هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
🌸🍃🌺🍃🌼🍃
#داستان۴٣۶
شخصی محضر
#حضرت_صادق_علیه_السلام آمد. حضرت فرمودند:
برادرت چه طور است؟
عرض کرد که برادرم خیلی خوب است خیلی متدین،
زاهد،
محتاط
و لکن #اهل_جارودیه است.
#حضرت_فرمودند:
اگر اهل احتیاط است چرا ولایتی نمیشود؟
گفت:
خیلی احتیاط میکند تا به ولایت یقین پیدا نکند به ولایت نمیگرود.
حضرت فرمودند:
تو که این قدر تعریف احتیاط و تقوایش را میکنی، پس کنار نهر بلخ احتیاطش کجا رفت؟
سؤال کرد که آقا قضیه نهر بلخ چیست؟
فرمود:
از خودش بپرس، اگر خواست میگوید.
این شخص به وطنشان برگشت و به برادرش گفت:
من خدمت #حضرت_صادق_علیه_السلام بودم خیلی تعریف شما را کردم و گفتم:
با احتیاط است
فرمود:
پس در کنار نهر بلخ احتیاطش کجا رفت؟
این حرف یعنی چه؟
این شخص یک دفعه به خود آمد و گفت چندین سال قبل من با یک نفر که کنیز فوق العاده ای داشت، مسافرتی کردیم، وقتی کنار نهر بلخ رسیدیم، شب بود، آن شخص به من گفت:
من کنار اسباب بمانم و شما دنبال هیزم میروید یا شما میمانید و من دنبال هیزم بروم؟
گفتم:
نه شما برو؛
او رفت.
در این فاصله من با آن کنیز کار نامشروعی انجام دادم، و این را غیر از من و خدا و آن کنیز احدی نمیدانست.
📚(بصائرالدرجات ص : 249)
بله آقا
#اهل_بیت_به_عالَم_احاطه_دارند هستند.
خدا میداند.
من خودم کرامتهایی از بعضی اولیای الهی دیدم،
از گذشته خبر می دادند امام که جای خود دارد
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#نثار_روح_امام_ششم_صلوات
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان۴٣٧
🌼چرا ما هرچقدر کار خیر و نیک انجام میدهیم؛ به مقام و درجات بالا نمیرسیم؟
✍️تا خودت پاک نباشی،
پاک بهت نمیدهند.
ظرفی که برای آب خوردن انتخاب میکنی باید پاک باشد.
اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم.
باید با خودت قرار بگذاری به کسی پرخاش نکنی.
ما زیارت میرویم،
نماز جماعت میخوانیم،
ماه رمضان روزه میگیریم،
پس چه میشود که توفیق نداریم و پیشرفت نمیکنیم؟
وقتی بررسی کنیم میبینیم ریشه تمام مشکلات زبان است.
با حرف کسی را میزنیم یا غضب و پرخاش میکنیم.
#آیت_الله_بهاءالدینی میفرمودند:
پرخاش،
برکات زندگی را میبرد.
کسی اول نامه خطاب به #خواجه_نصیر گفته بود:
یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، پسر سگ) فلان مسئله علمی چه طور است؟
خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود که جواب مسئله این است و در آخر نامه نوشت:
اما صحبت تو درباره سگ؛
سگ حیوانی است که چهار دست و پا راه میرود و بدنش از پشم پوشیده است.
من دوپا هستم و آن طور نیستم و.. والسلام.
تمام!
نه پرخاشی نه غضبی!
ما بودیم حداقل یه چیزی مینوشتیم در جوابش!
یک خشم فرو خوردن، آدم را إز هزار رکعت نماز زودتر به خدا میرساند.
خیلی حرف بزرگی است.
من مومنی را میشناختم که آقا آنقدر این تلخ بود،
میرفت تو مسجد تمام نوافل، تمام مستحبات انجام میداد.
اما خانه که میآمد انگار اژدها وارد شده!
چرا در این روغن باز است؟
چرا اینجا اینجوری است و..
فکر میکرد خودش ملائکه است، وقتی مُرد زن و بچهاش آرام شدند.
اینجوری که آدم به خدا نمیرسد!
هی هزار رکعت نماز بخوان بعد هم برو داد بزن؛
به هیچ جا نمیرسی!
پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم.
#پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله:
بدانید که خشم پاره آتشی در دل انسان است.
مگر چشمان سرخش و رگهای گردنش را (هنگام خشم) ندیدهاند. هر کس چنین احساسی پیدا کرد، روی زمین بنشیند.
📚 #مفردات_الفاظ_قرآن،
ص608
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#خدایا
#اخلاق_مارا محمدی کن
به برکت #صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان۴٣٨
#یک_داستان_یک_پند
✍دو غلام در رکاب سلطان برای شکار به دامن صحرا رفتند.
سلطان چون شکار کرد تیر و کمان به غلام ها داد تا آنان هم شکاری کنند.
