فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دفاع غاز پدر از خانوادهاش جلوی روباه
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷امامرضا در زِندان (دوربین مخفی)
🔸به زِندانی که هیچ کَس و کاری نداره میگن: یک نفر ضامنت شده.
زندانی با تعجب جواب میده: من که هیچ کَسو ندارم🥺
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
امشب ماه به نزدیکترین فاصله خود با زمین در ۱۰۰۰ سال اخیر میرسد
🔹امشب با رخ دادن پدیده «ماه نو»، ماه در نزدیکترین فاصله خود به زمین طی ۱۰۰۰ سال اخیر قرار خواهد گرفت.
🔹ممکن است ماه امشب نامرئی باشد.
این ماه، زمان جشن سال نو قمری را نشان میدهد که در سراسر آسیا، به ویژه در چین جشن گرفته میشود.
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
هدایت شده از کشکول مشکول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#استوری| باید خود را محاسبه کنیم
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
هدایت شده از کشکول مشکول
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 #کلیپ ؛ #استوری
▫️ سالها میگذرد حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمهٔ خرداد کشم...
▪️ سالروز رحلت #امام_خمینی تسلیت باد.
🍃🌸
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
هدایت شده از کشکول مشکول
🔻پیغامی محرمانه بهاقاسیدعلی خامنه ای جوان!
✍ مرحوم حمید سبزواری در کتاب خاطراتش میگوید: حاج آقای قدسی مشهدی برایم تعریف میکرد: ما که جوان بودیم؛ من و آقای خامنهای و چند جوان هم سن و سال دیگر در هفته یک روز ۵-۶ نفری میرفتیم خانه یک پیرمردی؛ آدم دانشوری بود.
🔸میرفتیم و شعری نیز که گفته بودیم میخواندیم و ایشان هم یک صحبتی میکردند و ما را نصیحت میکردن که در زندگی اینطور باشید. چون سری از شعر هم داشت، ما شارژ میشدیم. یک روز آنجا رفتیم، آقای خامنهای تازه عمامه گذاشته بود، موقع بیرون آمدن، خداحافظی کردیم از پیرمرد.
🔸 ایشان گفتند آقاسیدعلی آقا با شما کاری داشتم. آقای خامنهای آنجا ماندند. آن موقع یک برافروختگی در سیمای آقای خامنهای مشاهده کردم. گفتم: سید! آقا چه فرمودند؟ گفتند که آقا مرا نصیحت کردند راجع به عمامه ای که سرم است که این عمامه این جوری است.
🔸گفتم خب اگر واقعا همین بود ما هم بهره میبردیم، اینکه حرف محرمانهای نیست که آقا بگوید صبر کن با تو کار دارم. گفت: آن چیزیست که حالا وقت گفتن آن نیست! گفتم: یعنی چه؟ چرا؟ در خلوت ایشان را دیدم. گفتم این را باید بگویی! گفت والله ایشان یک چیزی فرمودند که من در خودم یک چنین مسالهای را نمیبینم.
🔸ایشان به من فرمودند: «خودت را بساز، یادت باشد تو یک روزی در این مملکت باید حرف اول را بزنی و مضمونی قریب به این»
این گفتار همیشه در یاد و خاطرم بود، تا شب ارتحال امام. شب ارتحال، من در سالن خانهمان خوابیده بودم و رادیو گرفته بودم. بعد کم کم آن را خاموش کردم. قبل از اینکه بخوابم رجال کشوری از نظرم گذشتند، نظرم رفت به اینکه بعد از امام چه کسی رهبر میشود؟ چه خواهد شد؟
🔸این دغدغه، مدتی من را مشغول کرد، یک دفعه حرف قدسی به یادم افتاد... صبح که رادیو را باز کردم اعلام کردند که امر رهبری به آقای خامنهای تعلق گرفته. آن وقت فهمیدم و پیش خود گفتم خدایا تو چه بندگانی داری، ما چه غافل هستیم، اینها چه کسانی هستند که از ورای پردهها آینده را میبینند.
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند
بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت»
📚 منبع: حالِ اهل درد؛ خاطرات حمید سبزواری
ـ🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظاتِ نفسگیر تلاش یک پوما برای شکار یک گواناکو و تقلای شکار برای زنده ماندن...
هیچوقت ناامید نشوید
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احمقها باز هم اشتباه کردن...
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای دست دادن یک زن مسیحی با امام موسی صدر
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥بهمون بگن سگ هار خوشمون میاد😂
امروز کلا بحث در مورد اسرائیلی هاست😄
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سرکار گذاشتن رشید توسط خادم حرم امام رضا😁
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
26.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آقایان چرا باز هم میگویید نقدینگی عامل تورم است؟!
