10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت هفتم
🔸توی این قسمت با عزیزجون و نوهش همراه میشیم تا بریم خونه لیلاخانوم؛ لیلاخانوم داستان عجیبی داره و سالهاست که چشم به راه پسرشه… علیاکبر. برای همینه که هرکی زنگ در خونهش رو میزنه لیلاخانوم از وسط حیاط میگه: اومدم پسرم، اومدم علیاکبرم...
#هشت_تا_چهارده_سال
#ماه_محرم
11.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت پنجم
🔸این قسمت عزیز جون به آقا صولت سپرده تا برای یه جوون به اسم قاسم کار دست و پا کنن، قاسم قصهای داره که خاطرش هم برای مادربزرگ و هم برای عموش سید حسین خیلی عزیزه...
9.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
─━━⊱⋆🏴✣✦﷽✦✣🏴⋆⊰━━─
#قصه
📻#قصههای_عزیز | قسمت ششم
🔸این قسمت عزیز جون و نوه کوچولوش باهم دیگه رفتن مجلس روضه ولی اونجا خانمی هست که حتی بعد از تموم شدن مراسم هم گریهاش بند نمیاد. عزیز میگه اشکهای این زن یه دلیل مهم داره..
#ماه_محرم
#هشت_تا_چهارده_سال