یکی از غلامها وقتی تیر و کمان به دست گرفت،
به ناگاه بالای درخت متوجه شد کلاغی که در لانه خود نیست جوجهاش در لبه لانه آویزان شده و صدایش بلند است.
غلام تیر و کمان بر زمین نهاد و بالای درخت رفت و جوجه کلاغ را در لانهاش نهاد.
آن غلام دیگر به او میگفت:
فرصت شکار از دست مده که شاه اکنون آهنگ رفتن کند.
غلام چون از درخت پایین آمد، سلطان فرمان رفتن داد و غلام را فرصت شکار نشد.
در راه غلام دیگر که آهویی شکار کرده بود به غلام نخست گفت:
فرصت شکار، حیف از دست دادی!!!
غلام گفت:
من به حال تو افسوس میخورم که فرصت شکار از دست دادی و کار خیری را فرصت سوزاندی، شکار آهو همیشه هست،
ولی شکار جوجه کلاغی که نیاز به کمک دارد و احسان است، شاید همیشه نباشد.
✅کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا_مرا_ومارا
#با_اخلاق_عملی_اسلامی
#آشناتر_بگردان
به برکت
#صلوات_بر
#محمد_و_آل_محمدص
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨☀️✨🌸✨☀️✨🌸✨☀️✨
#داستان۴٣٩
#رفیق_آسمانی | مسئولیت سنگین
🔹قسمتی از وصایای
#شهید_رضا_نادری را روی سنگ قبر ایشان حک کردهاند:
«ای برادر کجا میروی؟
کمی درنگ کن.
آیا با کمی گریه و یک فاتحۀ شما بر مزار من و امثال من مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشتهایم از یاد خواهی برد؟
یا نه،
ما نظارهگر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد.»
🔸میگوید فکر کردید منی که در ۲۱ سالگی جان عزیزم را کف دستم گرفتم،
پدر و مادر نداشتم؟
عاشق نبودم و عاشقم نبودند؟
دنیایی که برای شما قشنگ است برای ما جلوهگری نمیکرد؟
من الان وظیفهام بود خون بدهم.
و اینجا سر صراط میایستم و یقۀ تکتکتان را میگیرم.
نگذاشتیم پای اجنبی به این مملکت برسد و غریبه بالای سرِ ناموستان بیاید.
حالا شما چه کار میکنید؟
ـ - - - - - - - - -
🇮🇷 #شهید_رضانادری
🔅 ولادت: ۱۰ آبان ۱۳۴۶
❣️شهادت: ۵ مرداد ۱۳۶۷
📍محل شهادت: اسلامآباد غرب، عملیات مرصاد
🕌 آرامگاه: گلزار شهدای شاهرود
ـ - - - - - - -
بیاد امام الشهدا
شهدای انقلاب. دفاع مقدس
ترور ومحراب و امنیت ومدافع حرم و...
وپدران ومادران وخواهران وبرادران و همسران وفرزندان و اساتیدشان و...
#دهانتان_را_معطر_کنید_با #صلوات_بر_محمد_وآل_محمدص
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ
@shahid_farajzade
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#داستان۴۴٠
#حکایت_پادشاه_واعدام_نجار
پادشاه به نجارش گفت:
فردا اعدامت میکنم،آن شب نتوانست بخوابد.
همسرش گفت:
”مانند هرشب بخواب،
#پروردگارت_یگانه_است_و
#درهای_گشا یش_بسیار ”
کلام همسرش آرامشی بردلش ایجاد کرد و چشمانش سنگین شدوخوابید
صبح صدای پای سربازان را شنید،
چهره اش دگرگون شد و با ناامیدی، پشیمانی وافسوس به همسرش نگاه کردکه دریغاباورت کردم بادست لرزان در را باز کرد ودستانش را جلوبرد تا سربازان زنجیرکنند..
دو سرباز باتعجب گفتند:
پادشاه مرده و از تو می خواهیم تابوتی برایش بسازی،
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت،
همسرش لبخندی زد وگفت:
“.مانند هرشب آرام بخواب،زیرا پروردگار یکتا هست و درهای گشایش بسیارند ”
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#خدایا بما آرامش وشادی کامل عطا کن
به برکت
#صلوات_بر_پیامبر_ص_وآلش
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۴۴١
آنان که به من بدی کردند ، مرا هشیار کردند ...
آنان که از من انتقاد کردند ، به من راه و رسم زندگی آموختند ...
آنان که به من بی اعتنایی کردند ، به من صبر وتحمل آموختند ...
آنان که به من خوبی کردند ، به من مهر و وفا ودوستی آموختند ...
پس خدایا :
به همه ی آنانی که باعث تعالی دنیوی واخروی من شدند ،
خیر ونیکی دنیا وآخرت عطا بفرما .
( #به_برکت_صلوات_بروح
#شهید_دکتر_چمران)
🌹
🆔┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
خدایا
#تعداد_آدمهای_خوب_وبزرگ
#روزگارمونرو_افزون_فرما
به برکت #صلوات
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
☘💦🍀💦☘
#داستان۴۴٢
🔆 #پندانه
✍ #خوبیای_که_به_دیگران_میکنید،
در همین دنیا به شما برمیگردد
روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دستفروشی میکرد.
