هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
📚📚📚📚📚📚📚
#داستان٣٣۵
#آشنایی_با_ابرار:
ملا اسماعیل خواجویی
#سمبل_استقامت:
هنگام سیطره افغانها بر اصفهان،
و تعطیلی حوزه هاى علمیّه شهر، مردم براى در امان ماندن از فتنه افغانها به روستاهاى مجاور اصفهان کوچ نمودند.
در این هنگام #ملاّ_محمداسماعیل در اصفهان ماند و سبب دلگرمى مردم و علمای اصفهان شد.
وى توانست با صلابت،
تحقیق و پژوهش را در اوج ظلم و ستم بیگانگان ادامه دهد و در عصر خود به عنوان سمبل استقامت و مرجعى والامقام و محبوب،
نزد مردم اصفهان و
سایر شهرهاى مذهبى قرار گیرد،. به گونهاى که مردم از مقام معنوى وى استمداد مى جستند و
او را #مردى_مستجاب_الدّعوة و #مقرّب_عندالله_مىدانستند.
#احترام_به_سادات:
آن بزرگوار محبت بسیاری نسبت به سادات و #اولاد_حضرت_فاطمه #علیهاالسلام داشت و کمال اخلاص خود را نسبت به آنان ابراز مینمود.
از مرحوم خواجویى درباره احترام به سادات و #سخن_رسول_الله(صلى الله علیه وآله) که فرموده است:
«اکرموا اولادى الصّالحون لله و الطالحون لى؛
گرامى بدارید اولاد مرا؛
شایستگان آن ها را براى خدا و
غیر شایستگان را براى من»؛
پرسیدند که:
آیا این مطلب از #پیامبر_اکرم (صلى الله علیه وآله) است؟
ایشان با استناد به نظر دانشوران شیعه نوشت:
این #حدیث را #علماى_امامیه به عبارات [متعدده] و متقاربه از آن حضرت نقل کرده اند.
ــــــــــــــــ
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
👇👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_سادات_در_طول
#تاریخ_اسلام_صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
☀️✨☀️✨☀️✨☀️✨☀️
#داستان٣٣۶
#همسرداری
#آقایان_بدانند
💝کمک در کارِ خانه
♻️ #حضرت_علی (ع) و
کمک به همسر🔻
☀️روزی #رسول_اکرم (ص) وارد خانه #فاطمه🌹 (س) شد و دید که #علی (ع) و #حضرت_زهرا (س) با هم عدس پاک می کنند..
✨ #پیامبر (ص) #علی (ع) را تشویق کرد و
فرمود:
ما مِن رَجُلٍ یُعیِنُ اِمرَئَتَهُ فی بَیتِها إلّا کانَ لَهُ بِکُلِّ شَعرَهٍ عَلَی بَدَنِهِ عِبادَهُ سَنَهٍ، صِیامُ نِهارِها وَ قِیامُ لَیلِها.
💞( هیچ مردی زنش را در کارخانه کمک نمی کند مگر آنکه #خداوند به تعداد موهای بدن او عبادت یک سال،
که روزها روزه گرفته،
و شب ها شب زنده داری کرده باشد #ثواب_به_شوهر_می_دهد.) 💞
🖋📚جامع السعادات ج 2 ص 140🖋
🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🌐 ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#نثار_پیامبر_اعظم_ص_و
#حضرت_امیر_علیه_السلام_و
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#صلوات
🆔🔷🔶🔷🔶🔷
هدایت شده از خاضع
YEKNET.IR - zamine - fatemie avval 1400 - taheri.mp3
2.68M
🔳 #ایام_فاطمیه
🌴تابوت مادر مرا به روی شانه میبری
🌴ببر ولی بگو به من چرا شبانه میبری
🎤 #محمدرضا_طاهری
⏯ #زمینه
👌بسیار دلنشین
🔴مرجع رسمی #مداحی های روز
♨️ @Maddahionlin 👈
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان٣٣٧
#منبر_ملا_عباس_تربتی
🌸🍃در زمان قدیم که برق نبود، #جلسات_محرم_و_صفر را در زمستان،
با بخاری هیزمی گرم می کردند.
