eitaa logo
کشکول مجازی
109 دنبال‌کننده
40هزار عکس
36.7هزار ویدیو
766 فایل
📥 موضوعات متنوع و مختلف 🤔 موضوعاتی که شاید ربطی به هم نداشته باشند در اینجا ذخیره و مطالب بعد از ارسال در کانال اصلی، از اینجا پاک خواهد شد. در صورت تمایل، در کانال اصلی ما عضو شوید👇 🖱️ https://eitaa.com/joinchat/2307129358C448afc1e38
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم «گوشه‌ی لبخند» به سَحر غنچه ز عطر نفست باز شده گل ناز از پی طنازی تو ناز شده نغمه‌ی جاری روی لب تو معجزه‌ای است بلبلِ رفته به لک، طالب آواز شده رقص گیسوی تو در باد چنان سحروَش است که گل یاس کبود عاشق پرواز شده غمزه‌ات نیْل کند چشم مرا از سر شوق در دلِ خشکِ من از جلوه‌ات اعجاز شده همه‌ی اهلِ نظر، هم‌نظر و هم‌سُخن‌اند عشق از گوشه‌ی لبخند تو آغاز شده سجاد رستمعلی کانال اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی: 🌐 https://eitaa.com/jahaadetabin
بسم الله الرحمن الرحیم «حادثه‌ی عشق» ای خنده‌ی شیرین تو چون باد بهاری بهتر ز تو پیدا نشود هیچ نگاری گر وصف تو گویم، همه اوصاف نکویان ردّی ز بدی در همه احوال نداری نام دگرت حادثه‌ی عشق نهادند بر قلبِ همه دلشدگان نیک سواری گر صحبتِ از اصل و نسب را بکشم پیش از نسل خدایی و تو نیکو ز تباری من منتظرم تا که رخ از پرده در آری ای آنکه به هر عاشق سرمست قراری پابند توام تا برسم در صف محشر حتی اگرم در صف یاران نشماری سجاد رستمعلی کانال اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی: 🌐 https://eitaa.com/jahaadetabin
بسم الله الرحمن الرحیم «حدیث باران» امشب چه خوش سروده، ایزد حدیث باران مِی می‌چکد از این مَه، در ماه روزه‌داران این مژده سررسیده، نجمی دگر دمیده شاهی جوان رسیده، از تیره‌ی نگاران شد چشم والدِ خاک، روشن ز نور افلاک از بَدر آن شهِ پاک، شد عید خاکساران بر سبقه‌ی پریشان، رو کن بسوی ایشان حاجت ببر به پیشِ، آن ناجی دچاران برگو به شاه مستان، ساقی حق‌پرستان کوری چشم پَستان، جامی بده به یاران سجاد رستمعلی کانال اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی: 🌐 https://eitaa.com/jahaadetabin
بسم الله الرحمن الرحیم «شام قدر» من گنهکارم ولی تو ذات رحمت، ذات جود عفو بنما کرده‌ام را، ای خداوند وَدود! در تمام طول عمرم، یک عمل شایسته نیست دیده‌ی رحمت گشا بر آنچه عبدت کرده بود راه من، راه هواها، راه پستی و نزول راه تو، راه تکامل، راه اعجاز و صعود بی نیازی از من و هر بنده‌ای، مولای من! نور را هرگز نباشد خواهش گرما و دود من ولی بی تو خرابم، بی تو گندابی پلید آب می‌گندد، جدا گر افتد از جریان رود نام من را خط مزن از جرگه‌ی دلدادگان بی نگاه تو مرا از زندگی باشد چه سود؟ شام قدر آمد مرا قدری برای توبه نیست تو خودت گفتی که توّابی به عبد بی‌وجود یا رب! امشب دوستانم را اجابت کن به خیر نام من را هم کسی شاید به بخشش برده بود سجاد رستمعلی 🌐 اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی در شبکه‌های اجتماعی: 🆔 @jahaadetabin
بسم الله الرحمن الرحیم «مادر» آتش گرفته، نه نرو، برگرد مادر میخ در و ضرب لگد... از درد، مادر... در روی مادر، میخ در پهلوی مادر از روی در بگذشت ده‌ها مرد... مادر سلمان جلوتر نه، نرو، چیزی نگو... نه! چاره نشد هرچه تقلا کرد مادر برخاستم غرق عرق از خواب هذیان این خانه بی‌تو بی‌فروغ و سرد مادر از آن شب تدفین پدر دیگر نخوابید گردیده روی بوترابت زرد مادر دیشب دعا کردم که مهدیمان بیاید پایان پذیرد این شب پر درد مادر سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «بهانه‌ی خلقت» هجده بهار، مُنتَهَی الآمال گشته بود بلبل ز هجر، بی‌پر