📢 افشاگریهای جذاب سید یاسر جبرائیلی از پشتپرده تورم و وابستگی دلاری مواداولیه داخلی...
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
🔴 مادر یوسف: من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم...
🔹پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت، کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند، گفتند به خمینی توهین کن یوسف این کار رو نکرد.
🔹 به من گفتند توهین کن گفتم چنین کاری نمیکنم گفتند: بچهت را میکشیم بازهم قبول نکردم پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند...
🔹 گفتند به خمینی توهین کن بازم توهین نکردم من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند؛ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم گفتند: دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم...
🔹 شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه میگفتم: #یافاطمةالزهرا، #یازینبکبری... انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم. دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر...
🔹 فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو...
🔹 کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم.. به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
#سوژه_سخن_طنز
#حکایت_طنز
دزدی وارد خانه یک پیر زنی شد و شروع کرد به جمع کردن اثاث خانه.
پیرزن که بیدار بود صداش کرد و گفت ننه نشان می دهد شما جوان خوبی هستید و از ناچاری دزدی می کنید آن وسایل سنگین ول کن بیا این النگوهای طلا به شما بدم فقط قبل از آن خوابی که قبل از آمدن شما دیدم برام تفسیر کن. دزد گفت خوب چی خواب دیدی.
پیرزن گفت خواب دیدم که همه اهل محل در یک باغ بزرگی در حال دویدن بودیم که من داخل نهر افتادم و برای بیرون اوردن من از نهر با صدای بلند پسرم ناصر را صدا می کردم
ناااااااااااااااااصر
ناااااااااااااااااصر
بیا کمک.
پسرش ناصر از خواب بیدار شد و مثل موشک از طبقه بالا آمد پایین و دزد گرفت و شروع کرد به زدن.
پیرزن به پسرش گفت ننه بسه دیگر نزنش.
دزد گفت: بگذار بزنه. اخه منِ پدر سوخته برای دزدی امدم یا تفسیر خواب 😅
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
محدث نوری در کتاب دارالسلام نقل میکند:
«استاد ما، ملا فتحعلی سلطان آبادی گفت: عادت من این بود که هرگاه فردی از دوستان خاندان رسالت از دنیا میرفت و خبر آن به من میرسید، دو رکعت نماز شب دفن یا نماز وحشت برای او میخواندم؛ خواه او را میشناختم یا نمیشناختم. هیچ کس از این عادت من آگاه نبود، تا روزی یکی از دوستان، در راهی من را ملاقات کرد و گفت: دیشب فلان شخص که به تازگی از دنیا رفته بود، را در عالم خواب دیدم و از چگونگی حال او بعد از مرگش پرسیدم، او گفت: من بعد از مرگ در تنگنای سختی قرار گرفتم و هنگام حسابرسی، مرا به سوی عذاب بردند؛ تا اینکه فلانی (نام شما را برد) دو رکعت نماز برای من خواند؛ همان دو رکعت، مرا از عذاب نجات داد. خدا پدرش را رحمت کند که به من چنین احسانی نمود. آن گاه آن شخص، از من پرسید، آن دو رکعت نماز، چه نمازی بود. من طریقه خود را در مورد خواندن نماز شب دفن یا نماز وحشت برای او بیان کردم.»
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ربات رسید جعلی هم اومد.
حواستون باشه سرتون کلاه نذارن، هر رسیدی رو هرچقدر طبیعی، با پیامک بانک و یا موجودی گرفتن چک کنید.
کم کم هوش مصنوعی داره خطرناک میشه.
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو مرا صدا زنی
بنده من بنده من
من تو را صدا زنم
خدای من خدای من 🙏
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool
#حکایت طنز😍
خروس و شيرى باهم رفيق شده و به صحرا رفته بودند .
شب که شد خروس برای خوابيدن روى يک درخت رفت و شير هم پاى درخت دراز کشيد .
هنگام صبح خروس مطابق معمول شروع به خواندن کرد .
#روباهى که در ان حوالى بود به طمع افتاد و نزدیک درخت امده و به خروس گفت:
بفرمائيد پائين تا به شما اقتدا کرده و نماز جماعت بخوانيم!
خروس گفت : همان طورى که مى بينى بنده فقط #مؤذن هستم ، پيش نماز پاى درخت است او را بيدار کن ..
روباه که تازه متوجه حضور #شير شده بود ، با غرش شير پا به فرار گذشت .
#خروس پرسید : کجا تشريف مى بريد؟ مگر نمى خواستيد #نماز جماعت بخوانيد؟ روباه در حال فرار گفت : دارم مى روم تجدید وضو کنم !😂😂
پ.ن:
قابل توجه دشمنان جمهوری اسلامی ایران که زیر درخت انقلاب پرسه میزنند 😁
🎲 کشکول مشکول
🍂 @kashkool_mashkool