#آخوند_ملاعباس_تربتی،
در روستاهای تربت حیدریه منبر می رفت.
تمام مردم می آمدند و پای منبرش جمع می شدند،
ده دقیقه که حرف می زد،
می دید بدنۀ بخاری سرخ شده،
از بالای منبر این بدنۀ بخاری را نگاه می کرد و بلند بلند گریه می کرد.
به یکی از این روستایی ها می گفت:
برو کنار این بخاری بنشین،
انگشت خود را یک لحظه به بدنۀ بخاری بچسبان.
می گفت:
آقا!
آهن سرخ شده است،
می گفت:
سرخ شده باشد، تو در یک چشم به هم زدن انگشت خود را بگذار و بردار!
🍂روستایی گفت:
من نمی توانم.
آن وقت گریه ملا بیشتر می شد و می گفت:
شما که نمی توانید انگشت خود را یک لحظه به این آهن داغ بزنید،
با این همه حرام خوری ها، معصیت ها،
دروغ ها،
غیبت ها و
تهمت ها،
چگونه می خواهید در هفت طبقۀ جهنم بروید؟
🌟این معرفت،
عشق،. وابستگی و
گره خوردن به خدا،
چقدر ما را سالم و پاک نگه می دارد؟
به خدا قسم!
میلیاردها تومان جلوی آنان بریزید، فقط احتمال بدهند،
نه یقین،
که محبوب آنها این پول را نمی پسندد، والله اگر قبول کنند.
آن هم در جامعه ای که برای صد تومان حاضرند این همه قسم بخورند.
منبع📚 :
برگرفته از
#کتاب_ارزش_عمر_وراه_هزینه_آن، ص:391
❤️ فراموشمون نشه!
┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈
•✾📚 @dastanayekhobanerozegar 📚✾•
┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈
لطفا با عضویت در این کانال
مارا راهنمایی کنید
هدایت شده از کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
💫💫💫💫💫💫💫💫💫
#داستان٣٣٨
⭕️ #قحطی_های _خیالی!
🔴 میگن که یه روز خدا به #حضرت_موسی_ع گفت:
قحطی خواهد آمد، پس به قومت بگو آماده شوند....
🔔 #حضرت_موسی_ع هم به قومش گفت و بنی اسرائیل اومدن تو دیوار خونه ها سوراخ ایجاد کردن یجوری که تو روزهای سخت به داد هم برسن و بهم دیگه کمک کنن تا آن قحطی تموم بشه
یه مدت گذشت، ولی قحطی نیومد...
⭕️ #حضرت_موسی_ع علتش رو از خدا پرسید
#خدا_بهش_گفت:
من دیدم که قوم تو به یکدیگر #رحم کردند، حال من چگونه به این قوم رحم نکنم.
رفقای عزیز
تفاوت این داستان با ماجرای این روزهای کشور اینه که اون زمان، خدا بود که گفت :
قحطی تو راهه و به خاطر همدلی مردم، بلای قحطی رو برداشت و به خیر گذشت
⛔️اما امروز دشمن خداست که داره به ما #القا می کنه، قحطی در راه است.
پس اگه کسی به فریب شیطان گوش کنه و از ترس #قحطی_خیالی خونهش رو پر از اجناس مورد نیاز مردم بکنه
🔴 بعید نیست که خود خدا اون شخص رو به #قحطی_واقعی مبتلا کنه...
چرا که خود #خدا_در_قرآن میفرماید:
خداوند سرنوشت هیچ قوی را تغییر نمی دهد مگر آنکه خودشان سرنوشتشان را تغییر دهند...
بهتر نیست به اندازه بخریم و حق مردم رو تو خونمون انبار نکنیم؟!
#احتکار_خانگی
#ضرر_همگانی
#به_اندازه_بخریم
🆔 @dastanayekhobanerozegar
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
☘✨🍀✨☘✨🍀
#داستان٣٣٨
🔆 #پندانه
🔴 #گذشته، #آینه_آینده
🔻گویند پادشاهی غلامی داشت که در آغاز چوپان بود و با گذشت زمان،
در دربار پادشاه صاحب منصب شد.
