🍄💐🍄💐🍄💐🍄💐🍄
#داستان٣٠٣
#تلنگر
🏷جهانگردی به دهکده ای رفت
تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند.
اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد. جهانگرد پرسید:
لوازم منزلتان کجاست؟...
زاهد گفت:
مال تو کجاست؟
جهانگرد گفت:
من اینجا مسافرم.
زاهد گفت:
من هم!
🌹🌹 #حضرت_امام_علی_علیه_السّلام:
«دنیا خانه ی آرزوهایی است که زود نابود می شود،
و کوچ کردن از وطن حتمی است.
دنیا شیرین و خوش منظر است که به سرعت به سوی خواهانش می رود،
و بیننده را می فریبد،
سعی کنید با بهترین زاد و توشه از آن کوچ کنید و
بیش از کفاف خود از آن نخواهید و بیشتر از آنچه نیاز دارید طلب نکنید.»
#به کانال
#داستانای_خوبان_روزگار 👇 👇
#نثار_حضرت_علی_ابن_ابیطالب_ع وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#داستان٣٠۵
✅ #پشیمانی_از_گذشت
#بهتر_از_پشیمانی_از_قصاص
✍پسری به دست جوان شروری کشته شد.
زمان قصاص رسید.
جوان ملتمسانه پای چوبۀ دار درخواست عفو جان خویش میکرد.
پدر مقتول آنگاه از خون فرزندش گذشت.
به او گفتند:
روزی پشیمان میشوی،
روزی خواهی دید این جوان قابل عفو نبود و فرد دیگری را کشته است.
مرد گفت:
اگر روزی ببینم او فرد دیگری را کشته است،
قطعا پشیمان میشوم که چرا امروز او را بخشیدهام.
اما این پشیمانی بر من آسانتر است از پشیمانی از اینکه او را قصاص کرده باشم و روزی بگویم اگر او را قصاص نمیکردم،
بهعنوان انسان درستکاری در جامعه زندگی میکرد.
گاهی بین دو پشیمانی، یکی برای انتخاب، بهتر از دیگری است.
در اصول کافی از
#امام_باقر_علیهالسلام آمده است:
«پشیمانیای که از گذشتی بر انسان آید بهتر از آن پشیمانیای است که از یک کیفر و عذاب بر انسان وارد شود.»
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
#نثار_حضرت_علی_ابن_ابیطالب_ع وپیروان ومحبینشان
که با گذشت هستند
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#داستان٣١٠
☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️☀️
🔆 #دزدی_که علی ع دست او را قطع کرد،
و #او_ثنای_علی_ع_را_میگفت
🔻 #اصبغ_نباته می گوید:
در مسجد کوفه و در محضر #امیرمؤمنان_علی _علیهالسلام بودم که غلام سیاهی را به اتهام سرقت به محضر آن حضرت آوردند.
بعد از سه بار اقرار وی به دزدی و اثبات آن در نزد علی (علیه السلام ) امام دستور داد تا دست راست او را قطع کنند.
آن غلام با دست چپ، دست بریده خویش را در حالی که خون از آن می ریخت،
برداشته و از محضر امام بیرون رفت.
در این موقع یکی از خوارج و دشمنان حضرت به نام « #ابن_کوا» خواست از فرصت استفاده کند و آن غلام را که از #دوستداران_اهل_بیت_علیهم_السلام بود به بدگویی بر علیه
#امام_علی_علیه_السلام تحریک نماید،
لذا به او گفت:
«ای غلام دست تو را چه کسی قطع کرد؟!
او در جواب ابن کوا چنین گفت:
دست راستم را کسی برید که #پیشوای_متقیان و
پسر عمو،
#برادر_پیامبر_صلی_الله_علیه_وآله،
شیر روی زمین،
باران بیابان ها،
کوبنده دشمنان و
چراغ فروزان در تاریکی هاست.
دست راستم را پیشوایی قطع کرد که :
قهرمان نبردهای بدر و احد بود.
او سرور مکه و مدینه و ابطح است و از
دودمان هاشم و قریش است. »
بعد از این مدح و ثنای زیبا، ابن کوا با شگفتی تمام خود را به محضر #علی_علیه _لسلام رسانده و
گفت:
یا اباالحسنین!
تو دست آن غلام سیاه را قطع کردی و او در کوچه و بازار با زیباترین عبارات و بهترین کلمات تو را مدح و ثنا می گوید.
امام دستور داد غلام را حاضر کنند. سپس از او پرسید:
«ای غلام!
من دست تو را بریدم و تو مرا مدح و ثنا می گویی؟!»
او پاسخ داد:
« #یا_امیرالمؤمنین!
تو دست مرا به حکم خداوند و رسول او بریدی و به حق بریده ای و به واجب خدا و رسول عمل کرده ای! چگونه تو را نستایم؟»
#امیرمؤمنان_علیه_السلام دست بریده او را گرفته و با عبای خود پوشانید و دو رکعت نماز خوانده و دعا کرد و
بعد آن را بر جای خود قرار داد.
آنگاه عبا را برداشت،
دست غلام را به اذن الهی سالم یافتند.
آنگاه به عبدالله بن کوا روی کرده و فرمود:
ای ابن کوا!
ما دوستانی داریم که اگر ایشان را قطعه قطعه کنیم جز بر دوستی و محبت آنان نسبت به ما نیفزاید و دشمنانی داریم که اگر عسل خالص در گلوی آن ها بریزیم جز بر دشمنی نسبت به ما نخواهد افزود.»
📚بحارالانوار، ج٣٤ص٢٦٧
📚التحصین ابن طاووس، ص٦١٣
❤️ یادمون نره...؛
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#نثار_حضرت_علی_ابن_ابیطالب_ع وپیروان ومحبینشان
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمد_ص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar