eitaa logo
کشکول صلوات بر محمدوآل محمدص
240 دنبال‌کننده
26.4هزار عکس
27هزار ویدیو
208 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم درشب #میلادحضرت_امام_حسن_عسگری_ع #پدرحضرت_صاحب_الزمان_عج #درسال_١۴٠١ این کانال درایتاراه اندازی می‌شود. #بیادشهیدبسیجی_علیرضا_فرج_زاده_وپدرمرحوممون_کربلایی_حاج_هوشنگ_فرج_زاده. که در ایام چهارمین سالگرد درگذشتش هستیم #صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام،شب همگی بخیر،یکی ازجانبازان دفاع مقدس پس ازتحمل ۴۰سال دردورنج مداوم امروزصبح مظلومانه بدیارمعبودشتافت ، این شهیدعزیز فرداصبح به خاک سپرده میشود لذادرخواست میشودکسانی که توان دارند به پاس بزرگداشت این شهیدسرافراز وشادی روحش فرداشب (۱۹دی)نمازلیله الدفن بخوانند نام شهید:منوچهرحجریان،فرزندباقر التماس دعا وآرزوی صبر جمیل برای خانواده ارجمندشون.
سلام،شب همگی بخیر،یکی ازجانبازان دفاع مقدس پس ازتحمل ۴۰سال دردورنج مداوم امروزصبح مظلومانه بدیارمعبودشتافت ، این شهیدعزیز فرداصبح به خاک سپرده میشود لذادرخواست میشودکسانی که توان دارند به پاس بزرگداشت این شهیدسرافراز وشادی روحش فرداشب (۱۹دی)نمازلیله الدفن بخوانند نام شهید:منوچهرحجریان،فرزندباقر التماس دعا وآرزوی صبر جمیل برای خانواده ارجمندشون.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 میگه انقلاب ما ۱۰۵ روزه شد. آره! این اپوزیسیون شمارو ۱۰۵ روزه که سرکار گذاشته، البته ۴۳ساله که سرکارید شما یادتون نمیاد ولی ۱۷ سال پیش حتی برای پایان جمهوری اسلامی شمارش معکوس هم گرفتند! 💬 رضا عبدی پور 🆘 @Roshangari_ir 🆘 rubika.ir/Roshangari_ir
📸 بازی در خانه پدری 🔻قابی زیبا از بازی کودکان که از حاشیه جلسه صبح امروز رهبر انقلاب با جمعی از بانوان ثبت شد. 🆘 @Roshangari_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 ٧۵۶ 🌷 ؟! روزی از امام پرسید: ، آیا پروردگارت را دیده ای؟ پاسخ داد: مگر من چیزی را که ندیده باشم می پرستم؟ گفت: چگونه او را دیده ای؟ : چشم ها او را به طور آشکار نمی نگرند، اما دلها با حقایق ایمان به وجودش پی می برند. به چیزها نزدیک است... نه به ملامست، و از آنها دور است... نه به حالت جدایی گوینده است... نه با تفکر، و آفریننده است... نه به اهتمام سازنده است... نه با دست و ابزار. لطیف است... ولی در پنهانی به وصف نمی آید. بزرگ است... نه به معنی زمخت و گنده. و مهربان است...نه نازک طبع و سست اراده. چهره ها در برابر عظمتش خوار و نگران است، و دلها از ترس و بیمش زار و پشیمان است. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
🍃🍃🍃 🍃🍃🍃 📚 ٧۵٧ 💕 حتما بخونید خیلی قشنگه به عروسی دو جوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی را بر بالای خانه بخت و حجله عروس و داماد دید!!! از او پرسید: تو اینجا چه میکنی؟ گفت: امشب آخرین شب زندگی این عروس و داماد است ماری سمی در میان بستر این دو جوان خوابیده و من باید در زمان ورود و همبستر شدن آنها در این حجله جان هر دو را به امر پروردگار در اثر نیش مار بگیرم . با اندوه از ناکامی و مرگ این دو جوان نیکوکار و مومن قومش رفته و صبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت اما در کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن در حال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت و عمر اضافه به ایشان را پرسید؟ نازل شد و گفت: دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت. از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود بحجله چه کردند؟ جوان گفت: وقتی همه رفتند گدایی در زد و گفت: من خبر عروسی شما را در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود و همسر بیمارم در راه بودم لطفا بمن هم از طعام جشنتان بدهید. بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم دعای طول عمر کرد و گفت: برای همسرم هم غذا بدهید او نیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. با خجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را بمرد داد و او در هنگام رفتن برای هردوی ما ، و در اولین روز زندگی مشترکمان را کرد و رفت. وقتی قصد ورود بحجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) از دست همسرم برروی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب مابود گشت، پس ما هردو دیشب را تا اکنون بعبادت گذارندیم و : دعای آنمرد بر نیز به اجابت رسید. فرمود: بدان : این بر ایشان بیاموز و باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و . .👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸 📚 ٧۵٨ در سال های دور پادشاه دانایی یک تخته سنگ بزرگ را در وسط جاده قرار داد و برای اینکه عکس العمل رهگذارن را ببیند خودش را در جایی مخفی کرد بعضی از بازرگانان و ندیمان ثروتمند پادشاه بی تفاوت از کنار تخته سنگ می گذشتند. بسیاری هم غرولند می کردند که این چه شهری است که نظم ندارد حاکم این شهر عجب مرد بی عرضه ای است این داستان ادامه داشت تا: اینکه نزدیک غروب یک روستایی که پشتش بار میوه بود نزدیک سنگ شد و با هر زحمتی که بود تخته سنگ را از وسط جاده برداشت و آن را کنار جاده قرار داد ناگهان کیسه ای دید که زیر تخته سنگ قرار داده شده بود کیسه را باز کرد داخل آن سکه های طلا و یک نامه پیدا کرد : هر سد و مانعی می تواند یک شانس برای تغییر زندگی انسان باشد .👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
📚 ٧۵٨ شخصی برای اولین بار یک کلم دید. اولین برگش را جدا کرد، زیرش به برگ دیگری رسید و زیر آن برگ یه برگ دیگر و... با خودش گفت: حتما یک چیز مهمیه که اینجوری کادوپیچش کردن. اما وقتی به تهش رسید و برگها تمام شد متوجه شد که چیزی توی اون برگها پنهان نشده،بلکه کلم مجموعه‌ای از این برگهاست. داستان زندگی هم مثل همین کلم است. ما روزهای زندگی رو تند تند ورق می زنیم و فکر می کنیم چیزی اونور روزها پنهان شده، درحالیکه همین روزها آن چیزیست که باید دریابیم و درکش کنیم و چقدر دیر می فهمیم که بیشتر غصه‌هایی که خوردیم، نه خوردنی بود نه پوشیدنی، فقط دور ریختنی بود. ، : هستیم. .👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
📚 ٧۴٧ رفقای ارجمند در سراسر ایران اسلامی به عشق مادر این عکسو پخش میکنیم💚 شاید که نه حتما دل مادرشهیدی شاد بشه و راضی بشه 💔:)) ودعای مادر شهید بدرقه راه خوبان از ملتمون بشه برهمه ی مادران ایران اسلامی 👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
🌸🍃🌸🍃🌺🍃🌺 📚 ٧۵٩ از پادشاهان عدالت گستر روی زمین بود، در زمان او نقل کرده اند: به طوری مردم به آرامش زندگی می کردند که شخصی را برای قضاوت بین آنها تعیین کرده بود از تاریخ تعیین او تا مدت یک سال هیچکس برای رفع خصومت بدارالقضاء نیامد.. روزی به شدید گفت : من اجرت قضاوت را نمی گیرم زیرا در این یک سال حکومتی نکرده ام پادشاه گفت: ترا برای این کار منصوب کرده ایم کسی مراجعه کند یا نکند. پس از یک سال دو نفر پیش قاضی آمدند یکی گفت : من از این مرد زمینی خریده ام در داخل زمینش گنجی پیدا شده اینک هر چه به او می گویم گنج را تصرف کن چون زمین تنها از تو خریده ام قبول نمی کند فروشنده گفت : من زمین را با هر چه در آن بوده به او فروخته ام گنج در همان مکان بوده متعلق به خریدار است قاضی پس از تجسس فهمید یکی از این دو نفر دختری دارد و دیگری پسری دختر را به ازدواج پسر در آورد و گنج را به آن دو تسلیم کرد بدین وسیله اختلاف بین آنها رفع شد روضة الصفا، احوال هود(ع) داستانها و پندها، ج۲، داستان ۷۸ 👇👇👇 💐 @kashkoolesalavat 💐 @kashkoolesalavat
🌸🍃🌸🍃 حضرت صادق (ع) فرمود: روزى على بن ابيطالب (ع) مردى را مشاهده كرد كه همانند كلاغ ، منقار به زمين مى زند و نماز مى خواند، به او فرمود: چند وقت است كه اينگونه نماز مى خوانى؟ عرض كرد: از فلان زمان . حضرت فرمود: عمل تو نزد خدا مانند كلاغى است كه منقار بر زمين مى زند، اگر با همين وضع بميرى ، بر غير ملت حضرت محمد (ص) خواهى مرد آنگاه فرمود : دزدترين مردم كسى است كه از نمازش بدزدد. پند تاريخ ، ج 5، ص 240-241، محاسن برقى ، ج 1، ص 82. @DastaneRastan