🔸 او اتاقی داشت که هر روز #صبح به آن سر میزد و هنگام خروج بر در اتاق قفلی محکم میبست.
🔹 گذشت تا اینکه درباریها گمان کردند غلام گنجی در اتاق پنهان کرده است و موضوع را #از_روی_حسادت به گوش پادشاه رساندند.
🔸پادشاه دستور داد
وقتی غلام در اتاقش نیست در را باز کنند و گنج نهان را به محضر شاه بیاورند.
🔹به این ترتیب، ۳۰ نفر از بدخواهان به اتاق غلام ریختند، قفل را شکستند و هرچه گشتند چیزی نیافتند جز
#یک_چارق_کهنه_و_یک_دست_لباس_مندرس که به دیوار آویخته شده بود.
🔹در نتیجه،
دست خالی پیش شاه برگشتند و آنوقت سلطان به خنده افتاد که:
《غلام مردی درستکار است.
آن لباسهای مندرس مربوط به دوره چوپانی اوست و آنها را در اتاقش آویخته تا روزگار فقر و سختیاش را به یاد داشته باشد و #به_رفاه_امروزش_غَرِّه_نشود.》
کانال
⚫️ #داستانای_خوبان_روزگار⚫️
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا_مارا_از_غروربیجا
#وفراموشی_خودمون_نجات_بده
به برکت
#صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
🔹حقیقتا باید بگویم که اگر مسؤولان امور فرهنگی کشور بخواهند مسألهٔ کودک و نوجوان را آنچنان که هست، مورد اهتمام قرار دهند، من خیال میکنم خیلی از آنهایی که مسؤولند، از ساعات خوابشان هم خواهند زد تا به این مسأله بپردازند.
امام خامنهای(روحی فداه)
🗓١٣٧٧/٢/٢٣
🔵صدای انقلاب را از اینجا بشنوید
@hojre_enghelab
هدایت شده از شهید علیرضا فرجزاده
🌺 #حضرتصاحبالزمان(عج):
" به شیعیان ودوستان مابگوئید
که:
خدارا بحق عمهام #زینب(س)
قسم دهندکه #فرج مرا نزدیک گرداند."💔
@Shahid_farajzade🕊
🏍🚛🛵🚛🏍🚛🛵🚛🏍🚛🛵🚛
#داستان٣٣٩
#راننده_کاميون_و_...
😖😖😖😖😖😖😖😖
راننده کاميوني وارد رستوران شد .
دقايقي پس از اين که او شروع به غذا خوردن کرد،
سه جوان موتور سيکلت سوار هم به رستوران آمدند و يک راست به سراغ ميز راننده کاميون رفتند.
بعد از چند دقيقه پچ پچ کردن، اولي سيگارش را در استکان چاي راننده کامیون خاموش کرد.
راننده به او چيزي نگفت .
دومي شيشه نوشابه را روي سر راننده خالي کرد و باز هم راننده سکوت کرد.
وقتي راننده بلند شد تا صورت حساب رستوران را پرداخت کند، نفر سوم به او پشت پا زد و راننده محکم به زمين خورد، ولي باز هم ساکت ماند .
دقايقي بعد از خروج راننده از رستوران، يکي از جوان ها به صاحب رستوران گفت:
چه آدم بي خاصيتي بود،
نه غذا خوردن بلد بود،
نه حرف زدن و
نه دعوا!
صاحب رستوران جواب داد:
از همه بدتر اینکه،
رانندگي هم بلد نبود،
چون وقتي داشت مي رفت دنده عقب،
3 تا موتور نازنين را له کرد و رفت !!!
