🔆اولین سلام روز🔆
🌸 #السلام_علیک
#یاقائم_آل_محمد_عج🌸
🔆السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدي یا خلیفةَالرَّحمن و یا شریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان🔆
-------------------------------------------------------------------🖤🖤🖤
🩸السلام و علیک یا ثارالله🩸
🥀السَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن🥀
-------------------------------------------------------------------
☘السلام علیک یا ضامن آهو☘
🌼ﺍﻟﻠَّﻬُﻢَّ ﺻَﻞِّ ﻋَﻠَﻰ ﻋَﻠِﻲِّ ﺑْﻦِ ﻣُﻮﺳَﻰ ﺍﻟﺮِّﺿَﺎ ﺍﻟْﻤُﺮْﺗَﻀَﻰ ﺍﻟْﺈِﻣَﺎﻡِ ﺍﻟﺘَّﻘِﻲِّ ﺍﻟﻨَّﻘِﻲِّ ﻭَ ﺣُﺠَّﺘِﻚَ ﻋَﻠَﻰ ﻣَﻦْ ﻓَﻮْﻕَ ﺍﻟْﺄَﺭْﺽِ ﻭَ ﻣَﻦْ ﺗَﺤْﺖَ ﺍﻟﺜَّﺮَﻯ ﺍﻟﺼِّﺪِّﻳﻖِ ﺍﻟﺸَّﻬِﻴﺪِ ﺻَﻠَﺎﺓً ﻛَﺜِﻴﺮَﺓً ﺗَﺎﻣَّﺔً ﺯَﺍﻛِﻴَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺻِﻠَﺔً ﻣُﺘَﻮَﺍﺗِﺮَﺓً ﻣُﺘَﺮَﺍﺩِﻓَﺔً ﻛَﺄَﻓْﻀَﻞِ ﻣَﺎ ﺻَﻠَّﻴْﺖَ ﻋَﻠَﻰ ﺃَﺣَﺪٍ ﻣِﻦْ ﺃَﻭْﻟِﻴَﺎﺋِﻚَ🌼
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
#خدایا
مارا ونسل و ذریه ی مارا #اهل_بیتی_کن
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#صلوات_نثار_شهید
و دیگر شهدای انقلاب اسلامی. ودفاع مقدس
🌸🍃🌸🍃
#داستان٢٩۵
یکی از #پیغمبران گفت:
#بار_خدایا!
نعمت بر کافران می ریزی و بلا بر مؤمنان می گماری؛
این را سبب چیست؟
#خداوند_سبحان و قادر و متعال فرمود:
بندگان را - خوب یا بد - بلا و نعمت، همه از من آید
مؤمنان را بلا فرستم تا به وقت مرگ، پاک و بی گناه مرا بینند و نزد من آیند
چون بلایی بر کسی می گمارم، گناهان وی را به بلاهای این جهان، کفاره دهم و بپوشانم
و کافر را نعمت ها دهم تا نیکی های او را در این دنیا، پاداش داده باشم که تا چون نزد من آید و مرا بیند،
بر من هیچ حقی نداشته باشد و من در گرو نیکوهای او نباشم
#پیغامبر_گفت:
اگر چنین است،
بهتر آن که همان سان باشد که تاکنون بوده است
برگرفته از:
#غزالی، #کیمیای_سعادت،
ج 2، ص 383
@Dastanayekhobanerozegar
#خدایا
#لذت با تو بودن وبا خودت موندن را بر من وما #بچشان
☘🍀☘
کانال
#داستانای_خوبان_روزگار»
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
#داستان۴٠٢
💚 #امام_زمان_علیه_السلام :
🔵 ایران شیعه خانه ماست ما نمیگذاریم سقوط کند.