و بی‌بال گشته بود از نور گوهری که به خلقت بهانه بود طاغیِ مستِ شب‌زده بدحال گشته بود با چشم‌های خیس خودش دید کودکی مادر میان کوچه لگدمال گشته بود وقتی برای بستن خورشید آمدند یاس سفید، مضطرالاحوال گشته بود گل پاسبان در، شرر شر به جان در پهلو به میخ، منزل الاجلال گشته بود مغلول کینه‌ها شده آیات «هل أتی» ابلیس، بهر محسن او، آل گشته بود از خون طفل، یا ز سر تازیانه‌ها چشمان خیس فاطمه بی‌حال گشته بود سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «مرهم» کجا مرهم یک سینه‌ی بشکسته غلاف است؟ حمایت ز ولایت ز ولی، امر خلاف است؟ کجا بستن ره، راهزنی شیوه‌ی مردی است؟ و سیلی و لگد جایز بر روی عفاف است؟ ولو مزد رسالت نبوَد حرمت این بیت میان رحِم و میخ مگر تاب مصاف است؟ ولو نیست غم دست و ورم موقع تغسیل سیه خنده‌ی آن دیو سیه نیز ز لاف است؟! شب است و نظر ماه بود کوچ شبانه و بغضم به گلو چون گره کور کلاف است سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «شبیخون» دلم پر درد و آشوب است در سودای شب‌های ملال‌انگیز و در سوگ است اندر ماتم شهری که می‌سوزد میان شعله‌های آتش ناپاک وهم‌انگیز! هنوز آن شب به یادم هست؛ شبیخون بود و پیر شهر جوانان را که خواب شه‌پریان در میان لشگرِ دشمن چو پیچک‌های هرزی پایبند مرگشان می‌کرد ز حیلت‌های چشم‌آرا حذر می‌داد! ولیکن چشم‌ها و گوش‌ها و قلب‌هاشان قفل ولیکن کور و کر همچون مجانین ذهن‌هاشان گنگ نفهمیدند و نشنیدند هشدار شبیخون را! هنوز آن شب به یادم هست؛ که اول در نقاب دلقکان و مطربان آتش به پا کردند آتش‌بازی شب را پریان چشم‌ها را سِحر با چشمانشان کردند و در اوضاع خواب‌آلود این مردم خودم دیدم تمام کوچه‌های شهرمان اندر میان شعله‌ها می‌سوخت! هنوز آن شب به یادم هست؛ تمام سایه‌های شب به آرامی ز دژهامان گذر کردند و خنجرهای زهرآگین به جان مردهای خفته در اوهام به آرامی و با نرمی اثر کردند! و برخی زهرخون گشته به خنده پیر را گفتند: «دشمن را کجا دیدی؟! که دشمن در سرای خود هزاران دردسر دارد!» نفهمیدند دشمن فطرتش با فطرت این مردمان قهر است! هنوز آن شب به یادم هست؛ که دشمن حِقد و بغضش را به جادو درد آزادی نشان می‌داد و با غیظی شرارت‌بار با چنگال و دندانش به پیر شهر خشمش را نشان می‌داد! و مردان در غل و زنجیر نفسانی اسارت را میان فتنه‌ی شیطان به آزادی مثل کردند! ولی امروز اگرچه جنگ اندر خانه‌مان برپاست جوانانی ز نسل آن اساطیر سفر کرده دوباره همتی بستند افشای حقایق را! دوباره قصد حمله کرده‌اند امروز با طرحی تمام مایه‌اش افکار پیر شهر! بدین امّید که برخیزند مردان از میان فتنه‌ی دشمن و صف‌های نبرد خویش را از سر به پا سازند و دژها را ز دشمن‌های مردم باز پس گیرند! بدین امید که برگردد جوان آسمانی رهبر آن حمله‌ی آخر! بدین امید که اندر آسمان پر غبار شهر دوباره سر زند خورشید! دوباره سر زند خورشید! سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
بسم الله الرحمن الرحیم «بیت سوم» در میان بیت سوم، محشری برپا نموده دست تقدیرش حدیث عشق را یکجا سروده گرکه تعبیرم به صورت ننگری، کفرش ندانی او ز شاعر هم بلی، پیش از ازل دل را ربوده تاکه نورِ وجه او روشن کند أرض و سما را بانثار خون خود زنگار از جان‌ها زدوده باهزار و نهصد و پنجاه زخم تیغ و نیزه باب یکتایی به رویِ هر که حق خواهد گشوده آنکه در عرشش خدا بنوشته از نور نجاتش جزحسین بن علی بن ابی‌طالب که بوده؟ سجاد رستمعلی (تهمتن) ❗️بازنشر کلیه آثار مجاز است. ‼️عزیزانتان را یک جرعه شعر مهمان کنید! سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): @TahamtanPoems ╭────๛- - - - - ┅╮ │📱 @Mabaheeth ╰───────────