🎤 🎤 🎤 🎤 🎤 🎤
#سعدی_میگوید:
نخفته ست مظلوم،ز آهش بترس
ز دود دل صبحگاهش بترس
نترسی که پاک اندرونی شبی
برآرد ز سوز جگر یاربی
چراغی که بیوه زنی بر فروخت
بسی دیده باشی که شهری بسوخت
پریشانی خاطر دادخواه
براندازد از مملکت پادشاه
ستاننده داد آن کس، خداست
که نتواند از پادشه داد خواست
↘↙↘↙↘↙↘↙↘↙
🍀 لینک کانال
🍀 #داستانای_خوبان_روزگار
🍀 #شماهم_دعوتید
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا_مارا
#دچار_و_درگیر_آه_دل
#مظلوم_نفرما
به حق #صلوات بر محمدوآل محمدص
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
😳🙈😳🙈😳🙈😳🙈
#داستان٣۴٠
#نجس_ترین_چیز_دنیا
🤧🤧
گویند:
روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که #نجس_ترین_چیزها در دنیای خاکی چیست.
برای همین کار وزیرش را مامور می کند که برود و این نجس ترین نجس ها را پیدا کند و در صورتی که آنرا پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.
وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که با توجه به حرفها و صحبتهای مردم باید پاسخ همین مدفوع آدمیزاد اشرف باشد.
عازم دیار خود می شود که در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار از او هم سؤال کنم ،
شاید جواب تازه ای داشت.
بعد از صحبت با چوپان،
او به وزیر می گوید:.
من جواب را می دانم اما یک شرط دارد و وزیر نشنیده شرط را می پذیرد.
چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری.
وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد،
ولی چوپان به او می گوید:
تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است.
تو این کار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش.
خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام می دهد سپس چوپان به او می گوید:
" #کثیف_ترین_و_نجس_ترین #چیزها_طمع_است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است، بخوری" !!!!
🖇🖇🖇🖇🖇
🍀
🍀 #لینک_کانال
🍀 #داستانای_خوبان_روزگار
👇👇👇👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا_مارا توفیقمان بده تا
#دچار_طمع این نجس ترین وکثیف ترین های عالم #نشویم
به حق #صلوات بر محمدوآل محمدص، وفرزندانش
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
👏👏👏👏👏👏👏👏
#داستان٣۴١
#درسهایی_که_پسر_آموخت
👱👱👱👱👱👱
روزی از روزها پدری از یک خانواده ثروتمند،
پسرش را به مناطق روستایی برد تا او دریابد مردم تنگدست چگونه زندگی میکنند.
آنان دو روز و دو شب را در مزرعه ی خانوادهای بسیار فقیر سر کردند و سپس به سوی شهر بازگشتند.
در نیمههای راه پدر از فرزند پرسید:
خب پسرم،
به من بگو سفر چگونه گذشت؟
- خیلی خوب بود پدر.
- پسرم آیا دیدی مردم فقیر چگونه زندگی میکنند؟
- بله پدر، دیدم...
- بگو ببینم از این سفر چه آموختی؟
- من دیدم که:
ما در خانه ی خود یک سگ داریم
و آنان چهار سگ داشتند..
ما استخری داریم که تا نیمههای باغمان طول دارد
و آنان برکهای دارند که پایانی ندارد،
ما فانوسهای باغمان را از خارج وارد کردهایم،
اما فانوسهای آنان ستارگان آسمانند.
ایوان ما تا حیاط جلوی خانهمان ادامه دارد،
اما ایوان آنان تا افق گسترده است......
ما قطعه زمین کوچکی داریم که در آن زندگی میکنیم،
اما آنها کشتزارهایی دارند که انتهای آنان دیده نمیشود.
ما پیشخدمتهایی داریم که به ما خدمت میکنند،
اما آنها خود به دیگران خدمت میکنند.
ما غذای مصرفیمان را خریداری میکنیم،
اما آنها غذایشان را خود تولید میکنند.
ما در اطراف ملک خود دیوارهایی داریم تا ما را محافظت کنند،
اما آنان دوستانی
دارند تا آنها را محافظت کنند.
آن پسر همچنان سخن میگفت و پدر سکوت کرده بود و سخنی برای گفتن نداشت.
پسر سپس افزود:
متشکرم پدر که نشان دادی
#ما_چقدر_فقیر_هستیم!!.
