eitaa logo
کشکول مجازی
110 دنبال‌کننده
46.1هزار عکس
43هزار ویدیو
894 فایل
📥 موضوعات متنوع و مختلف 🤔 موضوعاتی که شاید ربطی به هم نداشته باشند در اینجا ذخیره و مطالب بعد از ارسال در کانال اصلی، از اینجا پاک خواهد شد. در صورت تمایل، در کانال اصلی ما عضو شوید👇 🖱️ https://eitaa.com/joinchat/2307129358C448afc1e38
مشاهده در ایتا
دانلود
* 💠 ارتباط آیت الله بهاءالدینی با امام بعد از رحلتشان 🔻 چند سالی بعد از رحلتِ مرحومِ امام، مقام معظم رهبری، آیت الله بهاءالدینی را دعوت می‌کنند و ايشان می‌روند تهران، برای نماز مغرب آيت الله بهاءالدينی را جلو قرار می‌دهند و نماز مغرب و عشاء‌ را با ايشان می‌خوانند. 🔸 بعد از نماز، مقام معظم رهبری، از آيت الله بهاءالدينی می‌پرسند که آقا هنوز با مرحوم امام ارتباط دارید؟ ایشان را می‌بينيد؟ در جواب می‌گویند: بله! مقام معظم رهبری می‌پرسند: ايشان فرمايش‌شان چيست؟ 🔹 آيت الله بهاءالدينی فرموده بودند: اجمالاً‌ می‌گويند :«دشمن ضعيف است و نگران نباشيد!» آن موقع هم بحران آمریکا بود و... 🔸 خوب اين‌ها يک جمله‌شان کافی بود حتی برای خود مقام معظم رهبری، اين يک جمله چقدر دلگرمی می‌آورد؟ اين حرف را هر کسی نمی‌تواند بزند و از هر کسی نمی‌توان پذيرفت. وقتی هم بزند، از کسی پذيرفته می‌شود که هفتاد سال در معارف قرآنی و اهل‌بيت غرق باشد و عملاً نشان دهد که صدق دارد و صحيح می‌گويد، کسی نبود که به اين حرف‌ها بلرزد، کوه ايمان و کوه توحيد بود. ‌ ‌‌ ‌‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 👉🏻 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 مسجدی آن طرف منزل مرحوم آیت الله بهاءالدینی رضوان الله علیه بود، عصرها مخصوصا تابستان که گرمای هوا مقداری کم می‌شد ایشان از پله‌ها بالا می‌آمدند و نماز مغرب و عشا را روی پشت بام آن مسجد می‌خواندند. 🔸 عالَمی بود، رفقا هم در آن نماز جمع می‌شدند. جمع جالب و مدونی بود. پیرمردی بود در آن جمع که تابستان‌ها حالش بد می‌شد، اعصابش بهم می‌ریخت و شب‌ها خواب نداشت، ولی نماز و جلسات را می‌آمد و با آیت اللّه بهاءالدینی خیلی راحت بود و گاهی هم یک چیزی می‌پراند. 🔹 یک روز رو پشت بام مسجد نشسته بودیم که آیت اللّه بهاءالدینی با عصا بالا آمدند و فرمودند مثل اینکه این پله‌ها را بالا می‌آییم، خسته می‌شویم. این شیخ گفت: آقا! خسته می‌شویم چیست؟! از این پله‌ها که شما می‌آیید فیل هم نمی‌تواند بالا بیاید! اما به ایشان هم برنمی‌خورد؛ چون راحت بودند و ابدا نفسانیت نداشتند که بگویند چرا به «من» توهین کردی. کد ۸۵۱ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 آیت اللّه بهاءالدینی از همان اوایل با شهید صدوقی رحمت الله علیه خیلی دوست بودند. فرمود: روزی که ایشان را آنجا شهید کرده بودند، [روحش] از شب تا صبح به اینجا آمده بود و ما فکر می‌کردیم که دیگر نمی‌خواهد برود. 🔸 ایّام جنگ نیروهای سپاه بسیار خدمت ایشان می‌آمدند. بعضی از این طلبه‌ها که الان در حوزه هستند از کسانی بودند که به ایشان اقبال می‌کردند سپس به حوزه آمدند. شب‌های جمعه و بعضی از شب‌های دیگر به مناسبتی حسینیه پر می‌شد و ایشان خیلی آزاد و راحت بودند. 