🌕 #ميرزا_محمدحسن_نائيني در اشغال ايران در جنگ جهاني اول #شبي_به_امام_عصر_ارواحنا_فداه #متوسل_ميشود و
درخواب ميبيند:
🔹 ديواري است به شکل نقشه ايران که شکست برداشته و خم شده و در زير آن تعدادي زن و بچه نشسته اند
در همين حال حضرت تشريف مي آورند با انگشتشان ديوار را بلند کرده و #ميفرمايند:
#اينجا_شيعه_خانه_ماست
#مي_شکند
#خم_ميشود
#خطر_هست
ولي
#ما_نميگذاريم_سقوط_کند
#ما_نگهش_ميداريم
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
📚 ازکتاب:
#انس_با_مهدی_علیه_السلام
🌺✨✨✨✨✨🌷
🌴به کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
دعوتید..... 👇
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا مارا قدردان امام وانقلاب واسلام قرار بده
#صلوات_نثار_امام_عصر_عج #صلوات_نثار_امام_الشهداو
#شهدای_ارزشمند_اسلام
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
11.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان۴٠۵
🎥 #ما_در_وسط_جنگیم...
با عمامه، بی عمامه؛ نوکرت هستم...
سخنرانی بسیار جالب حاج آقای سنجری امام جمعه چهاردانگه
🌠 #شب_وروزتون_مهدوی!
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا مارا قدردان امام وانقلاب واسلام قرار بده
#صلوات_نثار_امام_عصر_عج #صلوات_نثار_امام_الشهداو
#شهدای_ارزشمند_اسلام
🍂🍁🍂🍁🍂🍀🍂🍁🍂🍁🍂
#داستان۴٣١
#یک_جرعه_چای
#مادر_بزرگم بسیار صبور و آرام بود. خیلی از اوقات که همه برای موضوعی پر پر میزدند
#او_با_آرامش کنار بساط سماورش مینشست و یک قاشق
دارچین و نبات داخل استکان چایی اش میریخت و آرام آرام هم میزد.
صدای جرنگ جرنگ قاشق اش توجه همه را به خود جلب میکرد...
نمی دانم شاید هم لبخند و آرامشش بود که کم کم جوّ خانه را آرام میکرد؟!
میدانید!؟
راستش,
آرامش مسری است همانطور که عصبیت و خشم هم
خیلی زود مثل آتش سرایت میکند و دامن همه را میگیرید.
وقتی بزرگتر شدم یک روزی از او پرسیدم:
خانوم جون چطور میتونید این جور
مواقع آروم و راحت بنشینید و چایی بخورید؟!
خدا بیامرزدش,
از پشت عینک ذره بینی اش نگاهی به من انداخت و گفت:
"عزیز من!
#دنیا_که_سر_خود_نیست،
صاحب داره...
صاحبش هم برای همه چیز
قانون گذاشته...
مثلا هر کس خودش را از کوه پایین بیندازه حتما سقوط میکنه
مگه نه؟!...
حالا هر کس هم یه مشکلی براش پیش بیاد یعنی اینکه یک عیب
و نقصی درش هست که باید درست کنه...
اول به آدم برمیخوره و داد و بیداد میکنه
بعد یک تکون باید به خودش بده و عیب اش رو برطرف کنه...
تازه وقتی هم عیبهایش
را شناخت قوی تر میشه ...
و هر چه قوی تر بشه آروم تر و راحت تر زندگی میکنه..."
با پرورویی باز هم پرسیدم:
خانوم جون اگه عیبهاشو برطرف نکنه چی؟!
لبخندی زد و جواب داد:
"مادر جون اون وقته که خدا دست برنمی داره و دوباره
و دوباره بهش عیبهاشو نشون میده... تا بالاخره یه جایی بفهمه دیگه!؟"
خواستم بگم اگه باز هم نفهمید...
که خودش پیش قدم شد و ادامه داد:
و اگه باز هم نفهمید موهاش سفید میشه و یک جرعه چایی خوش از گلوش
پایین نرفته....
حالا برات یک چایی بریزم؟!...
و شروع کرد به خندیدن....😊😊😊
#خدایا
#همه_اسیران_خاک_را_غریق
#رحمت_واسعه_ات_قرار_بده
#خدایا
#اونروزیکه_دست_منم_از
#این_دنیا_کوتاه_میشه
#خودت_منو_بیامرز_و
#مورد_رحمت_خودت_آرام_و
#قرارم_بده
به برکت
#صلوات_بر_محمد_و_آل_محمدص
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
✨﷽✨
#داستان۴٣٧
🌼چرا ما هرچقدر کار خیر و نیک انجام میدهیم؛ به مقام و درجات بالا نمیرسیم؟
✍️تا خودت پاک نباشی،
پاک بهت نمیدهند.
ظرفی که برای آب خوردن انتخاب میکنی باید پاک باشد.
اگر من ظرف باطنم آلوده باشد، این توقع درستی نیست که از خدا پاکیزه بخواهم.
باید با خودت قرار بگذاری به کسی پرخاش نکنی.
ما زیارت میرویم،
نماز جماعت میخوانیم،
ماه رمضان روزه میگیریم،
پس چه میشود که توفیق نداریم و پیشرفت نمیکنیم؟
وقتی بررسی کنیم میبینیم ریشه تمام مشکلات زبان است.
با حرف کسی را میزنیم یا غضب و پرخاش میکنیم.
#آیت_الله_بهاءالدینی میفرمودند:
پرخاش،
برکات زندگی را میبرد.
کسی اول نامه خطاب به #خواجه_نصیر گفته بود:
یا ایها الکلب ابن کلب (ای سگ، پسر سگ) فلان مسئله علمی چه طور است؟
خواجه نصیر هم در جواب نوشته بود که جواب مسئله این است و در آخر نامه نوشت:
اما صحبت تو درباره سگ؛
سگ حیوانی است که چهار دست و پا راه میرود و بدنش از پشم پوشیده است.
من دوپا هستم و آن طور نیستم و.. والسلام.
تمام!
نه پرخاشی نه غضبی!
ما بودیم حداقل یه چیزی مینوشتیم در جوابش!
یک خشم فرو خوردن، آدم را إز هزار رکعت نماز زودتر به خدا میرساند.
خیلی حرف بزرگی است.
من مومنی را میشناختم که آقا آنقدر این تلخ بود،
میرفت تو مسجد تمام نوافل، تمام مستحبات انجام میداد.
اما خانه که میآمد انگار اژدها وارد شده!
چرا در این روغن باز است؟
چرا اینجا اینجوری است و..
فکر میکرد خودش ملائکه است، وقتی مُرد زن و بچهاش آرام شدند.
اینجوری که آدم به خدا نمیرسد!
هی هزار رکعت نماز بخوان بعد هم برو داد بزن؛
به هیچ جا نمیرسی!
پس باید اول باطنمان پاکیزه شود تا رشد کنیم.
#پیامبر_صلی_الله_علیه_و_آله:
بدانید که خشم پاره آتشی در دل انسان است.
مگر چشمان سرخش و رگهای گردنش را (هنگام خشم) ندیدهاند. هر کس چنین احساسی پیدا کرد، روی زمین بنشیند.
📚 #مفردات_الفاظ_قرآن،
ص608
✅کانال استاد قرائتی
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
http://eitaa.com/joinchat/3818061843C235cbc6c5e
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
#خدایا
#اخلاق_مارا محمدی کن
به برکت #صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
3.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان۴۴٠
#حکایت_پادشاه_واعدام_نجار
پادشاه به نجارش گفت:
فردا اعدامت میکنم،آن شب نتوانست بخوابد.
همسرش گفت:
”مانند هرشب بخواب،
#پروردگارت_یگانه_است_و
#درهای_گشا یش_بسیار ”
کلام همسرش آرامشی بردلش ایجاد کرد و چشمانش سنگین شدوخوابید
صبح صدای پای سربازان را شنید،
چهره اش دگرگون شد و با ناامیدی، پشیمانی وافسوس به همسرش نگاه کردکه دریغاباورت کردم بادست لرزان در را باز کرد ودستانش را جلوبرد تا سربازان زنجیرکنند..
دو سرباز باتعجب گفتند:
پادشاه مرده و از تو می خواهیم تابوتی برایش بسازی،
چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت،
همسرش لبخندی زد وگفت:
“.مانند هرشب آرام بخواب،زیرا پروردگار یکتا هست و درهای گشایش بسیارند ”
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
#خدایا بما آرامش وشادی کامل عطا کن
به برکت
#صلوات_بر_پیامبر_ص_وآلش
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
☘💦🍀💦☘
#داستان۴۴٢
🔆 #پندانه
✍ #خوبیای_که_به_دیگران_میکنید،
در همین دنیا به شما برمیگردد
روزگاری پسرکی فقیر برای گذران زندگی و تأمین مخارج تحصیلش دستفروشی میکرد.