از این خانه به آن خانه میرفت تا شاید بتواند پولی بهدست آورد.
روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقی مانده است و این در حالی بود که شدیداً احساس گرسنگی میکرد.
تصمیم گرفت از خانهای مقداری غذا تقاضا کند.
به طور اتفاقی در خانهای را زد. دختر جوانی در را باز کرد.
پسرک با دیدن چهره دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.
دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود، به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.
پسر به آهستگی شیر را سر کشید و گفت:
چقدر باید به شما بپردازم؟
دختر پاسخ داد:
چیزی نباید بپردازی.
مادر به ما آموخته که نیکی مابهازایی ندارد.
پسرک گفت:
پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری میکنم.
سالها بعد دختر جوان بهشدت بیمار شد.
پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین اقدام به درمان او کنند.
#دکتر_هوارد_کلی،
برای بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد.
هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده، برق عجیبی در چشمانش درخشید.
بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اتاق بیمار حرکت کرد.
لباس پزشکیاش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اتاق شد. در اولین نگاه او را شناخت.
سپس به اتاق مشاوره بازگشت تا هرچه زودتر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.
از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سرانجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری،
#پیروزی_از_آن_دکتر_کلی_شد.
آخرین روز بستریشدن زن در بیمارستان بود.
به درخواست دکتر،
هزینه درمان زن جهت تایید نزد او برده شد.
گوشه صورتحساب چیزی نوشت.
آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال کرد.
زن از بازکردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت.
مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد.
سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد.
چیزی توجهاش را جلب کرد.
چند کلمهای روی قبض نوشته شده بود.
#آهسته_آن_را
#در_زیر_لب_خواند:
بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است!
✅کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#خدایا
#نعمت_قدردانی_بما_عطا_کن
به عظمت وبرکت
#صلوات_بر_محمد_و_آل_محمدص
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
✨﷽✨
#داستان۴۴٣
#آیا_من_اهل_بهشتم؟
🔹مردی به همسرش گفت:
برو خدمت #حضرت_فاطمه_زهرا _علیهاالسلام،
واز ایشان بپرس آیا من از شیعیان شما هستم یا نه؟
آن زن خدمت حضرت زهراس رسید و مطلب را پرسید.
#حضرت_فاطمه_علیهاالسلام فرمودند:
«به همسرت بگو:
اگر آنچه را که دستور داده ایم بجا میآوری و
از آنچه که نهی نموده ایم دوری میجویی
از شیعیان ما هستی وگرنه شیعه ما نیستی.»
🔹زن به منزل برگشت و فرمایش #حضرت_زهرا_س را برای همسرش نقل کرد.
مرد با شنیدن جواب حضرت سخت ناراحت شد و
فریاد کشید:
وای بر من!
چگونه ممکن است انسان به گناه و خطا آلوده نباشد؟
بنابراین من همیشه در آتش جهنم خواهم سوخت،
زیرا هرکس از شیعیان ایشان نباشد همیشه در جهنم خواهد بود.
🔹زن بار دیگر محضر #حضرت __فاطمه_علیهاالسلام رسید و ناراحتی و سخنان همسرش را نزد آن حضرت بازگو نمود.
#حضرت_زهرا_س فرمودند:
«به همسرت بگو؛
آن طور که فکر میکنی نیست.
اگرچه اینکه شیعیان ما بهترینهای اهل بهشتند ولی هر کس ما را و دوستان ما را دوست بدارد،
دشمنِ دشمنان ما باشد و نیز دل و زبان او تسلیم ما شود،
ولی در عمل با اوامر و نواهی ما مخالفت کرده،
مرتکب گناه شود، گرچه از شیعیان واقعی ما نیست اما در عین حال او نیز در بهشت خواهد بود،
منتهی پس از پاک شدن گناه.
آری!
به این طریق است که به گرفتاریهای (دنیوی) و یا به شکنجه مشکلات صحنه قیامت و یا سرانجام در طبقه اول دوزخ کیفر دیده،
پس از پاک شدن از آلودگیهای گناه به خاطر ما از جهنم نجات یافته، در بهشت و در جوار رحمت ما منزل میگیرد.»
منبع 📚: #کتاب_بحار،
ج۶۸،ص۱۵۵
┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈
•✾📚 #نثار_روح_حضرت_زهرا_س
#صلوات_همراه_باحمدو_سوره📚✾•
┈┈┈┈••✾🌿🌺🌿✾••┈┈┈┈
لطفا با عضویت در این کانال از ما حمایت کنید👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
هدایت شده از محمدرضا فرج زاده
#داستان۴۴۴
همه آرام گرفتند و شب از نیمہ گذشت
آنچه در خواب نرفت ، چشمِ من و
یادِ تـو بود..
1:20
" #بهوقتآرزویش"🥀
. ┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_نثارروح_شهید_سلیمانی
و دیگر شهدای انقلاب اسلامی