🔹 برنامه‌ی ایشان هم این بود که بعد از نماز عشاء نافله‌ای می‌خواندند و برمی‌گشتند. حاضرین دور ایشان را می‌گرفتند. ایشان وقتی می‌خواستند راحت باشند، عمامه‌ی خود را برداشته و بر زمین می‌گذاشتند. شبی به ایشان گفتند که می‌خواهیم فیلمبرداری کنیم هم عمامه بر سرتان باشد و هم بیشتر مراعات بفرمایید. ایشان خیلی راحت گفتند که ما نمی‌توانیم برای شما زندگی کنیم و ما همین هستیم. کد ۸۵۱ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 مرحوم آیت اللّه بهاءالدینی واقعاً برای خود یک ساختار مهذب و حساب‌شده‌ای بود که مستقل بود. به امام ارادت داشتند و از امام و حاج آقا مصطفی تعریف‌های عجیبی می‌کردند و حاج آقا مصطفی وقتی قم بود به ایشان علاقه‌ی بسیاری داشت و ایشان هم به حاج آقا مصطفی خیلی علاقه داشتند. 🔸 ایشان آن اوایل جبهه هم رفته بودند. ولی حمایت پشت جبهه‌ای زیادی داشتند و فرمانده‌هان که نزد ایشان می‌آمدند گرم می‌شدند. عالم فاضل، متین و راه رفته ای [بود]. نیرو‌های سپاه و کسانی که وقتی امام دست تکان می‌دادند در جماران صدای گریه‌شان بلند می‌شد؛ بعد از ایشان هم چشمانشان به آیت اللّه بهاءالدینی روشن بود. 🔹 انقلاب بزرگانی داشت و شروع کرد؛ [همچون] مرحوم مدنی که تبریز بودند و بسیار بزرگ بودند. ایشان در نجف که بودند بزرگ بودند، [این، از] روضه‌ای که در خانه‌ی خود داشته و علمایی که می‌آمدند [مشخص است]. بعد از ایشان مرحوم آیت الله قاضی طباطبایی، که شهید شد. مرحوم آیت الله دستغیب در شیراز و مرحوم آیت الله صدوقی در یزد بود. این افراد تقریبا در یک دوره و هم دوره‌های امام بودند. 🔸 این مجموعه که همه‌ آنها اهل علم و فضل و تخصص بوده‌اند، هر چه پیش می‌رفتند سبک امام را سبکی پخته و معتدل می‌یافتند. کد۸۵۱ ‌ ‌ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 مرحوم آیت اللّه بهاءالدینی قدس سره از نوجوانی تقریباً ممحض در درس و بیشتر اهل مراقبه بود و قبل از انقلاب، در قبرستان علی بن جعفر تنها مشغول تفکّر، سَحر، قرآن، تأمل، تعقل و ملاحظات بود. 🔸 ایشان آن‌گونه نبود که خود را آلوده کند و بعد به دنبال یک تمیزکننده قوی نیز بگردد، از ابتدا مراعات می‌کرد حتّی از جهت مراقبه‌ای، ورودی مادی به زندگی‌اش محدود و اهل توجّهات عالیه بود. 🔹 بعضی از ما این مشکل را داریم، خود را به مسائل مادی و غیرمادی آلوده می‌کنیم، سپس می‌خواهیم به همه‌ی بدنمان سنگ پا بکشیم [تا آثار آن الودگی ها را برطرف کنیم]. کد ۸۵۱ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌
🔻 یک وقتی نزد آیت الله بهاءالدینی بودیم، یکی از آقایانی که خیلی شلوغ بود رسید. از شاگردهای آقای بروجردی بود. وقتی رسید، آقای بهاءالدینی هم پایشان درد می‌کرد، آن آقا محکم ایستاده بود تا آقا بلند شدند، می‌خواستند بلند شوند، عصایشان را بردارند از جلویشان و یک خرده این طرف و یک خرده آن طرف و بلند شوند، طول کشید. 🔸 آن آقا، وقتی که آقای بهاء الدینی، دیگر آماده بلند شد و نیم خیز شد، آن شخص گفت که آقا زحمت نکشید. 🔹 آقای بهاءالدینی یک نگاه تندی بهش کردند و گفتند که نه آقا، جلوی شما نمی‌شود بلند نشد، نفسِ عجیبی است! 🔸 در ضمن این مطلب، آن شخص حساب کار خودش را کرد، به آن شخص می‌خواست بگوید، انتظارت برای بلند شدن من، نمی‌گذارد من بلند نشوم و إلّا ایشان با این قضایا خیلی راحت بودند، اصلاً جلوی کسی بلند نمی‌شدند و کسی را هم فرصت و اجازه و اهمیت نمی‌دادند جلویشان بلند شود، ولی مثلاً نظرشان این بود که شما، اسیرِ این صحبتی و انتظار داری من بلند شوم. کد ۴۷۸ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ 🔺 کانال رسمی حجت‌الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر ناصری: 🔘 @nasery_ir ‌ ‌ ‌ ‌