از این خانه به آن خانه میرفت تا شاید بتواند پولی بهدست آورد.
روزی متوجه شد که تنها یک سکه 10 سنتی برایش باقی مانده است و این در حالی بود که شدیداً احساس گرسنگی میکرد.
تصمیم گرفت از خانهای مقداری غذا تقاضا کند.
به طور اتفاقی در خانهای را زد. دختر جوانی در را باز کرد.
پسرک با دیدن چهره دختر دستپاچه شد و به جای غذا، فقط یک لیوان آب درخواست کرد.
دختر که متوجه گرسنگی شدید پسرک شده بود، به جای آب برایش یک لیوان بزرگ شیر آورد.
پسر به آهستگی شیر را سر کشید و گفت:
چقدر باید به شما بپردازم؟
دختر پاسخ داد:
چیزی نباید بپردازی.
مادر به ما آموخته که نیکی مابهازایی ندارد.
پسرک گفت:
پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری میکنم.
سالها بعد دختر جوان بهشدت بیمار شد.
پزشکان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین اقدام به درمان او کنند.
#دکتر_هوارد_کلی،
برای بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد.
هنگامی که متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده، برق عجیبی در چشمانش درخشید.
بلافاصله بلند شد و به سرعت به طرف اتاق بیمار حرکت کرد.
لباس پزشکیاش را بر تن کرد و برای دیدن مریضش وارد اتاق شد. در اولین نگاه او را شناخت.
سپس به اتاق مشاوره بازگشت تا هرچه زودتر برای نجات جان بیمارش اقدام کند.
از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سرانجام پس از یک تلاش طولانی علیه بیماری،
#پیروزی_از_آن_دکتر_کلی_شد.
آخرین روز بستریشدن زن در بیمارستان بود.
به درخواست دکتر،
هزینه درمان زن جهت تایید نزد او برده شد.
گوشه صورتحساب چیزی نوشت.
آن را درون پاکتی گذاشت و برای زن ارسال کرد.
زن از بازکردن پاکت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت.
مطمئن بود که باید تمام عمر را بدهکار باشد.
سرانجام تصمیم گرفت و پاکت را باز کرد.
چیزی توجهاش را جلب کرد.
چند کلمهای روی قبض نوشته شده بود.
#آهسته_آن_را
#در_زیر_لب_خواند:
بهای این صورتحساب قبلاً با یک لیوان شیر پرداخت شده است!
✅کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄
#خدایا
#نعمت_قدردانی_بما_عطا_کن
به عظمت وبرکت
#صلوات_بر_محمد_و_آل_محمدص
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار
❤️ هرکس به اندازه ذرهای خوبی و بدی...
انجام داده باشد
در قیامت نتیجهاش را میبیند....
📖 سوره زلزال آیات ۷-۸
┄┅┅❅💠❅┅┅┄
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا
#حساب_کارمارو
#با_شتر_دیدی_ندیدی_حساب_کن
بحق
#صلوات_برمحمدوآل_محمدص
#داستان۴۵٠
🚨 #باج_دادن_رضاخان_به #افغانستان
⭕️ خیلیامون یادمون نمیاد
متاسفانه تاریخ وکتاب هم نمیخونیم
ولی در زمان #رضاخان آنچنان قدرتی داشتیم که وقتی #افغانستان یه اخم کوچیک به ما کرد از ترس،
منطقه چکاب،
کوه شمتیغ،
چشمه زنگلاب،
نصف موسی آباد،
منطقه نمک زار،
قریه آسپران،
کلاته نظرخان رو در #قرارداد_آلتای دادیم بهش رفت.
لامصب اگه یه کم بیشتر اخم میکرد
شایدخراسانم میدادیم میرفت.
📙 کتاب
#تمامیت_ارضی_ایران،
نوشته محمدعلی بهمنی،
ج۱،ص۳۱۶
🔴
🔵┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا
#عقل_وسواد_وبینش_ما_را
#افزون_بفرما
به برکت #صلوات_بر_محمد_و_آل_محمدص
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
#داستان۴۵٢
#مناجات:
✍ #حضرت_ادریس(ع) نیمه شب مشغول #مناجات_با_خدای_خود شد و به درگاه حضرتش عرضه داشت:
🤲 #خداوندا!