🖇🖇🖇🖇🖇
🍀#داستانای_خوبان_روزگار
🍀 #لینک_کانال👇👇👇
🍀┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا_نگاه_مارابینا وقدردان داشته هایمان قرار بده
به حق #صلوات بر محمدوآل محمدص
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان٣۴٢
🔶 یکی از کتابهایی که حتما باید بخوانید:
کتاب « #اجاره_نشین_خیابان_الامین»
این کتاب،
داستان واقعی یک کرد ایلامی به اسم جمال است،
که برای کار به ترکیه میرود.
در #ترکیه با یک لوطی قلچماق ترک به اسم «ارسلان» آشنا میشود و سالها با قاچاق ثروتی هنگفت به هم میزنند و زندگی میکنند.
کسی که از اسلام، جمهوری اسلامی و حتی اهلبیت بریده و به هیچ چیز جز پول فکر نمیکند.
تا اینکه یک بار برای تجارت، به همراه بعضی ایرانیها عازم سوریه میشود.
در #سوریه، مجبور میشوند تا ترخیص هتل، مدتی در کنار
#بارگاه_حضرت_رقیه_اتراق_کنند.
در این لحظات او با #کرامتی_از #حضرت_رقیه_س، تصمیم میگیرد برای همیشه در حرم ایشان بماند. کم کم ارسلان متوجه میشود که رفیقش تغییر کرده.
او هم به تبعیت از او، عازم سوریه میشود و او هم ماندگار میشود.
وضع چنان میشود که این دو رفیق که زمانی از قاچاقچیان همه کاره ترکیه بوده اند،
بر دیوارهای اتاقشان آیات قرآن نصب میکنند،
قرآن حفظ میکنند،
به مظلومان کمک میکنند و خلاصه روش زندگی شان دگرگون میشود.
😳😊از همه عجیبتر تغییر و تحولات ارسلان است که حتی زنهایش باور نمیکنند او تا این حد تغییر کرده.
کسیکه پس از بازگشت به ترکیه، شغلش را تغییر میدهد.
به کشاورزی می چسبد و یکی از زیتون کاران بزرگ ترکیه میشود.
اما سالهای ماندن جمال در سوریه، مصادف میشود با اعتراضات سوریه و سپس ظهور داعش.
و حوادث بسیاری که این مدت در زینبیه و #جوار_حضرت_رقیه_س میگذرد.
از نکات جالب کتاب،
ناگفته هایی است شنیده نشده از دل حوادث سوریه.
مثلا جمال به زیبایی توصیف میکند که با ظهور داعش، همه صحن #حضرت_رقیه_س و #حضرت_زینب_س را تنها میگذارند،
جز #افغان_های_شیعه.
آنها که بعدا لشکر فاطمیون را تشکیل میدهند.
او از اینکه چطور ارتش آزاد سوریه به داعش تغییر کرد سخن میگوید.
از لحظات هولناکی میگوید که:
روح انسانها از انسانیت به توحش تبدیل میشود.
جمال میگوید روزگاری شد که کسی که سال قبل به من افطاری داده بود،
حالا به دشمن من تبدیل شده بود و چون ایرانی و شیعه بودم،
حاضر بود خونم را بریزد. 😞
و در ادامه از وضعی میگوید که کسانی که روزی خواهان مرگ بشار اسد بودند،
با تجربه ناامنی و بی ثباتی در کشورشان به روزی میرسند که #عکس_بشار_اسد را در کوچه هایشان میزنند و برای ماندن او و #حفظ_کشورشان_به_شهادت میرسند.
با خواندن کتاب خصوصا در ایامی که #ایران تجربه اغتشاشاتی داشت که در آن وحشیانه ترین قتل های نیروهای امنیتی صورت گرفت،
صحنه های متوحش شدن انسانها بهتر قابل درک است.
صحنه هایی که اگر از آن درس نگیریم،
متاسفانه سوریه سازی آینده ایران است.
مطالعه این کتاب باعث میشود
#به_سیاست
#به_اهلبیت
#به_جمهوری_اسلامی به ماموریت بزرگی که مدافعان حرم انجام دادند،
به دیدن دست دشمنان در لحظه لحظه سیاست ایران و جهان با دید عمیق تری بنگریم.
ــــــــــــــــ
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
👇👇
📚 @dastanayekhobaner