نصیحتی بیاعتنا باشد، گویی که نشنیده باشد.
از بام میخواند از در میراند
رفتار دوگانه، دو نوع حرف زدن.
از بای بسمالله تا تای تمّت
از ابتدا تا انتها، با دقت و کامل.
از بیخ عربه
نفهم و خنگ و بیعار. نادان.
از بیکفنی زنده است
آنقدر مُفلس و بیچاره است که حتی پول کفنش را هم ندارد.
از پشت خنجر زدن
دشمنی پنهان، دشمنی از راه دوستی. خیانت کردن.
از پی هر گریه آخر خندهای است
بعد از هر غم و سختی انشاا... خوشی و آسایشی است. اشاره به آیه: انَّ مع العُسر یُسری. پایان غم و غصه خوشی و آسایش است.
از تنگ و تا نیفتادن
صلابت و قدرت خود را حفظ کردن و ضعف نشان ندادن.
از تو حرکت، از خدا برکت
اگر انسان تلاش و کوشش کند، خداوند حتماً به او روزی و موفقیت در انجام کاری که در آن قدم برداشته عطا خواهد کرد.
از تو عباسی، از من رقاصی
پول از تو، کار یا اطاعت از من (انجام هر کاری به خاطر پول حتی رقصیدن).
از چاله به چاه افتادن
از یک وضعیت بد به وضعیت بدتر گرفتار شدن.
از خجالت آب شدن
شرمندگی زیاد، در حد ذوب شدن و غرق کردن.
از خدا پنهان نیست از شما چه پنهان
وقتی بخواهند رازی را به کسی بگویند این جمله را ادا میکنند.
از خر شیطان پائین آمدن
کوتاه آمدن، دست از
#ضربالمثل_های_الف
🌐@kashkool_et