عالم در آتش خشم و جهل می سوزد.
حاکمان جور خود را فرزندان خدا می خوانند.
مردم به جای قیام علیه ظلم این جباران،
ایشان را به خدایی پذیرفته و پرستش می کنند.
🀄️ #بنی_آدم به دست خویش قلاده ای از جهل به گردن آویخته و خود را به بردگی شیطان در آورده است و به این بردگی می بالد!
🌀 #دنیا چنان آدمیان را مسحور خود ساخته که هیچ صدای مخالفی را بر نمی تابد.
#مومنان را به قتل می رسانند و #دنیا_پرستان را به مسند قدرت می نشانند،
شاید که از سفره ی پر زرق و برق ایشان تکه نانی نصیب خود سازند.
💢دیگر نه قتل پدری دلی را می سوزاند،
نه زجه های مادری گوشی را می آزارد و
نه مرگ کودکی در فقر خاطری را مکدر می سازد!
⁉️ #بارالها!
دیگر صدای هیچ فریادی در گوش کر این جماعت طنین انداز
نمی گردد!
#به_کدامین_موعظه این دل های مرده را زنده کنم؟!
چگونه نور رحمتت را بر جماعتی نمایان سازم که چشمان خود را بسته اند؟!
🤲 #یا_رب_العالمین!
سیلی محکمی باید!
شاید که این مردگان را رستاخیزی در رسد.
☄ #خداوند در آن شب به
#ادریس_نبی(ع) وعده ی عذابی سهمگین را داد.
عذابی که شایسته ظلم ظالمان و خون بهای مظلومان باشد.
سپس #به_ادریس_فرمود:
تو و یارانت در این غار مستقر شوید و زین پس به شهر رفت و آمد نکنید.
هر شب فرشته ای از بهشت نزد شما خواهد آمد و مایحتاج شما را همراه خود خواهد آورد.
منتظر بمانید و سرنوشت ظالمان را بنگرید.
📚منابع:
برداشت آزاد از:
راوندی، #قصص_الانبياء،
ج1 ،ص 240.
مجلسي، بحار الانوار،ج11 ص 271.
.┅═✼🍃🌷🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#خدایا
مرا ومارا آدم کن
ومارا
با #اسلام_ناب_محمدی_ص
آشناتر بگردان
به برکت #صلوات_بر
#محمد_و_آل_محمدص
#داستان۴۶٩
📚 داستان کوتاه 📚:
💌#خاطرات_شهدا
🌕 شهید مدافعحرم #جعفر_جعفری
🎙راوے: #همسر_شهید
❤️سال۱۳۹۵ شهید جعفری مشتاق شد که به سوریه برود اما هرچه کرد نتوانست برود.
شهید جعفری ایرانی و ساکن شهرستان باخرز خراسان رضوی بود.
ما هم ساکن استان سمنان بودیم؛ به منزل ما آمد و گفت :
که میخواهم به سوریه بروم، به پدر و مادرم بگوئید من سرکار هستم.
💛با وجود تلاشهایی که کرد اما نتوانست اعزام شود.
سال۱۳۹۶ بالاخره موفق شد با فاطمیّون به سوریه برود و این اولین و آخرین اعزامش به سوریه بود.
#شهید_جعفری بچهها را خیلی دوست داشت و هر وقت منزل ما بود بچهها را روی سر و کولش میگذاشت.
سال قبلِ شهادتش ازدواج کرده بود و حتی اولین فرزندش را هم ندید و رفت.
شهید جعفری ۲۶ساله بود که به شهادت رسید.
پسرمان نیز سهماه پس از شهادتش به دنیا آمد.
┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈
#خدایا
#شهدا_رو_از_ما_راضی_کن
و دم آخر زندگیمون.
#مارو_شهید_بمیران
به برکت
#صلوات_بر_محمدوآل_محمدص
•✾📚 📚✾•
┅═✼🍃🌹🌷🌹🍃✼═┅
@dastanayekhobanerozegar
#کانال
#داستانای_خوبان_روزگار